جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
ورود
[suncode_otp_login_form]

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت
[suncode_otp_registration_form]

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > یادداشت > نقد فیلم پروین ۱۴۰۳ | پروین اعتصامی، قربانی جریان فمینیسم

نقد فیلم پروین ۱۴۰۳ | پروین اعتصامی، قربانی جریان فمینیسم

۱۴۰۳-۱۲-۰۷
دسته‌بندی ساختاری، سرویس‌های سایت، سینما و تلویزیون ایران، مطالب سایت، یادداشت
نقد فیلم پروین

نقد فیلم پروین

نویسنده: اسداللهی/ انبارداران

فیلم پروین به کارگردانی ورزی فیلمی است که با دستاویز قرار دادن شخصیت تاریخی و مشهوری به نام پروین اعتصامی، مفاهیم فمینیستی خود را به خورد مخاطبان می‌دهد. متأسفانه بودجۀ این فیلم دولتی بوده و از بنیاد فارابی تأمین شده است. فیلم پروین اثری است کاملا سکولار که زندگی سنتی خالی از مذهب و دین پروین اعتصامی و خانواده‌اش را آن هم با برجسته کردن بخش طلاق زندگی پروین به نمایش می‌گذارد.

این اثر را می‌توان در راستای شورش زنانۀ زن زندگی آزادی و فرهنگ‌سازی خاصی که سینمای غیردینی در جمهوری اسلامی کلید می‌زند دسته‌بندی کرد. متأسفانه کارگردان اثر همان کارگردان فیلم معمای شاه است و جای تأسف است که چنین پروژه‌های مهمی به دست چنین افرادی با ایدئولوژی‌های فمینسیتی منحط سکولار داده می‌شود.

مقدمه نقد فیلم پروین

ورزی می‌گوید: ساخت فیلم یا سریال با موضوع زندگی رهبران سیاسی بزرگ دنیا، یکی از مهم‌ترین علایق فیلمسازان و اتفاقاً فرصتی برای نقش‌آفرینی‌های فاخر به بازیگران می‌دهد. چرا که زندگی اغلب رهبران بزرگ دنیا آنقدر دراماتیک است که سازنده اثر نیازی به درام‌پردازی و تخیل ندارد و با اندکی تلاش می‌تواند تضمین‌کنندۀ ساخت اثری موفق و تماشایی باشد و مردم به واسطه تاریخی بودن شخصیت و نوع تفکراتش به این آثار علاقه زیادی نشان داده‌اند.(لینک)

گاهی این علاقه به رهبران سیاسی معطوف نمی‌شود و مشاهیر کشورها اعم از نویسندگان شعرا و نقاشان و .. مورد توجه فیلمسازان قرار می‌گیرند.

در نقد سخن آقای ورزی باید گفت: این درست است که زندگی رهبران سیاسی اغلب به اندازه‌ای دراماتیک است که دست فیلمساز را برای خلق اثری جذاب باز می‌گذارد اما موفقیت یک فیلم صرفاً به جذابیت ذاتی سوژه بستگی ندارد، بلکه نحوه روایت، میزان وفاداری به واقعیت، کارگردانی، و اجرای بازیگران نیز تأثیر تعیین‌کننده‌ای دارند.
بر خلاف چیزی که آقای ورزی گفته است، در فیلم پروین شاهد ایجاد روایت تخیلی فمینستی از زندگی و زمانۀ پروین اعتصامی هستیم، گویی که او اولین فعال فمینیستی موج دومی ایران بوده و نه شاعر زن مسلمانی، شخصی که در فیلم به راحتی برای ورود به دانشسرا حجابش را کنار می‌گذارد و جای روسری کلاه پهلوی به سرش می‌گذارد و دغدغۀ او مبارزه با جامعه مردسالار است که زنان در آن جایگاهی ندارند و دائما توسط افرادی مثل فضل‌الله خان کتک می‌خورند و یا مثل کرگانی بهشان به عنوان یک ابژه جنسی نگریسته می‌شود و با به وسیلۀ آقای نشاط در انجمن شاعری تحقیر می‌شوند و البته در این میان مردِ خوب مردی است که صرفا حامی زنان است.

عوامل سازندۀ فیلم

این فیلم با نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا در قالب ژانر تاریخی با موضوع شاعر زن رخشندۀ اعتصامی(پروین اعتصامی) با بازی «مارال بنی‌آدم» در سال 1402 ساخته شد و در سال 1403 به اکران در آمد.

«مارال بنی‌آدم» در نقش «پروین اعتصامی»، «آزیتا حاجیان» در نقش «اختر» مادر «پروین»، «محمدرضا شریفی‌نیا» در نقش «یوسف خان» پدر «پروین»، «حسین پاکدل» در نقش «علی اکبر دهخدا»، «محمدعلی نجفی» در نقش استاد اصفهانی، «امیرحسین صدیق» در نقش«ابوالفتح »(برادر پروین)، «محمدعلی ساربان» در نقش «دکتر احمدیه»، «رامین ناصرنصیر» در نقش«ملک الشعرای بهار»، «رضا فیاضی» در نقش «دکتر خلعتبری»، «بیژن بنفشه‌خواه» در نقش ««فضل‌‌الله گرکانی»، «یوسف صیادی» در نقش «مش باقر»، «حسام نواب‌صفوی» در نقش «آقای نشاط»، «مریم ورزی» در نقش «گلدخت اصفهانی»، «ملیکا شریفی‌نیا» در نقش «آگرین»، «محمد شعبان پور» در نقش «سرهنگ فضل‌الله خان همایون فال یا به عبارتی اعتصامی (همسر پروین) ، «الهه جعفری» در نقش «مهکامه (دوست صمیمی پروین)، «مجید جعفری» در نقش «دکتر علاج»، «شهرداد بانکی» در نقش کنسول انگلیس، «عباس علی‌محمدی» در نقش آژان، «محمدرضا شهبانی نوری» در نقش «علی اصفهانی»

پخش این فیلم بر عهدۀ عامریان فیلم از وزارت میراث فرهنگی و بنیاد سینمایی فارابی بوده است.

مختصری از زندگی واقعی «پروین» اعتصامی

این فیلم برگرفته از زندگی شاعرۀ ایران زمین «پروین» اعتصامی است. نام اصلی او «رخشنده» مشهور به «پروین» است. پدرش «یوسف اعتصامی آشتیانی» ملقب به «اعتصام الملک» و اصالتاً آشتیانی و مادرش «اختر فتوحی» اهل آذربایجان است. او در 25 اسفند ماه 1285 در تبریز به دنیا آمد و در سن کودکی به همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. پدرش از نویسندگان و مبارزان دوران مشروطه بود و او از کودکی با مشروطه خواهان و چهره‌های شاخص فرهنگی آشنا شد و از آن زمان نیز زبان فارسی و عربی را فرا گرفت و به آن مسلط شد و در کنار اساتیدی فاخری چون ملک الشعرای بهار ادبیات آموخت و رشد کرد. «پروین» در کالج دخترانۀ آمریکایی‌های تهران به درس خود ادامه داد. او بعد اتمام درسش در کالج به مدت چند سال در آنجا تدریس کرد. در سال 1313 با پسر عموی پدر خود ازدواج کرد و…

خلاصۀ داستان فیلم پروین | نقد فیلم پروین

فیلم با صدای یک زن آغاز می‌شود و برادر «پروین» را پس از مرگ او نشان می‌دهد. هنگامی که برادر «پروین» با اندوه وارد خانۀ پدری می‌شود، ناگهان خاطرۀ عروسی خواهرش را به یاد می‌آورد و داستان از همین نقطه شروع می‌شود؛ عروسی «پروین» در خانۀ پدری‌اش. «پروین» پس از ازدواج با پسر عموی پدرش، به دلیل ارتقاء شغلی همسرش که به منصب ریاست شهربانی کرمانشاه منصوب شده است، راهی کرمانشاه می‌شود.

جدایی «پروین» از مادرش، که او را «آنام» صدا می‌زند، و همچنین از پدرش، برای او بسیار دشوار است. با این حال، پدرش که می‌خواهد به او نشان دهد زندگی همیشه پر از شعر و شاعری و عطوفت نیست، رضایت می‌دهد که «پروین» با پسر عمویش که فردی نظامی است ازدواج کند.

ازدواج «پروین» با «فضل‌الله» تنها دو ماه و نیم طول می‌کشد و مسیر زندگی او را به کلی تغییر می‌دهد، تا جایی که «پروین» که در اوج لطافت و مهربانی بود، خاموش می‌شود. خانواده‌اش از لحن دو نامه‌ای که «پروین» از کرمانشاه برایشان می‌نویسد، متوجه غم عمیق درون او می‌شوند و برادرش «ابوالفتح» را به کرمانشاه می‌فرستند تا او را به تهران بازگرداند.

همسر «پروین» بدون هیچ مخالفتی، به راحتی اجازه می‌دهد که او به تهران بازگردد. پس از بازگشت «پروین» به تهران، پدرش دیوان اشعار او را منتشر می‌کند و مدتی بعد از دنیا می‌رود. چندی نمی‌گذرد که «پروین» نیز در فروردین ماه ۱۳۲۰ به بیماری حصبه مبتلا شده و این جهان را ترک می‌کند.

تحلیل برخی المان‌های فیلم پروین

در دو جای فیلم، مادر «پروین» با او به زبان ترکی صحبت می‌کند. اولین بار زمانی است که «پروین» لباس عروسی بر تن دارد و نگران و ناراحت است از اینکه باید از خانۀ پدری برود. بار دوم زمانی است که همسر «پروین» از کرمانشاه به تهران می‌آید و درخواست طلاق می‌کند. در این صحنه، مادر «پروین» از او در مورد مهریه‌اش سؤال می‌پرسد و «پروین» نیز به زبان ترکی پاسخ می‌دهد. ترکی صحبت کردن آن‌ها تنها در این دو جای فیلم نشان می‌دهد که در بهترین و بدترین شرایط زندگی، زمانی که نمی‌خواهند کسی متوجه صحبت‌هایشان شود، به زبان مادری خود سخن می‌گویند.

اشعار «پروین» از کودکی در مجلۀ ماه‌نامۀ «بهار» که سردبیر آن پدرش بوده، چاپ می‌شده است. این موضوع نشان می‌دهد که پدرش از کودکی تکیه‌گاه او بوده است و مرگ پدر، او را برای مدتی به گوشه‌نشینی کشاند.

«ابوالفتح» در دفتر پدرش مشغول کار است، گویی تمام اعضای خانواده با پدر و شغل او عجین شده‌اند.

زمانی که «گلدخت» شعر «پروین» را می‌خواند: «کودکی کوزه شکست و گریست / که مرا پای خانه رفتن نیست…»
موسیقی همراه آن پخش می‌شود و اشک «پروین» جاری می‌گردد. این صحنه نشان‌دهندۀ روح لطیف اوست که حتی با شنیدن اشعار خودش نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد و اشک می‌ریزد.

«دهخدا» خفقان فضای سیاسی دوران مشروطه و دورۀ پهلوی اول را با اشاره به اقدامات دولت، مانند «آمپول هوا زدن»، به تصویر می‌کشد.

در صحنۀ شطرنج بازی بین «ابوالفتح» و «فضل‌الله‌خان»، با وجود اینکه زمان زیادی از آخرین بازی شطرنج «ابوالفتح» گذشته است، او موفق می‌شود شاه «فضل‌الله‌خان» را کیش کند. پس از این اتفاق، «فضل‌الله‌خان» با ناراحتی بازی را بر هم می‌زند، گویی می‌خواهد بگوید که حتی روی صفحۀ شطرنج نیز کسی حق ندارد شاه مملکت را بزند. این صحنه به شکلی نمادین، فضای سیاسی آن دوران را بازتاب می‌دهد.

و این بار هم برادر «پروین» در مورد آمپول هوا صحبت می‌کند، گویی بخش جدایی‌ناپذیر دولت با مردم و خاموش کردن صدای آن‌ها با آمپول هوا صورت می‌گیرد و برای سرکوب صدای مردم در آن دوران بهترین راه زدن آمپول هواست. وقتی «فضل‌الله» بازی را می‌بازد مهره‌های شطرنج روی صفحه بازی را خراب می‌کند و سیگاری روشن کرده و دود سیگار را به سمت «ابوالفتح» می‌دمد تا نشان دهد آتش‌بازی و دود شدن آدم‌ها برای دولت و دست پرورده‌های آن کاری ندارد.

قبل رفتن «پروین» و همسرش به کرمانشاه باران می‌بارد که علامت غمگین بودن فضای حاضر در آن صحنه و جدا شدن پروین از خانواده‌اش است.

زمانی که «پروین» سوار ماشین می‌شود تا به کرمانشاه بروند سرش را از پنجرۀ ماشین بیرون می‌آورد تا خانواده‌اش بدانند  روحش در خانۀ پدری جا مانده و تنها جسمش در ماشین است. در این فیلم تنها زنی که به خانه و خانواده و فرزندانش اهمیت می‌دهد مادر «پروین» است.

زمانی که برادر «پروین» در ابتدای فیلم و بعد بردن جنازه وارد خانه می‌شود به خدمتکار آقا می‌گوید آتش‌ها را خاموش کن. خاموش کردن آتش یعنی مرگ و تمام شدن عمر و گرمای روح‌بخشی که در این خانه جریان داشت که به سردی خاک سپرده شد.

دسته‌بندی مفاهیم

تطهیر نقش انگلیس در ایران

دعوت کنسول انگلیس به همراه همسرش به محل کار «فضل‌الله‌خان» نشان‌دهندۀ رابطۀ نزدیک ایران با انگلیس در دورۀ پهلوی اول است. این رابطه در حالی شکل گرفته بود که هویت ملی و فرهنگ ایرانی تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شد. در آن دوران، انگلیس بخشی از خاک ایران را اشغال کرده بود و غارت منابع کشور به طور گسترده‌ای توسط این قدرت خارجی انجام می‌گرفت. در چنین شرایطی، رضاشاه بیشتر به عنوان یک عروسک خیمه‌شب‌بازی عمل می‌کرد که تحت تأثیر و کنترل نیروهای خارجی بود.

فارسی‌دان بودن کنسول انگلیس و ابراز علاقه‌اش به زبان فارسی، شعر و ادبیات ایرانی، به گونه‌ای طراحی شده است که انگلستان را به عنوان یک قدرت فرهیخته و فرهنگ‌دوست نشان دهد. این نمایش، تلاشی برای برجسته‌سازی تصویری مثبت از انگلیس در ایران است، به ویژه در زمینۀ اهمیت دادن به زنان و نقش آن‌ها در جامعه. کنسول انگلیس با اشاره به جایگاه زنان در اروپا و اهمیت شعر و ادبیات، سعی دارد این تصور را ایجاد کند که اروپا به فرهنگ و هنر ارزش می‌دهد و در این زمینه پیشرو است.

در این صحنه، کنسول انگلیس با تعجب از حضور پررنگ یک زن(پروین) در اجتماع بستۀ ایران سخن می‌گوید. اما «پروین» با اشاره به فضای اروپا، واقعیتی دیگر را مطرح می‌کند: در اروپا نیز بسیاری از شاعران زن مجبور بوده‌اند اشعار خود را با نام مردان منتشر کنند تا مورد پذیرش قرار گیرند. این موضوع نشان می‌دهد که حتی در جوامع به ظاهر پیشرفته‌تر، زنان با محدودیت‌های مشابهی روبه‌رو بوده‌اند. این دیالوگ به شکلی ظریف، نگاه سطحی و تبلیغاتی کنسول انگلیس را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که ادعاهای فرهیختگی و برتری فرهنگی اروپا نیز خالی از تناقض نیست.

پروین و خانواده‌اش، سکولارهای ایرانی

شخصیت «پروین» و خانواده‌اش در فیلم به گونه‌ای تصویر شده‌اند که هیچ نشانه‌ای آشکار از دین در آن‌ها دیده نمی‌شود. آن‌ها بیشتر شبیه یک خانوادۀ متمول، اعیان‌نشین و اشرافی هستند که در فضایی بالاشهری زندگی می‌کنند و اطراف آن‌ها پر از المان‌ها و نمادهای سنتی ایرانی است. به نظر می‌رسد که «پروین» در این فیلم به عنوان یک زن فمینیست نمایش داده می‌شود که تحت فشار جامعۀ مردسالار قرار دارد، و هیچ اشاره‌ای به اشعار یا تفکرات مذهبی او نمی‌شود. گویی او هیچ ارتباطی با دین، مذهب یا اسلام ندارد و تنها به عنوان نمادی از مبارزه با ساختارهای مردسالارانه به تصویر کشیده شده است.

تنها نمادهای مذهبی محدودی که در فیلم دیده می‌شوند، شامل صحنه‌ای کوتاه از بازار کرمانشاه است که در آن «پروین» برای چند ثانیه کنار فضایی پر از شمع می‌نشیند، و همچنین عبایی که پدرش در صحنۀ خطاطی کردن بر دوش دارد. با این حال، حتی پدرش نیز به عنوان فردی مدرن و غرب‌گرا تصویر شده است که همواره کروات می‌زند و ظاهری کاملاً غیرمذهبی دارد.

«مهکامه»، دوست «پروین»، از همان ابتدا با کلاه پهلوی ظاهر می‌شود که این نیز نشان‌دهندۀ فاصله‌گیری از نمادهای مذهبی است. به طور کلی، مذهب در این خانواده و حتی در میان افرادی که با آن‌ها در رفت‌وآمد هستند، جایی ندارد. این تصویرسازی به شکلی است که گویی دین و مذهب در زندگی این افراد هیچ نقشی ایفا نمی‌کند و آن‌ها بیشتر به عنوان نمایندگان یک طبقۀ خاص اجتماعی و فرهنگی به نمایش درآمده‌اند.

اسارت پروین به دست شوهرش

پس از آن‌که «پروین» به همراه «فضل‌الله‌خان» به کرمانشاه می‌رسد، همسرش با گماردن یک آژان برای مراقبت از او در بیرون خانه، به شکلی مداوم او را تحت نظر می‌گیرد. این در حالی است که در صحنۀ ابتدایی بازار کرمانشاه، زمانی که «پروین» به سینی سیب می‌خورد و سیب‌ها می‌ریزند، هنوز آژانی برای مراقبت از او وجود ندارد.

در این صحنه، زنی به نام «آگرین» مطابق الگوی تکرارشوندۀ فیلم‌های فمینیستی، به عنوان حامی زنی دیگر ظاهر می‌شود و از «پروین» در برابر اعتراض مرد میوه‌فروش دفاع می‌کند. در ادامه، این «پروین» است که از «آگرین» حمایت می‌کند و نقش حامی را بر عهده می‌گیرد.

البته فیلم با خلق شخصیت‌هایی مانند «علی» و «یوسف‌خان»(پدر پروین) سعی کرده است تا حدی جانب انصاف را رعایت کند و مردانی را به تصویر بکشد که حامی زنان هستند. با این حال، به طور کلی این اثر رویکردی فمینیستی دارد و بیشتر بر مبارزه زنان با ساختارهای مردسالارانه و حمایت آن‌ها از یکدیگر تأکید می‌کند. این رویکرد در جای‌جای فیلم مشهود است و شخصیت‌های زن در تقابل با محدودیت‌های جامعه‌ای مردسالار، به یکدیگر پناه می‌برند و از هم حمایت می‌کنند.

هرزگی و نداشتن احساسات مرد نظامی ایرانی

در فیلم، «پروین» به گونه‌ای نمایش داده می‌شود که گویا «فضل‌الله‌خان»، که یک نظامی در دوران رضاشاه است، به دنبال یک همسر نبوده، بلکه برده‌ای گوش‌به‌فرمان می‌خواسته است. این تصویر از او به شکلی ترسیم شده که نشان می‌دهد «فضل‌الله‌خان» بیشتر به دنبال تسلط و کنترل است تا همراهی و مشارکت.

در بخش‌هایی از فیلم، هرزگی او با بیان خاطرات جنسی به تصویر کشیده می‌شود و همزمان با پخش موسیقی، فضایی مرموز و غم‌انگیز ایجاد می‌شود که بر عمق رنج و اندوه «پروین» تأکید می‌کند. این صحنه‌ها به شکلی طراحی شده‌اند که خشونت پنهان و رفتارهای ناهنجار مردان را آشکار کنند.

«فضل‌الله‌خان» به عنوان یک مرد نظامی، آرزوها و ایده‌آل‌هایش حول محور پادگان و تربیت گماشته‌ها می‌چرخد. رفتارهای خشن و مستبدانه‌اش نه‌تنها روح لطیف «پروین»، بلکه به طور کلی روحیۀ هر زنی را می‌آزارد. او شخصیتی است که دائم پای بساط تریاک و منقل نشسته و اعتیادش نیز به عنوان یکی از جنبه‌های تاریک شخصیت‌اش به تصویر کشیده می‌شود. این ویژگی‌ها در کنار هم، تصویری از مردی را ترسیم می‌کنند که نه‌تنها برای «پروین»، بلکه برای هر انسانی که در اطرافش است، آزاردهنده و خفقان‌آور است.

در فیلم، حتی گرفتن حق زن، حتی اگر این زن یک فالگیر باشد، به شکلی نمادین به تصویر کشیده می‌شود. «آگرین»، که یک زن کولی و فالگیر است، در بازار جایگاه خاص خود را دارد. هنگامی که با مرد گدایی که جای او را گرفته است، روبرو می‌شود، با پا به او می‌زند و او را از آنجا می‌راند. این صحنه به وضوح تسلط او بر مرد را نشان می‌دهد و بر این موضوع تأکید می‌کند که زن، حتی در موقعیتی به ظاهر حاشیه‌ای مانند فالگیری، می‌تواند حق خود را بگیرد و در برابر مردان بایستد.

