جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
ورود
[suncode_otp_login_form]

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت
[suncode_otp_registration_form]

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > یادداشت > روز دانش آموز | پای دی‌جی‌ها به مدارس باز شد

روز دانش آموز | پای دی‌جی‌ها به مدارس باز شد

۱۴۰۴-۰۸-۱۳
دسته‌بندی ساختاری، سرویس‌های سایت، سیاست و دشمن‌شناسی، مطالب سایت، یادداشت
روز دانش آموز

روز دانش آموز 13 آبان سال 1404 | مقدمه

در روز ۱۳ آبان که به عنوان روز دانش‌آموز گرامی‌داشت می‌شود و همزمان با شهادت حضرت فاطمه زهرا به سلام الله علیها(به روایتی)، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان انقلابی پیرو خط امام خمینی در سال ۱۳۵۸ هجری شمسی، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و تبعید رهبر انقلاب اسلامی به ترکیه است، مدیران و مسئولان برخی مدارس و دانشگاه‌های تهران، کرج و شهرستان‌های دیگر به بهانۀ جشن روز دانش‌آموز موسیقی‌های مبتذلی را در مسجد و حیاط مدارس و دانشگاه همراه با رقص دانش‌آموزان پخش کرده‌اند.

این اقدام آنگونه که از کامنت‌های فضای مجازی اینستاگرام برداشت می‌شود ظاهراً برای سرگرمی و شادی دانش‌آموزان صورت گرفته است پخش چنین محتوایی در محیط آموزشی نشان‌دهندۀ انحراف از اهداف تربیتی‌ای است که آموزش و پرورش را به عنوان پایه‌گذار آیندۀ جامعه تعریف می‌کند. این اتفاق ضرورت نظارت دقیق بر برنامه‌های آموزشی و بازنگری در تربیت فرهنگی مدارس را بیش از پیش آشکار می‌سازد تا از تکرار چنین کج‌رفتارهایی جلوگیری شود و روز دانش‌آموز به جای ابزار انحراف به فرصتی واقعی برای تربیت و آموزش نسلی هشیار و آگاه تبدیل گردد.

https://farajnejad.ir/wp-content/uploads/2025/11/video_2025-11-08_15-59-44.mp4

تحلیل رویدادهای فرهنگی در مدارس به‌خصوص در مناسبت‌های هویت‌ساز نیازمند عبور از مشاهدات سطحی و درک کارکرد آن‌ها در یک پازل کلان‌تر است. برگزاری مراسم روز دانش‌آموز با حضور دی‌جی‌ها قطعه‌ای از جنگ موزاییکی فرهنگی است که هدف نهایی آن تغییر کارکرد نهاد آموزش و بازتعریف غلط هویت نسل جدید است.

به همین علت می‌توان گفت که پدیدۀ حاضر محصول کنشی نیست که دفعتاً اتفاق افتاده باشد؛ دشمن که متوجه شده است با جنگ فیزیکی نمی‌تواند این جمهوری را از پای درآورد تصمیم بر جنگ نرم گرفته. با قرار دادن تکه‌های پازل جنگ شناختی حاضر در کنار هم به این نتیجه خواهیم رسید که پدیدۀ فوق محصول فرآیندی چندمرحله‌ای برای زمینه‌سازی، اجرا و برداشت نسلی با هویت جدید است.

قطعۀ اول زمینه‌سازی | روز دانش آموز

هیچ عملیات فرهنگی مؤثری بدون آماده‌سازی بستر روانی جامعۀ هدف به نتیجه نمی‌رسد. قطعۀ نخست این پازل پروژۀ بلندمدت تقدس‌زدایی از مفاهیم و شعائر اسلامی و تهی کردن مناسبت‌های دینی و ملی از محتوای اصلی‌شان است اما سؤال این است که چگونه؟ روز 13 آبان در حافظۀ تاریخی ملت با مفاهیمی چون استکبارستیزی، عدالت‌خواهی و مقاومت گره خورده است.

فرایند تهی‌سازی از طریق بمباران مداوم محتوای مبتذل و جذاب در فضای مجازی صورت می‌پذیرد. خوراک فرهنگی نسل جوان به‌تدریج به سمت کلیپ‌های کوتاه، چالش‌های بی‌معنا و فرهنگ اینفلوئنسری سوق داده می‌شود که معماری جدیدی برای روان انسان طراحی می‌کند و بر ستون‌های اقتصاد توجه و پاداش‌های عصبی آنی استوار است. سیستم حاضر مخاطب را به موجودی تبدیل می‌کند که ارزش خویش در اعتبارسنجی بیرونی و الگوریتمی لایک، بازدید و دنبال‌کننده جستجو می‌کند چرا؟ مگر رقص عده‌ای دانش‌آموز و پخش آن تا چه اندازه جذابیت دارد که این‌چنین وایرال و دیده شود؟

در زندگی روزمرۀ چنین فردی، تجربۀ مستقیم وقایع جای خود را به پیشی گرفتنِ سند بر خودِ واقعه می‌دهد؛ کنش‌های روزمرۀ او از خوردن غذا تا سفر و تعاملات اجتماعی پیش از آنکه زیسته شوند برای ثبت شدن و دریافت بازخورد مهندسی می‌شوند. او از جایگاه فاعل زندگی خود به ابژۀ نمایش آن تنزل می‌یابد. در چرخۀ حاضر شادکامی با هیجان‌های کوتاه‌مدت و گذرا اشتباه گرفته می‌شود و به‌شدت به تأیید دیگران وابسته است؛ بنابراین شکننده و ناپایدار است.

احساس هدفمندی‌ای نیز که قرار است در زندگی به‌صورت سالم دنبال شود در جستجوی بی‌پایان برای ترند بعدی و جذب توجه بیشتر خلاصه می‌گردد. نتیجۀ نهایی این است که فردی مضطرب، مقایسه‌گر و دچار ترس از جا ماندن تربیت شده است که در میانۀ هیاهوی کنشش در فضای مجازی با احساس عمیق خلأ و بی‌معنایی دست‌وپنجه نرم می‌کند زیرا همواره در حال اجرای نمایشی برای دیگران است و فرصت مواجهه با خود واقعی‌اش را از دست می‌دهد. به نظر شما کدام یک از این دانش‌آموزان وقعا هشیارانه می‌دانند که درحال انجام چه کاری هستند؟

در نتیجۀ تکرار کنش‌هایی که آگاهی و هشیاری کافی به‌همراه ندارند آستانۀ توجه و تحمل مفاهیم انتزاعی در ذهن دانش‌آموزان کاهش می‌یابد یعنی ذهن به محتوایی که در لحظه‌ هیجان زیادی را منتقل می‌کند بیشتر واکنش نشان می‌دهد و تقریبا به آن عادت کرده.

اما چرا و چگونه تکرار کنش‌های بی‌هدف به کاهش توانایی درک مفاهیم انتزاعی منجر می‌شود؟

کنش‌های بی‌هدف چه هستند؟ اسکرول کردن، لایک زدن، سوایپ کردن این‌ها کنش‌هایی فیزیکی، ملموس و انضمامی هستند. هر کنش نتیجۀ حسیِ فوری و قابل مشاهده دارد یعنی تصویر عوض می‌شود، عدد بالا می‌رود و صفحه تغییر می‌کند.

چگونه مغز را شرطی می‌کند؟ چرخۀ(کنش ← بازخورد حسی فوری) حلقۀ عصبیِ بسیار قدرتمندی ایجاد می‌کند  که در آن مغز یاد می‌گیرد که جهان، مجموعه‌ای از محرک‌های انضمامی است و باید به آن‌ها واکنش فیزیکی نشان داد. تفکر در این حلقه زائد است؛ مهم سرعتِ واکنش است.

و اما ماهیتِ متضادِ مفاهیم انتزاعی

مفاهیم انتزاعی چه هستند؟ در بحث ما استقلال، عدالت، استکبار. انگار که ما این‌ها را به‌صورت نماد در ذهن خود تعریف کرده‌یم یعنی هیچ معادل فیزیکی و ملموسی در جهان خارج ندارند که بتوان به آن واکنش نشان داد. شما نمی‌توانید عدالت را لمس کنید یا استقلال را سوایپ کنید.

درک آن‌ها به چه چیزی نیاز دارد؟ ادراک این مفاهیم نیازمند فرایندی کاملاً درونی و غیرواکنشی هستند یعنی پردازش نمادین. ذهن باید نماد را بگیرد، آن را در یک فضای داخلی شبیه‌سازی کند، با نمادهای دیگر مقایسه کند و مثل بزند و سپس برایش معنا بسازد. فرایند حاضر ذاتاً کند، بدون بازخورد حسیِ فوری و نیازمند توقفِ کاملِ چرخۀ کنش واکنش است.

در این نقطه به هستۀ اصلی استدلال می‌رسیم. وقتی ذهنی که تمام روز در حالت پردازش انضمامی-واکنشی تمرین کرده است با مفهومی انتزاعی مواجه می‌شود تعارضی عملیاتی در آن رخ می‌دهد. چگونه؟ ذهن برای پردازش مفهوم استقلال به دنبال محرکی انضمامی برای واکنش می‌گردد اما چیزی پیدا نمی‌کند. هیچ دکمه‌ای برای فشردن و هیچ تصویری برای لایک کردن وجود ندارد.

چرا منجر به کاهش توانایی می‌شود؟ این وضعیت برای مغزِ شرطی‌شده یک خطای سیستمی تلقی می‌شود. مغز نمی‌داند با این ورودیِ فاقدِ بازخوردِ فوری چه کند. در نتیجه به جای تلاش برای تغییر حالتِ عملیاتی خود به پردازش نمادین که اکنون فعالیتی دشوار و پرهزینه است، ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کند یعنی این ورودیِ ناسازگار را پس می‌زند و به دنبال محرک انضمامی بعدی می‌گردد تا به حالتِ عملیاتیِ مسلطِ خود بازگردد. به بیانی دیگر مغزی که به فست‌فودِ اطلاعات عادت کرده است دیگر توانایی و تحملِ هضم وعدۀ غذاییِ شناختیِ کاملی را ندارد. مواجهه با یک مفهوم انتزاعی برای چنین ذهنی، خسته‌کننده، حوصله‌سربر، بی‌فایده و فاقد جذابیت تلقی می‌شود.

پس متعاقباً توانایی درک انتزاعی درست ارتباط مفاهیم تاریخی و استراتژیکی مانند استکبار یا استقلال را نیز از دست خواهد داد(او بلافاصله خواهد گفت حوصله ندارم حرف‌هایتان فایده‌ای ندارد) سپس در همین راستا مناسبت‌ها نیز از معنا خالی می‌شوند. زمانی که حرفی ساده برای او معنایش را از دست داده چون انگیزه‌ای برای شنیدنش ندارد  13 آبان نیز از روز کنشگری به روز تعطیلی و فرصت سرگرمی تغییر ماهیت می‌دهد البته چه نوع تغییر ماهیتی؟ تغییر ماهیتی که تصویر قبلی آن در ذهن مخطبین الآن بسیار منفور و منزجر کننده است. خلأ ایجادشده از این تهی‌سازی، بهترین فرصت برای جایگزینی محتوای جدید است.

در این مرحله که دانش‌آموز و دانشجو به‌عنوان مخاطب آمادۀ پذیرش هر جایگزین جذابی برای محتوای فراموش شده است بستر روانی برای کاشت قطعۀ دوم فراهم می‌شود.

https://farajnejad.ir/wp-content/uploads/2025/11/video_2025-11-08_16-15-09.mp4

قطعۀ دوم اجرا | جابجایی مرجعیت و اشغال سنگر مدرسه

با موفقیت قطعۀ اول و ایجاد خلأ معنایی نوبت به معرفی مرجعیت‌های جایگزین در دومین فضای مهم تربیتی یعنی مدرسه می‌رسد. نهاد آموزش که باید حامل و انتقال‌دهندۀ جهان‌شناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی خودشناسی و خداشناسی درست برای نوجوان و جوان باشد دچار بحران کارکرد می‌شود. البته توجه داشته باشید که این مسئله خودش تنها دلیل نبوده اما آنگونه که برخی می‌پندارند بی تأثیر نیز نیست. این خلأ فرصتی برای ورود نمادها، رفتارها و فرهنگ بیگانۀ دشمن است.

دی‌جی به‌مثابۀ مرجع جدید | حضور دی‌جی در حیاط مدرسه پدیده‌ای نمادین است. او نمایندۀ فرهنگ کلاب و پارتی است فرهنگی که دقیقاً در نقطۀ مقابل اهداف تعلیم و تربیت صحیح تعلیم و تربیت قرار دارد و منطق آن بر پایۀ مصرف‌گرایی، لذت‌گرایی آنی و گریز از هرگونه اندیشۀ معنادار که به استحکام خانواده منجر می‌شود استوار است. ورود او به مدرسه به معنای به‌رسمیت شناختن این فرهنگ در مقابل فرهنگ تعلیم و تربیت در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی است.

به‌رسمیت شناختن این فرهنگ در فضای رسمی مدرسه نشان‌دهندۀ بحرانی عمیق در قرارداد اجتماعی میان خانواده و خانۀ دوم جوان و نوجوان یعنی نظام آموزشی است. تعلیم و تربیت در کارکرد جامعه‌شناختی خود مسئولیت درونی‌سازی هنجارهای پایدار و ایجاد چارچوب‌های شناختی برای کنشگری مسئولانۀ اجتماعی را بر عهده دارد.

ورود فرهنگ مصرفی لذت‌گرای غربی به این محیط که با تأیید رسمی ساختار مدرسه صورت می‌پذیرد نوعی گسست کارکردی در نظام تربیتی ایجاد می‌کند؛ زیرا نظام ارزشی مبتنی بر اصالت فرد و مصرف‌گرایی را که پاسخی تاریخی به بحران‌های درونی و پوچ‌گرایی برآمده از فرهنگ مادی‌گرایانۀ غربی است هم‌ارز و بدیل نظام ارزشی‌ای معرفی می‌کند که بر شالودۀ هویتی و فرهنگی کاملاً متفاوت اسلامی بنا شده و ذاتاً با آن در تضاد قرار دارد.

ناآگاهی والدین در این زمینه پدیده‌ای فراتر از عدم اطلاع از این جزئیات است؛ این امر نشان‌دهندۀ گسست در درک رسالت نهاد آموزش و پذیرش ضمنی جایگزینی مدیریت سرگرمی به جای پرورش و تربیتی است. انگار که والدین این نوجوانان مدرسه را شریک استراتژیک در هویت‌سازی فرزند ندیده و آن را به‌مثابۀ تأمین‌کنندۀ خدماتی می‌بینند که قرار است فرزندشان را برای ساعاتی مشغول و راضی نگه دارد تا کسب سوادی کند و در آینده به کاری مشغول شود. دگرگونی حاضر جلوۀ پرورشی و تربیتی مدرسه را تهی کرده و آن را به صحنه‌ای برای بازتولید همان فرهنگی تبدیل می‌کند که قرار بود غرب با آن خانواده بسازد!

موسیقی هجو به‌مثابۀ محتوای جایگزین| محتوای موسیقی‌های پخش‌شده کارکردی مشابه در الگوی ارائه‌شده دارد. این موسیقی‌ها انرژی و هیجان دانش‌آموز را که می‌توانست در مسیر فعالیت‌های علمی، ورزشی یا کنشگری اجتماعی معنادار در راستای استحکام هویت فردی، خانوادگی و اجتماع اسلامی هدایت شود به سمت حرکات موزون بی‌هدف و تخلیۀ هیجانی بی‌هدف با عوارض شایع مضر روانشناختی منحرف می‌کند.

https://farajnejad.ir/wp-content/uploads/2025/11/video_2025-11-08_16-00-08.mp4

قطعۀ سوم برداشت نهایی | انحلال نظام تربیتی از درون

با تثبیت دو قطعۀ قبلی زمان برداشت نتایج استراتژیک فرا می‌رسد. این نتایج در قالب تخریب سیستماتیک سرمایۀ اجتماعی و تربیتی نظام تعلیم و تربیت ظاهر می‌شوند.

بی‌اعتمادی به رسالت نهادهای آموزشی | زمانی که مدرسه خود مروج فرهنگی در تضاد با اهداف آموزشی و پرورشی می‌شود اولین قربانی اعتماد مردم به این نهاد است. دانش‌آموز و خانواده این پیام را دریافت می‌کنند که برنامه‌های تعلیم و تربیت این نهاد چیزی جز شعارهای بی‌ارزش و سست نبوده و پوششی برای رفع مسئولیت و سرگرم کردن سطحی دانش‌آموزان است. مدرسه و معلم در اذهان از جایگاه راهنما و مربی به جایگاه مراقبی که دلسوز هم نیست تنزل پیدا می‌کند.

بی‌اعتمادی درون‌مدرسه‌ای شکاف میان کادر و دانش‌آموز | این رویداد کادر آموزشی را در موقعیتی متناقض قرار می‌دهد. معلمی که وظیفه‌اش تبیین جهان‌بینی درست در کنار تعلیم و تربیت درست است اکنون باید ناظر رقصی باشد که تمام آن آرمان‌ها را به سخره می‌گیرد. چنین وضعیتی جایگاه معلم را تضعیف کرده و او را به عنصری منفعل یا در تضاد با سیاست رسمی مدرسه تبدیل می‌کند در نتیجه شکاف میان نسل مربیان و نسل دانش‌آموزان عمیق‌تر می‌شود همچنین در مسئلۀ همبستگی دانش‌آموزی نیز که قرار است به همبستگی اجتماعی تبدیل شود دانش‌آموزان نخبه، متفکر یا پایبند به ارزش‌ها در این نظم نوین به حاشیه رانده شده و با برچسب عقب‌مانده یا ارزشی خشک، منزوی می‌شوند.

در برابر تحلیل ارائه‌شده که رویداد را در چارچوبی استراتژیک و فرهنگی جریان‌شناسی می‌کند ممکن است دو طرز فکر تقلیل‌گرا مطرح شود که نیازمند بررسی و نقد است. این رویکردها با نادیده گرفتن ابعاد سیستمی پدیده را به سطح خطای فردی یا پاسخ طبیعی فرو می‌کاهند.

نخستین طرزفکر ماجرا را حاصل سوءمدیریت یا فقدان درک صحیح مجریان از اقتضائات تربیتی معرفی می‌کند. بر اساس این دیدگاه، مشکل، تصمیم اشتباه چند مدیر مدرسه بوده است و نمی‌توان آن را به طرحی کلان‌تر نسبت داد. این تحلیل از یک خلاء اساسی رنج می‌برد و آن اینکه پدیده را در انزوای کامل از بستر فرهنگی و رسانه‌ای آن بررسی می‌کند.

مسئله انتخاب یک موسیقی اشتباه یا اجرای برنامه‌ای نامناسب نیست که فکر کنیم خب این خطا تصادفی بوده! مسئلۀ اصلی ورود رسمی و نمادین فرهنگ جایگزین با تمام دلالت‌های هویتی آن به محیطی است که کارکردش دقیقاً صیانت از هویت اسلامی تعریف شده. تقلیل دادن این گسست کارکردی به خطای اداری چشم بستن بر فرآیندی است که زمینۀ این خطا را فراهم آورده و آن را برای مجری امری قابل توجیه و حتی مطلوب جلوه داده است.

دومین طرزفکر این اقدام را تلاشی برای پاسخ به نیازهای نسل جدید و ایجاد نشاط در مدرسه توصیف می‌کند. این دیدگاه مرز میان منطق تربیتی و منطق سرگرمی را مخدوش می‌سازد. نظام آموزشی کارکردی پرورشی و جهت‌دهنده دارد؛ وظیفۀ آن ارائۀ الگوهای متعالی برای شادی و کنشگری است. این توجیه در حقیقت نشانۀ استیصال و کناره‌گیری بخشی از نظام آموزشی از کارکرد اصلی خود است. پذیرش اینکه برای ایجاد نشاط در دانش‌آموز باید به همان فرم‌هایی متوسل شد که مرجعیت‌های فرهنگی رقیب تولید و ترویج می‌کنند به معنای اعلام شکست در ارائۀ الگوی جایگزین و سپردن کامل میدان تربیت هیجانی شناختی و هویتی به غرب است.

بنابراین، هر دو تحلیل بدیل به دلیل ناتوانی در مشاهدۀ فرآیند و تمرکز بر رویداد از درک عمق ماجرا عاجزاند. تحلیل پازلی نشان می‌دهد که نیت عاملان میدانی اهمیتی ثانویه دارد؛ مهم نتیجۀ کارکردی این اقدامات در پازل کلان است که دقیقاً با اهداف قطعۀ اول تقدس‌زدایی و تهی‌سازی معنایی و قطعۀ سوم انحلال نظام تربیتی هم‌پوشانی دارد.

حال سؤال اساسی این است، آیندۀ ملتی که در آن زبان مربیان برای گوش دانش‌آموزان بیگانه می‌شود چگونه رقم می‌خورد؟ این پرسش نقطۀ آغاز تحلیل عمیق شکاف نسلی در ساختارهای حیاتی یک جامعه است. برای درک ابعاد این گسست باید به پیامدهای آن در لایه‌های مختلف توجه کرد و به این سوالات بنیادین پاسخ داد:

  • جامعه‌ای که افرادش چنین شکافی را تجربه می‌کنند دارای چه ویژگی‌های شخصیتی و هویتی هستند؟
  • نهاد خانواده در چنین بستری دچار چه دگرگونی‌هایی شده و چه مختصاتی می‌یابد؟
  • چه بر سر استحکام اجتماعی و انسجام فرهنگی آن ملت می‌آید؟
  • مسیر تمدنی آن ملت به کدام سرنوشت ختم خواهد شد؟

افرادی که در چنین جامعه‌ای رشد می‌کنند هویتی سیال و شکننده پیدا می‌کنند. از آن‌جا که نظام تعلیم و تربیت آن‌ها که مرجعیت معتبر مربی را از دست داده ساختار ارزشی منسجمی دریافت نکرده‌اند و معیار ارزش‌گذاری‌شان کاملاً بیرونی شده. ارزش آن‌ها بر مبنای میزان توجهی که در شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های همسالان دریافت می‌کنند تعریف می‌گردد.

این وضعیت افراد را به موجوداتی مقایسه‌گر و مضطرب تبدیل می‌کند که در رقابتی دائمی برای دیده‌شدن به سر می‌برند. آن‌ها از تفکر عمیق و مواجهه با مفاهیم پیچیده ناتوان می‌شوند زیرا ذهنشان برای دریافت محرک‌های آنی و پاداش‌های فوری تربیت شده است(Prensky- 2001)، (Rutledge- 2018)، (Uhls, Y. T., Ellison, N. B.- 2019)، (Twenge, J. M., & Campbell, W. K.- 2020)، (Ofcom Research Team- 2015). در نتیجه فردی با ویژگی‌های زیر شکل می‌گیرد:

ناتوان در به تعویق انداختن لذت: نیازمند رضایت فوری است و قدرت برنامه‌ریزی بلندمدت ندارد.

فاقد ثبات هیجانی: احساساتش به‌شدت تحت تأثیر تأیید یا عدم تأیید دیگران است.

بی‌تفاوت به تاریخ و آیندۀ جمعی: در لحظۀ حال و دغدغه‌های فردی خود محبوس است.

خانواده در چنین شرایطی کارکرد اصلی خود به‌عنوان نخستین نهاد تربیتی را از دست می‌دهد. والدین با پدیدۀ گسست اقتدار و شکاف بین نسلی مواجه می‌شوند؛ سخن و ارزش‌های آنان در برابر آنچه فرزند در مدرسه و فضای مجازی تجربه می‌کند بی‌اعتبار یا کهنه جلوه می‌کند. این موضوع خانواده‌ها را دارای دو ویژگی برجسته می‌سازد. دستۀ اول خانواده‌های منفعل هستند که از تربیت فرزندانشان ناامید شده و این وظیفه را به رسانه‌ها و محیط واگذار می‌کنند.

https://farajnejad.ir/wp-content/uploads/2025/11/c72f42c73ad97cf9e08e57eaa62eaede58726331-1080p.mp4

برای مطالعۀ سخنرانی رهبر انقلاب در روز 13 آبان سال 1404 روز دانش‌آموز این‌جا کلیک کنید.

در این خانواده‌ها اعضا به جزایر عاطفی تبدیل می‌شوند که زیر سقفی مشترک زندگی می‌کنند اما جهان‌بینی و ارزش‌های مشترکی ندارند. دستۀ دوم خانواده‌های مستأصل هستند که با افزایش فشار و کنترل شکاف را عمیق‌تر کرده و فرزندان را به پنهان‌کاری و زندگی دوگانه سوق می‌دهند. در هر دو حالت استحکام خانواده که بر پایۀ زبان و ارزش‌های مشترک استوار است فرسوده می‌شود. بیان اینکه دقیقا با چه جزئیاتی این اتفاقات رقم می‌خورد از حوصلۀ بحث خارج بوده لاکن لازم است بدانیم علیت این عوامل خطی نیست بلکه حلقوی و داینامیک است.

الگوی علیت خطی(نگرش ساده‌انگارانه):

در این الگو رویدادها در زنجیره‌ای یک‌سویه و مستقیم تحلیل می‌شوند: (A) به (B) منجر می‌شود و تحلیل در همین نقطه پایان می‌یابد. این نگرش علت و معلول را دو پدیدۀ مجزا و متوالی می‌بیند. بر اساس این دیدگاه گسست اقتدار علت است و انفعال یا کنترل‌گری والدین معلول آن محسوب می‌شود. این نوع تحلیل برای فهم پدیده‌های مکانیکی مناسب است اما در تحلیل سیستم‌های پیچیدۀ انسانی مانند خانواده و اجتماع به‌شدت ناکارآمد و تقلیل‌گرایانه است.

الگوی علیت حلقوی یا پویا(نگرش سیستمی):

در این الگو علت و معلول درهم‌تنیده‌اند و در چرخه‌ای از بازخورد متقابلاً یکدیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. در این‌جا شکاف بین مربی و متربی به واکنش نامناسب والدین منجر می‌شود اما این پایان ماجرا نیست. واکنش نامناسب والدین که خود معلول بود به سیستم بازمی‌گردد و به‌عنوان علتی جدید گسست بین مربیو متربی را تشدید می‌کند. این فرآیند چرخه‌ای خودتقویت‌شونده می‌سازد که با هر دور گردش سیستم خانواده را بیشتر به سمت فرسودگی سوق می‌دهد. بنابراین فهم این مسئله نیازمند تفکر سیستمی است نه تحلیل‌های سطحی مبتنی بر روابط سادۀ علت و معلولی. بله این است ارزش تعلیم و تربیتی که نادیده‌اش می‌گیریم.

جامعه‌ای که دچار این شکاف است به‌تدریج سرمایۀ اجتماعی خود را از دست می‌دهد. سرمایۀ اجتماعی یعنی اعتماد، هنجارهای مشترک و شبکه‌های همکاری که کنش جمعی را ممکن می‌سازد. با از بین رفتن مرجعیت تربیتی زبان مشترک بین نسل‌ها و گروه‌های مختلف از بین می‌رود و جامعه به مجموعه‌ای از خرده‌فرهنگ‌های متعارض و بی‌ارتباط با هم تبدیل می‌شود. این اتمیزه شدن توانایی جامعه برای حل مسائل کلان و حرکت به سوی اهداف مشترک را نابود می‌کند. در این بستر فرهنگ نیز از محتوای عمیق و هویت‌بخش خود تهی می‌شود و دیگر حامل خرد تاریخی و ارزش‌های متعالی نیست که نتیجۀ آن جامعه‌ای است که فاقد حافظۀ تاریخی و قدرت آفرینش است.

هر تمدنی برای بقا نیازمند بازتولید فرهنگی و انتقال روایت‌های کلان خود به نسل‌های بعدی است. نظام آموزشی مهم‌ترین سازوکار این بازتولید است. هنگامی که این سازوکار به دلیل شکاف نسلی از کار می‌افتد تمدن دچار سکته در فرآیند انتقال هویت می‌شود. چنین تمدنی دیگر نمی‌تواند به پرسش‌های بنیادین نسل جدید دربارۀ رسالت و معنای زندگی فردی و جمعی پاسخ دهد. مسیر نهایی آن نه لزوماً فروپاشی فیزیکی که انحلال در تمدن رقیب است.

این تمدن به‌تدریج قدرت تولید علم، فلسفه، هنر و معماری منحصربه‌فرد خود را از دست می‌دهد و به موجودیتی منفعل و مصرف‌کننده تبدیل می‌شود که تمام الگوهای فکری، فرهنگی و سبک زندگی خود را از خارج وارد می‌کند. سرنوشت آن تبدیل شدن به حاشیه‌ای بی‌اهمیت در تاریخ و هضم شدن در نظم جهانی مسلط غربی است. نتیجۀ تکمیل این پازل دقیقاً همان خروجی‌ای است که طراحان جنگ نرم به دنبال آن هستند:

نسلی تهی از حافظۀ تاریخی: نسلی که هیچ درکی از گذشتۀ خود و دلایل شکل‌گیری مناسبت‌های ملی ندارد.

نسلی سیاست‌گریز و غیرنقاد: ذهنی که با فضای مجازی مبتذل تربیت شده توانایی تحلیل انتقادی ساختارهای سیاسی و اقتصادی را نخواهد داشت.

نسلی مصرف‌کننده و منفعل: دانش‌آموزی که هویت خود را در دنباله‌روی از مُد و سرگرمی می‌یابد دیگر عنصری کنشگر و سازنده نیست.

بنابراین روز دانش‌آموز در 13 آبان با این شکل و محتوا یکی از عملیات‌های فرهنگی برای استحاله نهاد آموزش از درون است. دشمنی که از تقابل مستقیم ناامید شده با شناسایی دقیق سنگر مدرسه و دانشگاه در حال تخریب سیستماتیک ستون‌های تربیتی و هویتی جامعه است تا زمینه را برای مدیریت نسلی تسلیم‌شده و بی‌تفاوت در آینده فراهم آورد. تحلیل این رویداد مستلزم درک این نکته است که دی‌جی حاضر در مدرسه دیگر یک فرد نیست او نمایندۀ جریانی است که برای اشغال ذهن و قلب نسل آینده برنامه دارد.

راهبردها

تحلیل ارائه‌شده نشان می‌دهد که مواجهه با این پدیده نیازمند اقدامات مقطعی نیست به بازتعریف و بازآرایی کنش در سه حوزۀ کلیدی نظام آموزش، خانواده و نهادهای فرهنگی وابسته است. راهبردهای زیر با هدف تبدیل تهدید به فرصت و حرکت از انفعال به ابتکار عمل ارائه می‌شود.

مدرسۀ امروز در برابر زیست‌جهان دیجیتال دانش‌آموز فاقد قدرت اقناعی است. راهکارهای زیر برای احیای این کارکرد پیشنهاد می‌شود:

ایجاد کرسی‌های آزاداندیشی دانش‌آموزی: برگزاری جلسات هفتگی با موضوعات چالشی روز مانند سبک زندگی، هویت دیجیتال، آزادی و مسئولیت با مدیریت خود دانش‌آموزان و با حضور معلمان به‌عنوان تسهیل‌گر(نه سخنران). هدف، تبدیل مدرسه به فضایی برای طرح پرسش‌های واقعی نسل نو و یافتن پاسخ‌های مستدل به‌جای سرکوب یا نادیده گرفتن آن‌ها است.

بازنگری در تعریف(فعالیت پرورشی): جایگزینی برنامه‌های کلیشه‌ای و مبتنی بر اجراهای یک‌طرفه با پروژه‌های کنشگری اجتماعی. برای مثال به جای برگزاری جشن در یک مناسبت ملی دانش‌آموزان مسئولیت می‌یابند پروژۀ حل مسئلۀ محلی مرتبط با آن مناسبت را تعریف و اجرا کنند مانند پویش محیط‌زیستی، کمک به سالمندان محله، تولید محتوای دیجیتال برای ترویج یک ارزش. این امر مفاهیم انتزاعی را به تجربۀ زیسته و مؤثر تبدیل می‌کند.

توانمندسازی معلمان برای گفتگوی بین‌نسلی: برگزاری دوره‌های آموزشی برای معلمان با محوریت درک فرهنگ دیجیتال، آشنایی با پلتفرم‌ها و تفریحات محبوب نوجوانان و آموزش تکنیک‌های کوچینگ و تسهیل‌گری برای برقراری ارتباطی افقی و مؤثر به‌جای رویکرد عمودی و دستوری.

اما در حوزۀ خانواده، والدین اغلب میان دوگانۀ رهاسازی کامل یا کنترل سخت‌گیرانه در نوسان هستند. راهبرد مؤثر حضور فعال در دنیای فرزندان است.

تشکیل کارگاه‌های سواد رسانه‌ای والدین: این کارگاه‌ها باید به‌جای تمرکز بر فیلترینگ و محدودسازی بر آموزش تحلیل پیام متمرکز شوند. والدین باید بیاموزند چگونه الگوریتم‌ها، اقتصاد توجه و مهندسی فرهنگی در پلتفرم‌ها عمل می‌کنند تا بتوانند این مفاهیم را در گفتگو با فرزندان خود به کار گیرند.

تعریف فعالیت‌های مشترک جایگزین: خانواده‌ها باید به‌صورت فعال تفریحات مشترکی طراحی کنند که لذت حاصل از آن با لذت‌های آنی دیجیتال رقابت کند. این فعالیت‌ها باید مبتنی بر خلاقیت، مهارت‌آموزی و تجربۀ مشترک باشد مانند پروژه‌های فنی خانگی، سفرهای طبیعت‌گردی ماجراجویانه یا تولید محتوای فرهنگی به کمک والدین.

ایجاد شورای راهبری خانواده: برگزاری جلسات منظم خانوادگی که در آن فرزندان در تصمیم‌گیری‌ها مانند قوانین استفاده از رسانه، انتخاب مقصد سفر، مدیریت بودجه مشارکت واقعی دارند. این امر حس تعلق و مسئولیت‌پذیری را تقویت کرده و به خانواده هویتی مستحکم می‌بخشد.

در حوزۀ نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای اما بمباران محتوای فرهنگی با کیفیت پایین تأثیرگذار نیست. تمرکز باید بر ایجاد و حمایت از الگوهایی باشد که به‌طور طبیعی در میان نسل نو نفوذ می‌کنند.

حمایت از میکرو اینفلوئنسرهای همسو: شناسایی و پشتیبانی هوشمندانه از تولیدکنندگان محتوای خرد در فضای مجازی که سبک زندگی و ارزش‌هایشان با هویت ملی و دینی هم‌خوانی دارد. این حمایت نباید مستقیم و تصنعی باشد بلکه باید در قالب فراهم کردن تجهیزات، دسترسی به منابع و ایجاد شبکه‌های همکاری صورت گیرد همچنین طراحی پلتفرم‌ها، بازی‌ها و پویش‌هایی که مخاطب نوجوان در آن نقش مشارکت‌کننده و خالق را دارد. این محتوا باید بر پایۀ چالش رقابت سالم و پاداش‌های اجتماعی استوار باشد تا بتواند با منطق درگیری‌ساز (Engagement) شبکه‌های اجتماعی رقابت کند.

ایجاد هاب‌های خلاق محلی: تأسیس مراکز کوچک و مجهزی در سطح محلات که جوانان و نوجوانان بتوانند با استفاده از ابزارهای حرفه‌ای دوربین، استودیوی صدا، نرم‌افزارهای تدوین ایده‌های خود را به محتوای دیجیتال تبدیل کنند. این مراکز می‌توانند با هدایت غیرمستقیم انرژی خلاق این نسل را در مسیری سازنده به کار گیرند.

منابع:

Prensky, M. (2001). Digital natives, digital immigrants. On the Horizon, 9(5), 1–6.

Rutledge, P. (2018, March 26). The impact of social media on identity formation in adolescents.

Uhls, Y. T., Ellison, N. B., & Subrahmanyam, K. (2019). Benefits and costs of social media in adolescence. Journal of Adolescent Health, 64(2, Suppl.), S2–S3.

Ofcom. (2015). Children and parents: Media use and attitudes report. British Journal of Developmental Psychology, 33(2), 145–158.

Twenge, J. M., & Campbell, W. K. (2020). Generational differences in emotional regulation and social cohesion: The rise of iGen. Perspectives on Psychological Science, 15(4), 1025–1042.

قبلی مقاومت چیست و تاریخچه محور مقاومت
بعدی ریمیک یا ریمستر؟ مقایسه استقابل گیمرها از نسخه بازسازی شده بازی ها

مطالب مرتبط

۱۴۰۴-۰۹-۰۳

نگاهی به فیلم انتخابی اسرائیل برای اسکار

ادامه مطلب
پرده‌برداری از جنایات صهیونیست‌ها در مستند شبکه ITV انگلیس | پروتکل پشه چیست؟

۱۴۰۴-۰۹-۰۲

پرده‌برداری از جنایات صهیونیست‌ها در مستند شبکه ITV انگلیس | پروتکل پشه چیست؟

ادامه مطلب
نقد و تحلیل فیلم تاپ گان: ماوریک Top Gun: Maverick 2022

۱۴۰۴-۰۹-۰۲

نقد و تحلیل فیلم تاپ گان: ماوریک Top Gun: Maverick 2022

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در مطالب سایت
جستجو برای:
آرشیو مطالب
  • آذر ۱۴۰۴ (۴)
  • آبان ۱۴۰۴ (۲۵)
  • مهر ۱۴۰۴ (۲۴)
  • شهریور ۱۴۰۴ (۵۰)
  • مرداد ۱۴۰۴ (۳۳)
  • تیر ۱۴۰۴ (۲۶)
  • خرداد ۱۴۰۴ (۱۹)
  • اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱)
  • فروردین ۱۴۰۴ (۱۵)
  • اسفند ۱۴۰۳ (۲۱)
  • بهمن ۱۴۰۳ (۲۳)
  • دی ۱۴۰۳ (۱۹)
  • آذر ۱۴۰۳ (۲۹)
  • آبان ۱۴۰۳ (۲۰)
  • مهر ۱۴۰۳ (۳۱)
  • شهریور ۱۴۰۳ (۱۵)
  • مرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
  • تیر ۱۴۰۳ (۱۱)
  • خرداد ۱۴۰۳ (۱۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۳ (۱۳)
  • فروردین ۱۴۰۳ (۱۶)
  • اسفند ۱۴۰۲ (۱۷)
  • بهمن ۱۴۰۲ (۱۸)
  • دی ۱۴۰۲ (۹)
  • آذر ۱۴۰۲ (۵)
  • آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
  • مهر ۱۴۰۲ (۳۴)
  • شهریور ۱۴۰۲ (۳)
  • مرداد ۱۴۰۲ (۱۵)
  • تیر ۱۴۰۲ (۱۰)
  • خرداد ۱۴۰۲ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۲ (۳۵)
  • فروردین ۱۴۰۲ (۱۳)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۵۳)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۷)
  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۷)
نوشته‌های تازه
  • نگاهی به فیلم انتخابی اسرائیل برای اسکار
  • پرده‌برداری از جنایات صهیونیست‌ها در مستند شبکه ITV انگلیس | پروتکل پشه چیست؟
  • نقد و تحلیل فیلم تاپ گان: ماوریک Top Gun: Maverick 2022
  • بزرگترین جشنواره مستند جهان(IDFA) اسرائیل را تحریم کرد
  • بلک فرایدی دیجیکالا و تبلیغ صرافی تبدیل
آخرین دیدگاه‌ها
  • بهنام در کاملترین زندگینامه شهید امیرحسین فقهی | مهندس هسته‌ای
  • پژوهشگر در زندگینامه سردار غلامعلی رشید | کاملترین زندگینامه از نابغۀ جنگ
  • محقق در زندگینامه استاد محمد حسین فرج نژاد
  • سعید محمدزاده در زندگینامه سردار غلامعلی رشید | کاملترین زندگینامه از نابغۀ جنگ
  • آرزومند شهادت در سردار امیرعلی حاجی زاده | کامل‌ترین بیوگرافی
محصولات
  • کتاب یهودستیزی واقعیت یا دستاویز سیاسی کتاب یهودستیزی واقعیت یا دستاویز سیاسی
    تومان 300.000 قیمت اصلی: تومان 300.000 بود.تومان 260.000قیمت فعلی: تومان 260.000.
  • دوره جامع طراحی گرافیک دوره جامع طراحی گرافیک | گرافیست‌شو
    تومان 1.600.000
  • نشریه تخصصی تیه نشریه تخصصی تیه شماره 1
    نمره 4.00 از 5

    تومان 110.000
  • دوره آموزشی سواد رسانه دوره آموزشی سواد رسانه
    نمره 5.00 از 5

    تومان 515.000
  • دوره ژورنالیسم دوره جامع ژورنالیسم
    نمره 5.00 از 5

    تومان 1.000.000
  • کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
    تومان 240.000
  • دوره رسانه و جنگ شناختی دوره رسانه و جنگ شناختی
    تومان 515.000
  • دیده بان اندیشه محمدحسین فرج نژاد مجله دیده بان اندیشه محمدحسین فرج نژاد طلبه طراز
    تومان 110.000
  • کتاب چهههل و یک سیمرررغ کتاب چهههل و یک سیمرررغ
    تومان 270.000
  • دوره آموزش تصویربرداری دوره آموزش تصویربرداری (عکاسی و فیلمبرداری)
    تومان 800.000
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم