غزه: چکاد شجاعت، آذرخش خشم، تجلی تحسین
نویسنده: زینب محسنی | غزه: چکاد شجاعت، آذرخش خشم، تجلی تحسین
مقدمه
در فضای پرهیجان و مؤثر سرزمین غزه، داستانهای بیشمار از شجاعت، ایستادگی و انسانیت جاری است. این سرزمین، نماد مقاومت و استقامت است که با هر ضربه، روح مقاومت در آن فدا میشود و هر روز، نمایشی از ارادهی قوی ملتی است که در برابر ظلم و دشمنی، هیچگاه تسلیم نمیشود. این یادداشت، قصد دارد با مرور فراز و نشیبهای غزه، موضوعات مهمی چون شجاعت، خشم، انساندوستی، و چشمانداز آیندهِ پر از امید را بازتاب دهد.
دلاوریهای بیپایان رزمندگان و قیام در مقابل ظلم
چگونه میتوان این حجم از شجاعت را در کالبد واژهها گنجاند؟ چگونه میتوان عظمت ایستادگی ملتی را به تصویر کشید که هر روز، زیر سایۀ مرگ، زندگی را فریاد میزند؟ غزه، فراتر از نامی بر نقشه، حماسهای است خونینرنگ. سرزمینی که هر وجب خاکش، قصۀ دلاوری و ایستادگی در برابر بیداد را فریاد میزند. سرزمینی که در آن، شجاعت، خشم و تحسین، سهگانۀ مقدسی را تشکیل دادهاند که روح مقاومت را در کالبد آن زنده نگه میدارد.
در این خاک مقدس، رزمندگانی هستند که با دستان خالی، سینه سپر کردهاند در برابر ماشین جنگی دشمن. آنها نه تانکهای پیشرفته، نه بمبهای خوشهای و نه موشکهای لیزری، هیچکدام نتوانستهاند ذرهای از ارادۀ پولادین این مردان خدا بکاهند. «ما سلاحمان ایمان است و سپرِمان، عشق به وطن. آنها تانک دارند، ما غیرت. آنها بمب دارند، ما شجاعت. این جنگ، جنگِ نابرابر است، اما ما پیروزیم. چون حق با ماست.»
اینها جملاتی نیست که از زبان یک فرمانده نظامی خارج شده باشد؛ اینها نجواهای هر شبِ رزمندهای است که با یقین به پیروزی، به دل دشمن میزند. آنها، با ایمان راسخ به پیروزی، در برابر دشمن ایستادهاند و با خون خود، سند حقانیت آرمان خویش را امضا میکنند. آنها، اسطورههایی هستند که نامشان تا ابد در تاریخ این سرزمین جاودانه خواهد ماند.
و در سنگرِ بیمارستان، پزشکانی هستند که مرگ را به سخره میگیرند. زیر بمبارانهای بیوقفه، در میان دود و آتش، آنها مشغول نجات جان مجروحانی هستند که هر لحظه، نفسهایشان به شماره میافتد. کمبود امکانات، فرسودگی تجهیزات، و خستگی جسم و روح، هیچ کدام نمیتواند مانع از تلاش بیوقفۀ آنها شود. دکتر «مادز گیلبرت»، پزشک نروژی که بارها به غزه سفر کرده، میگوید: «من در غزه شاهد صحنههایی بودهام که در هیچ جنگ دیگری ندیدهام. بمباران بیمارستانها، کشتار کودکان، استفاده از سلاحهای ممنوعه… اینها جنایاتی است که هیچ توجیهی ندارد.»
این سخنان، تنها یک روایت نیست؛ انسانی است که با چشمان خود، وحشیگری دشمن را دیده و آن را به جهانیان مخابره کرده است. آنها، فرشتگانی هستند که در جهنم غزه، چراغ امید را روشن نگه داشتهاند.
اما شجاعت، تنها در میدان نبرد و در اتاق عمل خلاصه نمیشود. شجاعت، در قلب تکتک مردم غزه نهفته است. مردمی که زیر آوار، امید را زمزمه میکنند. خانههایشان ویران شده، عزیزانشان را از دست دادهاند، اما هنوز لبخند بر لب دارند و با روحیهای مثالزدنی، به بازسازی زندگی خود مشغولند. زنی سالخورده در غزه میگفت: «آنها خانههای ما را ویران میکنند، اما نمیدانند که ما ریشههایی عمیق در این خاک داریم. هر خانهای که خراب میشود، هزار جوانۀ دیگر از آن میروید.»
این سخنان، نشان از روحیهای دارد که هیچ قدرتی نمیتواند آن را در هم بشکند. آنها، ققنوسهایی هستند که از دل خاکستر، دوباره سر بر میآورند و زندگی را از نو آغاز میکنند.
و در میان این مردم ستمدیده، کودکانی هستند که با چشمانی معصوم، درس پایداری میدهند. کودکانی که به جای بازی در پارک، در میان ویرانهها به دنبال اسباببازیهای خود میگردند. کودکانی که به جای رفتن به مدرسه، در صف غذا منتظر میمانند. کودکانی که به جای خوابیدن در تختخواب گرم و نرم، در آغوش مادر، زیر چادر، شب را به صبح میرسانند. اما با وجود تمام این سختیها، هنوز امید در چشمانشان موج میزند. کودکی که تمام اعضای خانوادهاش را در بمباران از دست داده بود، با چشمانی اشکآلود گفت: «من دیگر از جنگ نمیترسم. من از سکوتِ دنیا میترسم. از اینکه هیچکس صدای ما را نمیشنود.» این سخنان، تلنگری است به وجدانهای خفتهی جهان. آنها، آیندهسازان این سرزمین هستند و با ارادهای قوی، برای ساختن فردایی بهتر تلاش میکنند.
خشمی که از دیدن این همه ظلم در دلها زبانه میکشد، قابل وصف نیست. خشمی مقدس که باید به نیرویی برای تغییر بدل شود. خشمی که باید جهانیان را بیدار کند و آنها را به یاری مردم مظلوم غزه فرا بخواند. «جهان باید بداند که غزه، گورستانِ متجاوزان خواهد بود» این فریادِ خشمِ هر فلسطینی است که در برابر ظلم سر خم نمیکند. خشمی که از اعماق جان برمیآید و همچون آتشفشانی، زبانه میکشد. چگونه میتوان در برابر این همه بیعدالتی سکوت کرد؟ چگونه میتوان شاهد مرگ کودکان بیگناه بود و دم بر نیاورد؟ سکوت، خیانت است. سکوت، همدستی با ظالمان است. باید فریاد زد. باید اعتراض کرد. باید تا آخرین نفس، برای دفاع از حق و عدالت ایستاد.
نتیجهگیری
غزه، نماد عزت، حماسه و زندگی است. ملت مقاوم این سرزمین نشان داده است که با ایمان، همت و اراده، میشود بر هر تاریکی غلبه کرد. شاید دشمنان بتوانند انسانها را تسلیم خشونت و قدرت نظامی خود کنند، اما هرگز نمیتوانند روح و انگیزهی بیپایان یک ملت را نابود کنند. بدون شک، پیام غزه به جهانیان، پیام انساندوستی، مقاومت و امید است؛ پیامی که باید بلندتر و رساتر فریاد زده شود. باید در مقابل بیعدالتیها سکوت نکرد، و برای تحقق عدالت، تا آخرین قطرهی خون ایستاد. غزه به جهانیان نشان میدهد که شجاعت واقعی، هرگز مرگپذیر نیست و آیندهسازان آن، کسانیاند که از خاکستر، شعلههای عشق و مقاومت را برافروختهاند.
دیدگاهتان را بنویسید