در واقع، زن برتر در این فیلم زنی است که جنگجو و مقاوم است و برای به دست آوردن حقوق خود تلاش می‌کند. گاهی اوقات، مانند همین صحنه، او نه‌تنها حق خود را می‌گیرد، بلکه بر مردان نیز تسلط پیدا می‌کند. این تصویرسازی از زن به عنوان فردی قوی و مستقل، یکی از مضامین اصلی فیلم است که بر مبارزه زنان برای احقاق حقوق خود در جامعۀ مردسالار تأکید می‌کند.

ضایع شدن حق زن  

«آگرین» سه بار ازدواج می‌کند، اما هر بار به دلیل ناباروری از سوی همسرانش طلاق داده می‌شود. این موضوع نشان‌دهندۀ فشارهای اجتماعی و فرهنگی است که بر زنان وارد می‌شود و آن‌ها را به دلیل شرایطی خارج از کنترلشان، مانند ناباروری، طرد می‌کند.

در صحنه‌ای از فیلم، مادر «آگرین» به او می‌گوید: «تو در این دنیا اگر خودت را آدم حساب نکنی، هیچ‌کس تو را آدم حساب نمی‌کند. قدر خودت را بدان، حق خودت را بگیر، و اگر توانستی، حق بقیه زن‌ها را هم بگیر.» این گفتگو زیرمتن فمنیستی فیلم را به صورت عیان به نمایش می‌گذارد که پیشفرض آن تصور جامعه‌ای است که دائما به زنان ظلم می‌شود و در انواع وجوه آن‌ها در حال استثمار از طرف مردان هستند.

«آگرین» به عنوان قهرمان مقاومت و خودآگاهی زنانه علیه مردان! نه‌تنها برای خود، بلکه برای دیگر زنان نیز می‌جنگد و این موضوع یکی از محورهای اصلی فیلم است.

تن‌فروشی زنان برای پول

«آگرین» دوستی داشته است که از بی‌پولی تن‌فروشی می‌کند و «آگرین» بیان می‌کند که من برای اینکه کسی به هوس من نیفتد به حمام نمی‌روم، خود را کثیف می‌کنم و فال می‌گیرم تا کسی به من نگاه هرزگی نکند و این کار را «پروین» تأیید می‌کند.

در واقع فضای اجتماعی ترسیم شده در فیلم فضایی آکنده از مردان با نگاه جنسی است که لازم است آگرین در آن چنین کنشی داشته باشد.

عدم هویت ملی

وقتی «پروین» از «آگرین» می‌پرسد اهل کجاست، او پاسخ می‌دهد: «اهل هیچ‌کجا نیستم، مثل زنبور عسل هر بار یک‌جایی هستم.» این جمله در ظاهر اشاره به زندگی بی‌ثبات و کوچ‌نشینی او دارد، اما در واقع مفهوم عمیق‌تری را منتقل می‌کند. زنبور عسل هرچند برای خود کندویی دارد، اما «آگرین» با این تشبیه به بی‌ریشه‌بودن خود اشاره می‌کند و می‌گوید که اهمیتی ندارد به کدام سرزمین تعلق داشته باشد، چون در نهایت متعلق به جای خاصی نیست. این بیان، حس بی‌تعلقی و رهایی او از هرگونه محدودیت جغرافیایی یا فرهنگی و در واقع بی‌هویتی او را نشان می‌دهد.

در صحنه‌ای دیگر، وقتی «پروین» برای «آگرین» که از پرخوری دچار ناراحتی شده است، عرق نعناع می‌آورد، «آگرین» می‌گوید: «من نجسی نمی‌خورم.» این جمله در حالی بیان می‌شود که «پروین» به طور مستقیم نگفته است که عرق نعناع آورده، بلکه تنها گفته است: «برایت عرق آورده‌ام.» به نظر می‌رسد این دیالوگ با برنامه‌ریزی و هدفمند طراحی شده است تا واژۀ «عرق» را به شکلی نمادین و معنادار به کار ببرد.

نمایش ظلم مرد به زن

کتک زدن «فضل‌الله» به «آگرین» در فیلم، نمادی از ظلم و خشونت علیه زنان را به تصویر می‌کشد. این صحنه به وضوح نشان می‌دهد که چگونه زنان بیچاره در جامعۀ مردسالار ایرانی مورد آزار و تحقیر قرار می‌گیرند و چگونه مردان از قدرت خود برای سرکوب آن‌ها استفاده می‌کنند، جامعه‌ای که بنیاد فارابی هزینۀ آن را بیت‌المال تأمین می‌کند تا به تصویر کشیده شود.

در صحنه‌ای دیگر، وقتی «فضل‌الله» از مش باقر آتش برای تریاک می‌خواهد، «پروین» پنجرۀ خانه را باز می‌کند و با ناراحتی می‌گوید: «بوی افیون کل خانه را پر کرده است.» در پاسخ، «فضل‌الله» با بی‌تفاوتی می‌گوید: «مجبور نیستی اینجا باشی، برو و در غارت باش.» این دیالوگ نشان می‌دهد که «پروین» در این فضای خفقان‌آور راه تنفسی ندارد و تنها راه نجاتش گشودن پنجره و رسیدن هوای تازه به درون خانه است. این صحنه به شکلی نمادین، احساس خفگی و تنهایی «پروین» را در زندگی مشترکش با «فضل‌الله» نشان می‌دهد.

درگیری بین «فضل‌الله» و «پروین» بر سر موضوع «آگرین» نیز یکی از صحنه‌های کلیدی فیلم است. «فضل‌الله» با خشم از «پروین» می‌پرسد: «به چه حقی آن زن کولی را به خانه آوردی؟ دیگر حق این کار را نداری!» در اینجا، «پروین» با غم و اندوه پاسخ می‌دهد: «من اینجا هیچ کسی را ندارم و تنها هستم.» این جمله بیانگر تنهایی عمیق «پروین» و نیاز او به همراهی و حمایت است، در حالی که «فضل‌الله» حتی این حق را نیز از او می‌گیرد.

در صحنه‌ای دیگر، وقتی در بازار پنبه‌ها را حلاجی می‌کنند و «آگرین» در میان پنبه‌های حلاجی‌شده نشسته است، دو مأمور شهربانی او را دستگیر کرده و نزد رئیس شهربانی «فضل‌الله» می‌برند. در این موقعیت، «فضل‌الله» کبریت روشن می‌کند و سیگارش را دود می‌کند، سپس دود سیگار را به سمت «آگرین» هدایت می‌کند. این حرکت نمادین نشان می‌دهد که چگونه قدرت‌های حاکم هر زمان که بخواهند، می‌توانند آتش بی‌عدالتی را روشن کنند و دود آن زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دهد.

در فیلم «پروین»، ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا مبانی فمینیستی داستان را پیش ببرند. این رویکرد نشان‌دهندۀ واقعیتی است که در جامعه گاهی زنان تحت ستم قرار می‌گیرند، هرچند که این ستم می‌تواند شامل مردان نیز بشود. با این حال، نقد اصلی به فمینیسم، نقدی ایدئولوژیک است. فمینیسم به عنوان یک مکتب، گاهی دین و سنت را در یک‌کاسه قرار داده و به‌طور کلی علیه آن‌ها موضع می‌گیرد. این در حالی است که دین اسلام، به‌ویژه در زمان ظهور خود در عربستان جاهلی، برای اولین بار حقوق زنان را در جامعه‌ای به شدت مردسالار و ضد زن مطرح کرد و جایگاه آن‌ها را ارتقا بخشید.

فمینیسم مدرن، با درونمایه‌های اومانیستی و لیبرالی، گاهی نه‌تنها به سنت‌ها، بلکه به خود دین اسلام نیز حمله می‌کند و سعی دارد آن را تخریب کند. این رویکرد، بدون در نظر گرفتن بستر تاریخی و فرهنگی، به جای حل مشکلات زنان، گاهی به تقابل‌های غیرضروری دامن می‌زند. در حالی که می‌توان با نگاهی متعادل و منصفانه، هم به حقوق زنان پرداخت و هم از آموزه‌های دینی و سنتی که حامی زنان هستند، بهره برد و البته با عینک خود دین اسلام هم می‌توان از حقوق زنان سخن گفت.

اسلام حامی‌تر از فمینیسم لیبرال

آیۀ «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»(سورۀ حجرات، آیه ۱۳) یکی از آیات کلیدی قرآن است که ارزش و کرامت انسان‌ها را در نزد خداوند بیان می‌کند. این آیه می‌فرماید: «به راستی که گرامی‌ترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.»این بیان قرآنی به روشنی نشان می‌دهد که معیار برتری و ارزش انسان‌ها در نزد خداوند، نه جنسیت، نه نژاد، نه قومیت و نه جایگاه اجتماعی، بلکه تقوا و پرهیزگاری است.

۱. برابری ذاتی زن و مرد:

این آیه به صراحت بیان می‌کند که معیار ارزش‌گذاری در اسلام، جنسیت نیست، بلکه تقوا و ایمان است. بنابراین، زن و مرد در نزد خداوند از نظر کرامت انسانی و ارزش معنوی کاملاً برابرند.

۲. نفی تبعیض جنسیتی:

در جامعۀ جاهلیت عرب، زنان به شدت تحقیر می‌شدند و حتی گاهی زنده به گور می‌شدند. اسلام با این آیه و دیگر آموزه‌های خود، به روشنی هرگونه تبعیض جنسیتی را رد کرد و جایگاه زنان را ارتقا بخشید.

۳. تأکید بر شخصیت معنوی:

اسلام به جای تمرکز بر ویژگی‌های ظاهری یا جنسیتی، بر شخصیت معنوی و اخلاقی افراد تأکید می‌کند. زنانی که تقوا پیشه کنند، در نزد خداوند از بالاترین جایگاه برخوردارند، همان‌گونه که مردان پرهیزگار نیز چنین هستند.

۴. حقوق زنان در اسلام:

اسلام برای زنان حقوقی همچون حق مالکیت، حق تحصیل، حق انتخاب همسر و حق مشارکت در امور اجتماعی قائل شده است. این حقوق در زمانی مطرح شد که در بسیاری از جوامع، زنان از ابتدایی‌ترین حقوق محروم بودند.

۵.الگوهای زنانه در اسلام:

در قرآن و سنت اسلامی، زنان بزرگی مانند حضرت مریم(س)، حضرت خدیجه(س) و حضرت فاطمه(س) به عنوان الگوهای تقوا و ایمان معرفی شده‌اند. این نشان می‌دهد که زنان می‌توانند به بالاترین مراتب معنوی و اخلاقی دست یابند.

آنچه در این فیلم و آثار مشابه با آن مخالفیم، فمینیسم لیبرالی است که برخاسته از اومانیسم است و در ایران نیز به‌صورتی افراطی همیشه جامعه‌ای را افراطی و یکسویه به تصویر می‌کشد که تماما زنان تحت ظلم مردان قرار دارند و ابدا جایگاهی ندارند و این امری خلاف واقع است اگر چه در وجوهی ظلم علیه زنان وجود دارد.

بی‌قیدی مرد نظامی در قبال زن ایرانی و ازدواج

برای «فضل‌الله خان»، که پس از بازگشت از کرمانشاه به تهران، می‌گوید: «این ازدواج از همان ابتدا اشتباه بود.» او نماد یک مرد نظامی در دوران رضا شاه است که پایبندی به ازدواج ندارد و به راحتی همسر خود را رها می‌کند و در نهایت او را طلاق می‌دهد. با این حال، این تصویر از شخصیت نظامی‌های آن دوران ممکن است تا حدی کلی‌شده و ناعادلانه باشد. احتمالاً نظامی‌هایی نیز در آن دوره وجود داشتند که انسان‌های درستکار و بااخلاقی بودند و نمی‌توان همه آن‌ها را ظالم یا نادرست دانست و نماد مرد نظامی او چنین شخص لاقید معتادی دانست.

صدای تکخوانی زن در فیلم

در فیلم پروین از تکخوانی زنان استفاده می‌شود که انگاری انقلاب شده و نظام شاهنشاهی یا نظام لائیک بر سر کار آمده است که به‌راحتی می‌توان شاهد چنین مزخرفاتی بود که هزینۀ آن از دل بیت‌المال مسلمین و از حساب بنیاد دولتی فارابی تلف شده است.

نمایش مرد خشن و بی‌احساس ایرانی

خشونت از سوی مرد ایرانی در فیلم پروین به‌وضوح به تصویر کشیده شده است؛ زمانی که او با کمربندی مخصوص افراد را می‌زند و مشروب می‌خورد. این رفتار از طریق چیدمان خانه نیز آشکار است، به‌ویژه گیلاس‌های مشروب که در کمدی خاص مرتب شده‌اند. «ابوالفتح» حتی بدون اینکه «پروین» در این مورد حرفی بزند، متوجه این موضوع می‌شود.

نوشابه خانواده داشت ولی پروین نداشت

این فیلم کل زندگی «پروین» را شعر و شاعری نشان می‌دهد حتی موقعی که «ابوالفتح» در کرمانشاه به «پروین» می‌گوید تصمیمت چیست؟ بیان می‌کند رفتن و شاعری کردن.

الگویی که برای زنان در این فیلم به تصویر کشیده شده زنی است که تشکیل خانواده، خانواده‌داری، نقش تربیت فرزند ندارد و نقش اجتماعی او صرفا منحصر در شعر و شاعری کردن است و البته او که هیچ ریشه و المان مذهبی هم ندارد لابد در انتها قرار است شعرش هم نوعی بازی کردن پوچ با کلمات برای ترویج فمینیسم باشد!

نادیده گرفتن اصالت

بعد دو ماه «آگرین» سرزده از کرمانشاه به تهران می‌آید و در خانه «یوسف اعتصامی» ماندگار می‌شود. وقتی «آگرین» لباس سنتی شهرش را در می‌آورد و مطابق لباس خانۀ «یوسف اعتصامی» رخت بر تن می‌کند. اصلا برای «آگرین» مهم نیست که لباس اصیل خودش را دیگر بر تن نکرده است.

طلاق راه رهایی زن ایرانی

رها شدن «پروین» بعد از طلاق انگار گویی در قفس بوده است و اصلا خانواده و تلاش برای نگه داشتن زندگی در این فیلم اصلا اهمیت ندارد.

الگوی زن شاعر بی‌حجاب

زمانی که آقای خلعتبری محیط کار کتابخانه دانشسرا را نشان «پروین» می‌دهند «علی اصفهانی» پسر استاد اصفهانی همکار اوست و آقای خلعتبری به «یوسف اعتصامی» می‌گوید شرط کار «پروین» در اینجا نداشتن حجاب است و داشتن حجاب را خلاف قانون می‌دانند و «پروین» بدون هیچ ممانعتی حجاب روسری خود را برداشته و کلاه بر سر می‌گذارد!

الحمدلله و المنه که بنیاد فیلم فارابی ایجاد شد که زندگی زن شاعر ایرانی را به تصویر بکشد و فیلم را به‌دست کارگردان متعهد و اهل فنی داد تا بتواند پرچم ولایت الله را به دست شخصیت زنی بدهد که فقط برای ورود به یک کتابخانه حاضر می‌شود به‌راحتی حجاب خود را کنار بگذارد.

از بنیاد فارابی خواهش می‌کنیم جای ساخت این فیلم، اسلحه کلاشینکف وارد کند و به دست شورشیان زن زندگی آزادی بدهد تا به‌طور مستقیم علیه جمهوری اسلامی بجنگند جای این‌که اثری بسازد که در آن الگوی زن شاعرش زنی بی‌حجاب است که با اندک دلیلی به‌راحتی روسری خود را کنار می‌گذارد، اگرچه در خود فیلم نیز این تناقضی است که پروین حاضر می‌شود از قوانین ضد زن پیروی کند و راحت بی‌حجاب شود اما دائم او با جامعۀ مردسالار درگیر است، خب مگر همین قانون بی‌حجابی اجباری خودش قانونی ضد زن و ضد آزادی نیست؟

نمایش اقتدار زن در آن دوره

حضور در جلسات شعر انجمن دانشوران و شکستن تابوی جلسۀ مردانه با حضور «پروین».

با آمدن«پروین» از کرمانشاه بیشتر زمانش را با «مهکامه» می‌گذراند با هم به سینما می‌روند و… گویی می‌خواهد فارغ از دنیای عادی شود، نمایش صنعت سینما در آن زمان با فیلم چارلی چاپلین را روی پرده دارد.

ابراز علاقه مردی ایرانی در مکانی فرهنگی و آموزشی

مزاحمت آقای «گرکانی» برای «پروین» در کتابخانه و نشان ابراز علاقه به ایشان. البته نوع نگاه او به پروین نگاهی است که به مخاطب حس تجاوز به حریم خصوصی و بوی سوء استفادۀ جنسی می‌دهد.

برجسته کردن اهمیت دربار پهلوی اول به زن و فرهنگ

حضور آقای اربابی از طرف وزیر حکمت در منزل «یوسف اعتصامی» برای در خواست حضور «پروین» در دربار و دادن نشان درجۀ سوم لیاقت از جانب اعلی حضرت به «پروین» و عدم پذیرش این درخواست از جانب «پروین».

تحقیر زن توسط مرد ایرانی

اعتراض آقای نشاط (با بازی حسام نواب صفوی) در جمع شاعران به حضور خانم «پروین اعتصامی» و ناراحتی «پروین» از این موضوع، صحنه‌ای قابل تأمل است. در اینجا «پروین» می‌گوید: «تحقیر زن یک مرض اجتماعی است. زن، مانکن ویترین مزون تهران نیست، آقا!» اما سوال اینجاست: آیا در آن زمان در تهران مزون وجود داشت یا مانکنی که در ویترین به نمایش گذاشته شود؟ «پروین» در ادامه می‌افزاید: «زن می‌تواند شعر بگوید، رمان بنویسد و در تمام فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی کشور سهیم باشد.» اما آیا واقعاً دغدغه‌های «پروین» در آن دوران این مسائل بود؟ آیا زنان ایرانِ ۱۰۰ سال پیش به چنین موضوعاتی فکر می‌کردند؟ این پرسش‌ها زمینه‌هایی برای تأمل بیشتر در بازنمایی تاریخی و اجتماعی آن دوره فراهم می‌کنند.

نشان دادن پیروزی زن در میان جمع مردانه

«پروین» در جمع مردانۀ شعرا با گفتن شعری فی‌البداهه پیروز می‌شود و در نهایت مردان با شنیدن شعر او، وی را تشویق می‌کنند.

نمادها و نشانه‌های فیلم پروین | نقد فیلم پروین

آلبوم عکس

بردن آلبوم بزرگ خانوادگی «پروین» به کرمانشاه، نشان‌دهنده‌ی اهمیت عکس‌های خانوادگی و ارزشی است که او برای جمع‌های خانوادگی قائل است. این آلبوم، حاوی خاطرات و تصاویر زیادی از خانواده‌ی اوست و بردن آن به کرمانشاه به معنای همراه کردن این خاطرات و حفظ پیوند با گذشته است. این عمل نشان می‌دهد که «پروین» خاطرات خانوادگی را بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی خود می‌داند و حتی در سفر نیز آنها را همراه خود می‌برد تا احساس تعلق و پیوند با خانواده را حفظ کند.

سوغات شهرهای ایران زمین

حضور مردان در خانه با کروات و نمایش چند سوغات نظیر نبات و باقلوای یزد و نوشیدن چای گل گاو زبان و چای هل با یکدیگر همخوانی ندارد انگار به اجبار چند نماد فرهنگی شهرها کنار رسوم سنتی ایرانی به زور چیده شده است.

برجسته کردن مکان‌های تاریخی قبل اسلام (دورۀ ساسانی)

نمایش کرمانشاه به دیار دنده کباب و طاق بستان و دیار خسروان و آوردگاه مادها ،گویی باید در این فیلم جریان سنت‌گرایی به شدت برجسته و مذهب نادیده گرفته شده است.

عبای نازک یوسف اعتصامی

تنها نماد مذهبی در این فیلم عبای نازک پدر«پروین» است که زیر کرسی نشسته است و خط می‌نویسد. کسی که در سکانس‌های دیگر کروات دارد.

کرسی

تنها چند صحنه از کرسی داخل فیلم هست، و کل وسایل صحنه در  فیلم نمایش دوران کلاسیک اروپا است.

کلاه پهلوی

مهکامه دوست صمیمی «پروین» است که در نبود «پروین» به تهران می‌آید و رفت و آمد زیادی با خانواده اعتصامی دارد. در ابتدای حضورش در فیلم با کلاه پهلوی نمایش داده می‌شود.

گلخانه

پاتوق آقاجان در گلخانه است جایی که گل‌ها را باید به هر نحو ممکن زنده نگه داشت تا شادابی و سر زندگی آن‌ها هیچ وقت تمام نشود.

تمام اتفاقات خوب در گلخانه رقم می‌خورد که مهم ترین آن مطرح کردن و نمایش چاپ اشعار دیوان «پروین» است.

بازار

نمایش بازار کرمانشاه و تمایز ظاهری «پروین» با دیگر افراد آن شهر و دیار.

برگ سبز

استفاده از برگ سبز در دست برادر «پروین» و بردن باد گویی که سبزی و سرزندگی از خانواده اعتصامی نیز رفت.

میز و صندلی

بعد آخرین دعوای «پروین» و «فضل‌الله » وقتی «پروین» روی صندلی نشسته که باقی صندلی‌ها روی میز چیده شده‌اند و پایه‌های صندلی‌ها روی هواست بیان‌گر تزلزل و از هم پاچیدگی خانواده است و در اینجا «فضل الله» فریاد می‌زند من رئیس شهربانی شهرم! من تو را آدم حساب کردم تو هیچ چیز نیست و سرکوب زن را نشانه می‌گیرد.و در این جا سیلی محکمی به «پروین» می‌زند.

زاویه دوربین

زاویه دوربین از بالا

خش‌خش برگ درختان و حرکت ماشین و زاویه دید پرنده از بالا با صدای توجیه زن در مورد عدم برگزاری مراسم برای شاعره «پروین» اعتصامی تسلط حکومت برای جامعه و گذر زمان عمر «پروین» را نمایش می‌دهد.

حرکت ماشین از بین درختان و گذر زمان گویی ممکن است هر لحظه ماشین به آغاز یا پایان داستان نزدیک شود و زمان متوقف خواهد شد.

از زاویه‌هایی که فیلمبرداری می‌شود زمان حرکت ماشین است که دوربین روی زمین کاشته شده و زاویه‌ای که بیشتر نمایش می‌دهد آسمان و تعلق «پروین» و روح احساسی سریال را نمایش می‌دهد.

شخصیت‌ها

می‌توان گفت بهترین شخصیت در فیلم «مارال بنی آدم» است که نقش خود را به بهترین وجه با سکوت و آرامش و متانت یک زن شاعره را نشان داده است.

و بدترین شخصیت بازی در فیلم «ملک الشعرای بهار» است که عین مجسمۀ بی‌روح در فیلم که تنها اسم ملک الشعرا را به دوش می‌کشد بازی می‌کند.

کاراکتر شخصیت کودکی «پروین» تصنعی است به‌خصوص با لحن دختر 8 ساله همخوانی ندارد.

موسیقی

  • صدای رعد و برق و باران
    صدای غیرمنتظره‌ی رعد و برق و ریزش باران در لحظات خاص، فضایی پرتنش و اضطراب‌آور ایجاد می‌کند. این صداها اغلب با صحنه‌های مهم داستانی همراه هستند و به افزایش تأثیر عاطفی صحنه کمک می‌کنند.
  • موسیقی در زمان ناخوشی «پروین»
    پخش موسیقی در زمان ناخوشی «پروین»، احساسات عمیق او را به مخاطب منتقل می‌کند. این موسیقی می‌تواند نمادی از تنهایی یا اندوه درونی او باشد.
  • صدای کلاغ‌ها در ابتدای فیلم
    در ابتدای فیلم، که مرگ «پروین» نشان داده می‌شود، صدای کلاغ‌ها به وضوح شنیده می‌شود. این صدا نمادی از مرگ و شومی است که بر سرنوشت «پروین» سایه افکنده است.
  • موسیقی در نمایش دیوان «پروین»
    هنگامی که دیوان «پروین» نمایش داده می‌شود، موسیقی پخش می‌شود. این موسیقی می‌تواند بازتاب‌دهنده‌ی احساسات پیچیده‌ی او یا نمادی از خلاقیت و عواطف عمیق او باشد.
  • موسیقی در صحنه‌های مرگ
    پخش موسیقی در صحنه‌های مرگ پدر «پروین» و مرگ خود «پروین»، غم و اندوه عمیق را تقویت می‌کند و حس از دست دادن را به مخاطب منتقل می‌نماید.

نقد فنی و تکنیکی فیلم

نقد موسیقی

زمانی که مش باقر تار می‌زند صدای تار با حرکت دست مش باقر یکی نیست.

 نقد وسایل صحنه

  • گیاهان گلخانه

    گل‌های گلخانه متعلق به ۱۰۰ سال گذشته نیستند و کاملاً امروزی هستند. استفاده از گیاهان وارداتی و غیربومی ایرانی، حس تعلق به محیط تاریخی فیلم را کاهش می‌دهد. با مراجعه به یک گلخانه و بررسی این گیاهان، می‌توان نام آن‌ها را شناسایی کرد. این انتخاب نشان‌دهنده‌ی بی‌توجهی به جزئیات تاریخی است.

  • دکوراسیون غربی در خانه قدیمی

    استفاده از خانه‌ای قدیمی با دکوراسیون غربی(صندلی و مبلمان غربی) در تضاد با سنت‌های ایرانی است. این ترکیب، حس ناهمگونی و دوری از فرهنگ بومی را به بیننده منتقل می‌کند. تنها با چیدن چند نماد سنتی مانند کرسی و چراغ‌دان، نمی‌توان حس اصالت و سنتی بودن را به بیننده القا کرد. این تلاش ناموفق، به جای ایجاد فضایی هماهنگ، باعث ایجاد تناقض در فضای فیلم می‌شود.

نقد لباس بازیگر

فریم قاب عینک پدر و مادر «پروین» امروزی است و با فضای تاریخی فیلم همخوانی ندارد. این انتخاب نشان‌دهنده‌ی بی‌توجهی به جزئیات تاریخی است و می‌تواند حس اصالت دوره‌ی مورد نظر را کاهش دهد.

در خانه، مردان با کروات و زنان با کت و شلوار یا سارافون لباس بر تن می‌کنند. این نوع پوشش، بیشتر به سبک غربی نزدیک است و با لباس‌های سنتی ایرانی در ۱۰۰ سال پیش هماهنگی ندارد. این تضاد در طراحی لباس‌ها، حس ناهمگونی ایجاد می‌کند و به جای تقویت فضای تاریخی، باعث ایجاد فاصله بین مخاطب و دوره‌ی نمایش داده‌شده می‌شود.

نقد تیتراژ

تیتراژ فیلم، تیتراژی مدرن است. در این تیتراژ، خانمی که مارال بنی‌آدم را گریم می‌کند، لاک روی ناخن و ساعت دیجیتالی در دست دارد. این عناصر مدرن در کنار اسامی عوامل فیلم و نقش‌های اسلیمی و سنتی نمایش داده می‌شوندکه ارتباطی به یکدیگر ندارند و سبب دور شدن مخاطب از حال و هوای تاریخی فیلم می‌شود.

نتیجه‌گیری نقد فیلم پروین

در کل، این فیلم با استفاده از شخصیت «پروین اعتصامی»، شاعر زن ایران‌زمین، بهانه‌ای برای روشنگری و جریان فمینیستی در ایران فراهم می‌کند. این موضوع به قدری واضح بیان شده است که گویی «پروین» باید از گور برخیزد و از خودش دفاع کند. گرچه او از خانواده‌ای متمول بود، اما شخصیتی مذهبی و سنتی داشت که اشعارش بازتاب‌دهنده‌ی این ویژگی‌های اوست.

«پروین» در همۀ زمینه‌ها، از زبان اشیاء تا حیوانات و غیره، شعر سروده است. اما قشر روشنفکر و فمینیست امروز برای مقاصد خود به شخصیت‌های گذشته رحم نمی‌کنند. در این فیلم، شخصیت «پروین» طوری نمایش داده شده است که گویی از شکم مادر، فمینیست متولد شده است.

برجسته‌کردن دوستی «پروین اعتصامی» با سَروَر مهکامه محصص، فعال حقوق زنان در آن دوران(۱۳۵۶-۱۲۹۱)، بی‌حکمت نیست. مهکامه در رشت، همزمان با تدریس ادبیات در دارالمعلمات، به جمعیت‌های جنبش زنان ایران پیوست و با چاپ اشعاری دربارۀ حقوق و آزادی زنان، آوازه‌اش پیچید.

«پروین اعتصامی» از لحاظ اجتماعی زنی کم‌جوش و حتی خجالتی توصیف شده است که این موضوع در نامه‌های او به دوستش مهکامه محصص مشخص است. او با دربار پهلوی مخالف بود و این مخالفت را با عدم حضور در دربار و رد درخواست‌های آنان نشان داد. با این حال، در این فیلم به این موضوع تنها به‌صورت گذرا و جزئی اشاره شده است.

دیوان «پروین» سرشار از مفاهیمی است که می‌توان آن‌ها را تحت عنوان «رنج محرومان» دسته‌بندی کرد. اما این طرفداری از محرومان، تابع افکار غرب نبوده و «پروین» سعی داشته به شیوه‌ای سنتی و اخلاقی از محرومان و مظلومان در مقابل ستمگران دفاع کند. نکته‌ی حائز اهمیت این است که در شعرهای «پروین»، صداقت و صمیمیت موج می‌زند و او از زبان محرومان سخن می‌گوید و به زیبایی قصه‌سرایی می‌کند.

اما در این فیلم، تنها گزیده‌ای از زندگی «پروین» مطرح شده است که مرگ، طلاق و زندگی ناموفق او را برجسته می‌کند. گویی فیلم داستانی ندارد و تنها چند شخصیت از دوستداران و نزدیکان «پروین» به دور هم جمع شده‌اند تا در مرگ و طلاقش او را همراهی کنند. «پروین» نه‌تنها فردی خجالتی بود، بلکه پس از مرگ پدر، مدت‌ها گوشه‌نشین شد.

مه گردون ادب بودی و در خاک شدی
خاک، زندان تو گشت ای مه زندانی من

این فیلم قرار بود دوران زندگی «پروین» شاعر بزرگ ایرانی به‌عنوان یک الگو و شخصیت افتخارآمیز ملی را به تصویر بکشد، اما در آن زندگی راحت و آسوده‌ای نمایش داده شده است که تنها نقطۀ تشنج آن، ازدواج اشتباه «پروین» با سرهنگ شهربانی است. حتی این موضوع نیز به‌قدری ساده و سریع حل‌و‌فصل می‌شود که گویی تنها چند برگ از دفتر تلخ زندگی «پروین» خط‌خطی شده است.

اگر قصد روایت جریان تاریخی یک دوره یا مشاهیر را داریم، بهتر است برگ‌هایی واقعی از زندگی آن‌ها را بیان کنیم، نه برگ‌هایی خشک که تنها روایت‌گر مقاصد خودمان باشند.

قبلی تاثیر موسیقی بر مغز | موسیقی چگونه ذهن و احساسات ما را تسخیر می‌کند؟ | قسمت اول
بعدی آینده جبهه مقاومت و تحلیل وضعیت کنونی

مطالب مرتبط

۱۴۰۴-۰۹-۰۳

نگاهی به فیلم انتخابی اسرائیل برای اسکار

ادامه مطلب
پرده‌برداری از جنایات صهیونیست‌ها در مستند شبکه ITV انگلیس | پروتکل پشه چیست؟

۱۴۰۴-۰۹-۰۲

پرده‌برداری از جنایات صهیونیست‌ها در مستند شبکه ITV انگلیس | پروتکل پشه چیست؟

ادامه مطلب
نقد و تحلیل فیلم تاپ گان: ماوریک Top Gun: Maverick 2022

۱۴۰۴-۰۹-۰۲

نقد و تحلیل فیلم تاپ گان: ماوریک Top Gun: Maverick 2022

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در مطالب سایت
جستجو برای:
آرشیو مطالب
  • آذر ۱۴۰۴ (۴)
  • آبان ۱۴۰۴ (۲۵)
  • مهر ۱۴۰۴ (۲۴)
  • شهریور ۱۴۰۴ (۵۰)
  • مرداد ۱۴۰۴ (۳۳)
  • تیر ۱۴۰۴ (۲۶)
  • خرداد ۱۴۰۴ (۱۹)
  • اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱)
  • فروردین ۱۴۰۴ (۱۵)
  • اسفند ۱۴۰۳ (۲۱)
  • بهمن ۱۴۰۳ (۲۳)
  • دی ۱۴۰۳ (۱۹)
  • آذر ۱۴۰۳ (۲۹)
  • آبان ۱۴۰۳ (۲۰)
  • مهر ۱۴۰۳ (۳۱)
  • شهریور ۱۴۰۳ (۱۵)
  • مرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
  • تیر ۱۴۰۳ (۱۱)
  • خرداد ۱۴۰۳ (۱۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۳ (۱۳)
  • فروردین ۱۴۰۳ (۱۶)
  • اسفند ۱۴۰۲ (۱۷)
  • بهمن ۱۴۰۲ (۱۸)
  • دی ۱۴۰۲ (۹)
  • آذر ۱۴۰۲ (۵)
  • آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
  • مهر ۱۴۰۲ (۳۴)
  • شهریور ۱۴۰۲ (۳)
  • مرداد ۱۴۰۲ (۱۵)
  • تیر ۱۴۰۲ (۱۰)
  • خرداد ۱۴۰۲ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۲ (۳۵)
  • فروردین ۱۴۰۲ (۱۳)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۵۳)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۷)
  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۷)
نوشته‌های تازه
  • نگاهی به فیلم انتخابی اسرائیل برای اسکار
  • پرده‌برداری از جنایات صهیونیست‌ها در مستند شبکه ITV انگلیس | پروتکل پشه چیست؟
  • نقد و تحلیل فیلم تاپ گان: ماوریک Top Gun: Maverick 2022
  • بزرگترین جشنواره مستند جهان(IDFA) اسرائیل را تحریم کرد
  • بلک فرایدی دیجیکالا و تبلیغ صرافی تبدیل
آخرین دیدگاه‌ها
  • بهنام در کاملترین زندگینامه شهید امیرحسین فقهی | مهندس هسته‌ای
  • پژوهشگر در زندگینامه سردار غلامعلی رشید | کاملترین زندگینامه از نابغۀ جنگ
  • محقق در زندگینامه استاد محمد حسین فرج نژاد
  • سعید محمدزاده در زندگینامه سردار غلامعلی رشید | کاملترین زندگینامه از نابغۀ جنگ
  • آرزومند شهادت در سردار امیرعلی حاجی زاده | کامل‌ترین بیوگرافی
محصولات
  • دیده بان اندیشه محمدحسین فرج نژاد مجله دیده بان اندیشه محمدحسین فرج نژاد طلبه طراز
    تومان 110.000
  • کتاب یهودستیزی واقعیت یا دستاویز سیاسی کتاب یهودستیزی واقعیت یا دستاویز سیاسی
    تومان 300.000 قیمت اصلی: تومان 300.000 بود.تومان 260.000قیمت فعلی: تومان 260.000.
  • دوره مستندسازی با موبایل دوره مستندسازی با موبایل
    تومان 315.000
  • دوره 0 تا 100 پریمیر دوره 0 تا 100 پریمیر(آموزش تدوین)
    تومان 500.000
  • دوره آموزشی سواد رسانه دوره آموزشی سواد رسانه
    نمره 5.00 از 5

    تومان 515.000
  • دوره جامع طراحی گرافیک دوره جامع طراحی گرافیک | گرافیست‌شو
    تومان 1.600.000
  • درباره استاد فرج نژاد مجله خردورزی | درباره استاد فرج نژاد
    تومان 110.000
  • دوره جامع تربیت مربی هویت‌ساز دوره جامع تربیت مربی هویت‌ساز
    تومان 3.000.000 قیمت اصلی: تومان 3.000.000 بود.تومان 1.000.000قیمت فعلی: تومان 1.000.000.
  • کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
    تومان 240.000
  • کتاب سینما دین و سیاست کتاب سینما دین و سیاست
    تماس بگیرید
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم