نقد انیمیشن inside out 2015 | من چه کسی هستم و چه کسی میتوانم باشم؟
در بخشهای قبلی، به نقد انیمیشن inside out 2015 با تحلیل روانشناختی و فلسفی پرداختیم و مباحثی همچون تعامل احساسات، تأثیر آنها بر رشد شخصیت و چالشهای بحران هویت را بررسی کردیم. همچنین به بررسی موضوعات زیستی پرداختیم که چگونه این انیمیشن تلاش میکند احساسات را بهعنوان مؤلفههایی پایهای در زندگی انسان معرفی کند.
اما آنچه که کمتر به آن توجه شده است، نقد جنسیتی در این انیمیشن است. انیمیشن درون و بیرون در برخی از موارد بهطور ناخودآگاه، کلیشههای جنسیتی را تقویت میکند؛ بهخصوص در نحوۀ نمایش احساسات مردان و زنان و تعریفی که از نقشهای احساسی مختلف ارائه میدهد.
در این بخش پایانی از نقد، قصد داریم به بررسی مفهوم معرفت نفس و رابطۀ آن با اراده و اختیار بپردازیم؛ جایی که بیولوژی و فلسفه در کنار هم قرار میگیرند.
درون و بیرون با نمایش تعامل میان احساسات رایلی، زمینهای فراهم میکند تا به تأمل در مورد آزادی اراده و اختیار انسان در مواجهه با چالشهای درونی بپردازیم. آیا رایلی، و بهطور کل هر انسانی، در نهایت تحت کنترل احساسات و شرایط زیستی خود است یا میتواند از طریق شناخت نفس و آگاهی از تجربیاتش بر این احساسات غلبه کند و تصمیمات آگاهانه بگیرد؟ در ادامه این مفاهیم از دیدگاه فلسفی و بیولوژیکی بررسی خواهد شد تا پیچیدگیهای اراده و اختیار انسان در مواجهه با احساسات و تجربیات عاطفی آشکارتر شود.
نقد انیمیشن inside out 2015 | عدم وجود مفهوم فطرت
فطرت به معنای سرشت طبیعی و خدادادی انسان است که به سمت خیر، حقیقت و کمال گرایش دارد. انسان از بدو تولد دارای فطرت پاک و نیکیجو است که به او کمک میکند تا با شناخت خود و جهان پیرامون به سوی کمال و خداوند هدایت شود.
در این انیمیشن، احساسات مختلف مانند شادی، غم، خشم و ترس و انزجار به عنوان نیروهای اصلی شخصیتساز انسان به تصویر کشیده شدهاند، اما به فطرت انسانی به عنوان نیروی درونیِ اصلی که انسان را به سمت کمال و معنویت سوق میدهد، اشارهای نمیشود. در حالی که این فطرت است که به عنوان محور اصلی هویت، تصمیمگیریهای انسان و جهتدهنده به رفتارها و احساسات عمل میکند(جوادی آملی، 1389: 80-120؛ مصباح یزدی، 1379: 50-90).
در انیمیشن درون و بیرون، احساسات نقش مسلطی بر رفتارها و تصمیمگیریها دارند و این میتواند تصویری ناقص از ساختار وجودی انسان ارائه دهد. عقل و اراده باید بر احساسات و غرایز انسانی مسلط باشند. اما در انیمیشن درون و بیرون، احساسات به گونهای نمایش داده میشوند که بهطور مستقیم بر رفتار و تصمیمات شخصیت اصلی تاثیر میگذارند و جایگاه عقل در هدایت این احساسات کمرنگ شده است. در نتیجه انسان تنها تحت تأثیر احساسات آنی قرار نمیگیرد، بلکه از نیروی درونی فطری که او را به سمت حقیقت و اخلاق هدایت میکند، برخوردار است(مطهری، 1372: 30-70).
در اسلام، فطرت به عنوان نیرویی الهی، با عقل و خرد انسان هماهنگ است و میتواند احساسات را کنترل و جهتدهی کند. در این انیمیشن، غم و شادی در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و بدون هیچ پیوندی به نیروی فطری یا عقل انسان نمایش داده میشوند، در حالی که این احساسات باید در سایۀ فطرت الهی و عقل هدایت شوند تا انسان به کمال مطلوب دست یابد(مصباح یزدی، 1379: 50-90).
در نهایت، انیمیشن درون و بیرون تنها به سطح احساسات پرداخته و نیروی درونی و خدادادی انسان، یعنی فطرت را نادیده گرفته و انسان را به صورت ناقص محدود در بعد عاطفی خود کرده است(مطهری، 1372: 30-70).
این دیدگاه محدود میتواند به صورت ناهوشیار باعث شود تا انسان تنها به احساساتش وابسته باشد و درک درستی از نیروی عقل و گرایش به سمت کمال حقیقی درونی خود نداشته باشد.(جوادی آملی، 1389: 80-120؛ مصباح یزدی، 1379: 50-90).
آیۀ: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (سورۀ روم: 30)
پس روی خود را به دین خالص خداوندی متمرکز کن، فطرت الهی که مردم را بر آن آفریده است.
در نقد انیمیشن inside out 2015 با توجه به این آیه باید گفت: این آیه بر فطرت طبیعی و ذاتی انسان تأکید دارد که به سمت کمال و حقیقت گرایش دارد. انیمیشن inside out احساسات را بهعنوان نیروهای مستقل و متضاد نمایش میدهد و به فطرت گرایش ذاتی به خیر و نقش آن در هدایت احساسات و رفتار انسان توجهی نمیکند.
عدم وجود مفهوم معرفت نفس در انیمیشن inside out 2015
در معرفت نفس، انسان به عنوان موجودی آگاه از وجود خود با توانایی درک ارتباطات بین ذهن، احساسات و عقل شناخته میشود. در حالی که در این انیمیشن احساسات به طور مستقل عمل میکنند و نقش قویتری در هدایت فرد دارند، این دیدگاه با آموزههای معرفت نفس که بر خودآگاهی و توانایی انسان در شناخت و کنترل نفس خود تأکید دارد، در تضاد است. در معرفت نفس، انسان نهتنها تحت تأثیر احساسات است بلکه باید به درکی عمیقتر از ماهیت وجودی و هویت خود برسد و این امر شامل قدرت کنترل و هدایت احساسات در راستای عقل و شناخت برتر است(جوادی آملی، 1381: 150-180)
در فلسفۀ اسلامی و به ویژه آموزههای معرفت نفس، انسان دارای بعدی فراتر از جسم و ماده است که روح و عقل او را شامل میشود(سبحانی، 1381: 100-130). انیمیشن درون و بیرون با تمرکز بیش از حد بر احساسات و بدون به تصویر کشیدن نقش عقل به عنوان ناظر و حاکم بر احساسات، درک ناقصی از مفهوم نفس و ماهیت انسان ارائه میدهد.
در انیمیشن inside out احساسات به گونهای نمایش داده میشوند که گویی تمامیت انسان را تشکیل میدهند و ارادۀ انسان در کنترل و هدایت این احساسات نادیده گرفته شده است. در مقابل در مفهوم معرفت نفس، انسان به عنوان موجودی با توانایی شناخت و ارادۀ آزاد معرفی میشود که میتواند احساساتش را درک کرده و آنها را در جهت تعالی نفس خود به کار گیرد(مصباح یزدی، 1381: 45-80)
آیۀ: وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (سورۀ ذاریات:21)
نقد: این آیه به دعوت انسان به تأمل و تدبر در وجود خویش میپردازد و از او میخواهد که با دقت در آفرینش خود، نشانههای عظمت و قدرت الهی را مشاهده کند. این آیه بر اهمیت خودشناسی و شناخت حقیقت انسان به عنوان راهی برای رسیدن به شناخت خداوند تأکید میکند.
در این آیه، خداوند به انسانها یادآوری میکند که در وجود خودشان، نشانههای روشنی از قدرت و حکمت الهی نهفته است، اما انسانها به دلیل غفلت، به این نشانهها توجه نمیکنند. تأمل در خود به معنای تفکر دربارۀ ماهیت انسان، ساختار بدن، ذهن، روح، و همچنین پیچیدگیها و هماهنگیهای موجود در هویت انسان است. این امر انسان را به این درک میرساند که هر جزء از وجود او، از سلولهای کوچک تا افکار و احساسات، همه بر اساس نظم و حکمتی دقیق و ظریف ساخته شدهاند که نمیتواند نتیجهای جز خلقتی الهی و حکیمانه باشد.
اهمیت خودشناسی در این آیه به این دلیل است که شناخت دقیق انسان از خود، او را به درک عمیقتری از جهان پیرامون و در نهایت به شناخت خالق میرساند. در فلسفه و عرفان اسلامی نیز خودشناسی به عنوان یکی از راههای مهم برای شناخت خداوند مطرح شده است؛ چرا که با شناخت حقیقت نفس، انسان به عظمت خالق پی میبرد(جوادی آملی، 1381: 150-180).
امام علی(سلام الله علیه) نیز فرمودهاند: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فقد عَرَفَ ربَّه»؛ کسی که خود را شناخت، پروردگارش را نیز خواهد شناخت. این سخن نشان میدهد که خودشناسی پلی برای خداشناسی است و وقتی انسان به دقت در وجود و نفس خود نگاه کند، به روشنی میتواند هویت و نفس خود را در راستای قدرت و حکمت الهی را درک کند.
بنابراین آیه «وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ» انسان را به این اندیشه فرا میخواند که با تأمل در ذات خود به حقیقت بزرگتر، یعنی وجود و عظمت خداوند، پی ببرد و از غفلت بیرون بیاید.
مفهوم معرفت نفس در رویکرد اعتقادی اسلامی بر خلاف تصویر ناقصی که این انیمیشن از ماهیت نفس و هویت انسانی توصیف میکند، شامل شناخت عمیق از هویت هوشیار و تواناییهای خود است و شامل جنبههای عقلانی و معنوی نیز میشود. انیمیشن inside out با تمرکز بر احساسات و تأثیر آنها بر رفتار، راهش به سطحینگری در شناخت خود و عدم درک عمیق از ابعاد مختلف انسانی منتهی میشود(مطهری، 1381: 60-90).
آیۀ: وَأَنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰٓئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (سورۀ اسراء: 36)
و اینکه گوش و چشم و دل همه مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
نقد: این آیه بر مسؤولیت فردی در قبال استفاده از حواس و عقل تأکید دارد و به اهمیت شناخت و هدایت درست آنها میپردازد. در این آیه، سه ابزار مهم انسانی برای شناخت و درک واقعیتها ذکر شده است: سمع(شنوایی)، بصر(بینایی) و فؤاد(قلب یا عقل). خداوند بیان میکند که انسان در قبال این ابزارها مسؤول است و باید از آنها به درستی استفاده کند. این آیه به دو نکتۀ مهم اشاره دارد:
۱. مسؤولیت فردی در استفاده از حواس و عقل
این آیه به صراحت بیان میکند که هر فرد در برابر حواس و قدرت درک خود مسؤول است. حواس شنوایی و بینایی ابزاری برای جمعآوری اطلاعات از جهان پیرامون و عقل و قلب نیز وسیلهای برای تجزیه و تحلیل و درک این اطلاعات هستند. انسان باید مراقب باشد که از این ابزارها به طور صحیح و مسؤولانه استفاده کند وگرنه مورد پرسش قرار خواهد گرفت. در واقع هر فرد باید توجه داشته باشد که چه چیزی میشنود، چه چیزی میبیند و چگونه این اطلاعات را درک و تحلیل میکند(سبحانی، 1381: 100-130)
۲. اهمیت هدایت درست حواس و عقل
این آیه به ضرورت هدایت صحیح این ابزارها به سوی حقایق و واقعیتهای درست اشاره دارد. اگر انسان از شنوایی و بینایی خود برای دریافت اطلاعات نادرست و گمراهکننده استفاده کند یا عقل خود را در مسیر اشتباه به کار گیرد، در برابر خداوند پاسخگو خواهد بود. بنابراین شناخت درست، حاصل استفاده صحیح از این ابزارهاست و هدایت این ابزارها به سمت حقیقت وظیفهای الهی است.
این آیه تأکید میکند که حواس و عقل انسان، ابزارهایی بسیار مهم و ارزشمند هستند که خداوند به او بخشیده است. اما این ابزارها تنها در صورتی سودمند و کارآمد خواهند بود که به درستی و در راه حق هدایت شوند. از این رو مسؤولیت انسان در قبال استفاده از آنها بسیار سنگین است و فرد باید از آنها در راه شناخت حقایق، هدایت صحیح، و دوری از باطل استفاده کند. این مسؤولیت، تأکیدی بر این است که شناخت و عمل بر اساس حق، وظیفهای است که بر دوش هر فرد گذاشته شده و از او در روز قیامت درباره آن سؤال خواهد شد.
انیمیشن inside out با تأکید زیاد بر احساسات به عنوان نیروهای تصمیمگیرنده نادیده میگیرد که شناخت و هدایت صحیح احساسات باید با استفاده از عقل و درک عمیق از نفس و هویت انسان انجام شود(مصباح یزدی، 1381: 45-80). در اسلام، عقل و حواس به عنوان ابزارهایی برای درک و هدایت صحیح شناخته میشوند و باید در چهارچوب معرفت نفس به کار گرفته شوند.
نقد فلسفی روانشناختی اراده و اختیار در انیمیشن inside out 2015
ارادۀ آزاد به عنوان قابلیتی برای انتخاب آگاهانه و منطقی میان گزینههای مختلف در شرایط پیچیده معرفی میشود. به این ترتیب، ارادۀ آزاد به فرآیندهایی منطقی و تحلیلی مرتبط است که در آن فرد میتواند با ارزیابی دقیق، بهترین تصمیم را انتخاب کند(Kane, 2005).
در انیمیشن inside out، ارادۀ انسانی به شکلی ساده و عمدتاً وابسته به تأثیرات آنی احساسات نمایش داده میشود. این نمایش از دیدگاه فلسفی میتواند به تضعیف مفهوم ارادۀ آزاد منجر شود؛ زیرا بر واکنشهای سریع و عاطفی تأکید میکند و جنبههای تحلیل منطقی و آگاهانه را نادیده میگیرد. همچنین تأثیر رسانههایی مانند انیمیشن درون و بیرون روی ارادۀ آزاد انسانی به شکل محدودکننده و ناهوشیار ظاهر میشود و گویی که الگوهای هیجانی شناختی ذهن انسان را مثل عروسک خیمه شب بازی کنترل میکنند.
در واقع همانطور که دنیل کانمن(Daniel Kahneman) در کتاب «Thinking, Fast and Slow» اشاره میکند تصمیمگیریهای انسانی نتیجه تعامل پیچیدهای از فرآیندهای شناختی، تجربیات قبلی و احساسات هستند. ارادۀ انسانی تنها تحت تأثیر احساسات نیست، بلکه تفکر منطقی و تحلیلی نیز نقش بسیار مهمی در آن دارد(Kahneman, 2011).
از دیدگاه اسلامی، اراده و اختیار انسانی بهطور جامعتری تحلیل میشود. در اسلام، ارادۀ انسان با توجه به اختیار و آزادی که در چارچوب قضا و قدر الهی قرار دارد، بررسی میشود. این به این معناست که ارادۀ انسانی نه تنها از احساسات بلکه از عقل و تجربیات نیز تأثیر میپذیرد. قرآن کریم و متون اسلامی بر ترکیب عقل، احساسات و اختیار تأکید دارند(اعوانی، 2016؛ مصباح یزدی، 1397).
نمایش به ظاهر سادهشدۀ اراده در این انیمیشن، با عدم توجه به نقش تفکر منطقی و تحلیل عقلانی، نه تنها دیدگاه فلسفی و روانشناختی بلکه دیدگاه دینی را نیز تضعیف میکند.
نقد بیولوژیکی مسأله اراده و اختیار در انیمیشن inside out 2015
ناتوانی در نمایش پیچیدگیهای فرآیند تصمیمگیری
انیمیشن inside out بهطور عمدی پیچیدگیهای تصمیمگیری مغزی را به صورت سادهشده و غیرواقعی به تصویر میکشد. در واقعیت، تصمیمگیریهای انسانی تحت تأثیر تعامل پیچیده میان نواحی مختلف مغز، از جمله کورتکس پیشپیشانی و آمیگدال، قرار دارد(Kim et al., 2007). کورتکس پیشپیشانی مسؤول تحلیل منطقی و برنامهریزی است، در حالی که آمیگدال نقش اساسی در پردازش عواطف و احساسات دارد. این تعاملات پیچیده برای تصمیمگیریهای بهینه ضروری هستند، اما انیمیشن بهطور عمدی تنها بر روی احساسات و واکنشهای آنی تمرکز کرده است.
این انتخاب برای سادهسازی داستان و درک آن توسط مخاطبان، بهویژه کودکان صورت گرفته است اما با نادیده گرفتن پیچیدگیهای واقعی تصمیمگیری، انیمیشن پیام نادرستی را منتقل میکند که تصمیمگیریها تنها بر اساس احساسات لحظهای انجام میشود و جنبههای منطقی و تحلیلگرایانه بهطور کامل نادیده گرفته میشود. این نمای نادرست ممکن است منجر به درک ناقص از فرآیند تصمیمگیری و کاهش توانایی بینندگان در تحلیل و درک پیچیدگیهای واقعی زندگی شود. این انتخاب ممکن است بهطور ناهوشیارانهای درک عمومی را از فرآیندهای پیچیده مغزی تحت تأثیر قرار دهد و توانایی تحلیل دقیقتر موقعیتها را توسط مخاطب به دلیل تقویت و فعال کردن طرحوارههای هیجانی و شناختی کاهش دهد.
نقص در نمایش تأثیر نوروترنسمیترها و نوروپلاستیسیته
در انیمیشن درون و بیرون، تأثیرات نوروترنسمیترها بهطور عمدی نادیده گرفته شده است. نوروترنسمیترها مانند دوپامین و سروتونین نقشهای کلیدی در تنظیم خلق و خو و تصمیمگیری دارند(Haber & Knutson, 2009). دوپامین با تأثیر بر سیستم پاداش مغز و سروتونین با تنظیم خلق و خو و احساسات ارتباط دارد. این مواد شیمیایی بهطور مؤثر روی واکنشهای عاطفی و تصمیمگیریهای انسانی تأثیر میگذارند، اما انیمیشن این ابعاد علمی را بهطور عمدی ساده کرده و فقط بر روی شخصیتهای احساسی تمرکز کرده است.
این نقص در نمایش ممکن است به دلیل تلاش برای حفظ سادگی داستان و تمرکز بر روی ابعاد عاطفی شخصیتها باشد اما انیمیشن درون و بیرون با عدم توجه درست به تأثیرات این مباحث پیام نادرستی را منتقل میکند که تصمیمگیری و تغییرات عاطفی تنها بر اساس احساسات آنی و بدون توجه به تعاملات بیوشیمیایی با دیگر عوامل برانگیزاننده صورت میگیرند.
نوروپلاستیسیته که به توانایی مغز برای تغییر و سازگاری با تجربیات جدید اشاره دارد(Kandel, 2001)، در انیمیشن درون و بیرون فقط تحت سلطۀ احساسات پنجگانۀ ترس، انزجار، غم، شادی و خشم قرار گرفته است. نوروپلاستیسیته نقش کلیدی در یادگیری و تطابق با تجربیات جدید دارد و به مغز این امکان را میدهد که بر اساس تجربیات گذشته و یادگیریهای جدید تغییرات سازگاری ایجاد کند. با این حال انیمیشن بهطور عمدی این جنبه را به صورت ناقص سادهسازی میکند و روی نمایش احساسات و شخصیتها با تسلط صرف آنها روی نوروپلاستیسیته تمرکز میکند.
این انتخاب ممکن است بهطور عمدی برای حفظ سادگی و وضوح داستان انجام شده باشد اما با نادیده گرفتن نقش کامل نوروپلاستیسیته، انیمیشن بهطور ناهوشیارانهای پیام میدهد که شخصیتها و رفتارهای انسانی ثابت و غیرقابل تغییر هستند. این پیام نادرست میتواند به مخاطبان القاء کند که تغییرات در رفتار و شخصیت تنها به عوامل احساسی و تجربیات آنی وابسته است و تأثیرات یادگیری، تجربیات زندگی، عقل و اراده، باورها و اعتقادات، خانواده و اجتماع نادیده گرفته میشود.
این انتخاب عمدی میتواند تصوری نادرست از تغییرات شخصیتی و تأثیرات یادگیری بر روی رفتار انسانها ایجاد کند. نادیده گرفتن این جنبه علمی پیچیده به صورت کامل ممکن است به کاهش درک مخاطبان از فرآیندهای یادگیری و تغییرات مغزی منجر شود و تأثیرات واقعی تجربیات زندگی را کاهش دهد.
عدم توجه به تأثیرات یادگیری و تجربیات زندگی
تأثیرات یادگیری و تجربیات زندگی بر فرآیندهای تصمیمگیری در انیمیشن درون و بیرون بهطور عمدی نادیده گرفته شده است(Kandel, 2001). تجربیات زندگی و یادگیریها تأثیر قابل توجهی روی نحوۀ پردازش اطلاعات و اتخاذ تصمیمات دارند و میتوانند بهطور مداوم روی الگوهای رفتاری و واکنشهای احساسی تأثیر بگذارند.
این نقص عمدی در نمایش تأثیرات تجربیات زندگی میتواند بهطور ناهوشیارانهای تصوری نادرست از نحوه تأثیر تجربیات گذشته و یادگیریها بر رفتار و تصمیمگیریها ایجاد کند. نادیده گرفتن این جنبهها ممکن است منجر به کاهش فعالیت کمتر کورتکس لوب پیشانی که وظیفۀ احساس و ادراک را بر عهده دارد شود.
inside out 2015 نقد نمایش جنسیتی دیزنی در انیمیشن
نمایش جنسیت در شخصیتها
تخصیص جنسیت به احساسات: در انیمیشن درون و بیرون، احساسات رایلی به صورت جداگانه با جنسیتهای خاص طراحی شدهاند. شادی، غم و انزجار به عنوان یک شخصیت زنانه، خشم و ترس به عنوان یک شخصیت مردانه؛ این تخصیص جنسیت به شخصیتهای احساسی میتواند پیامهای غیرمستقیم و نادرستی در مورد جنسیت و احساسات به بیننده منتقل کند، به ویژه برای مخاطبان جوان و نوجوان که ممکن است این ویژگیها را به عنوان استانداردهای نهایی در نظر بگیرند.
تأثیر بر درک جنسیت و احساسات
محدود کردن تنوع احساسات: با دادن جنسیت به احساسات، انیمیشن ممکن است به طور غیرمستقیم برخی از ویژگیهای احساسی را به جنسیت خاصی نسبت دهد. برای مثال، شادی و غم به ترتیب جنسیت زنانه و مردانه دارند، که میتواند به برداشتهای اشتباهی درباره این احساسات و ویژگیهای مرتبط با جنسیت در انیمیشن درون و بیرون بر خلاف حالات عادی نمایش داده شوند منجر شود.
در به وجود آمدن این برداشتهای اشتباه چند سؤال مطرح میشود؛ نخست آنکه آیا شادی و غم منحصر در زنان است؟ و بعد آنکه به نظر شما مردان نمیتوانند شادی و غم متفاوتی از زنان را احساس کنند و مقدار و کیفیت آن با جنس زن فرق داشته باشد؟ پاسخ به این سؤال با بررسی مباحثی که تحت تفاوت بیولوژیکی که بین زن و مرد وجود دارد به سادگی روشن میشود.
چون به لحاظ بیولوژیکی نیز مرد و زن ساختارهای یکسانی ندارند، خیلی راحت میتوان نتیجهگیری کرد که تشخیص امروز برخی روانشناسها و فلاسفه و قانونگذاران برای اینکه پذیرش و درک اجتماعی را با همجنسگرایی تبلیغ کنند کاملا اشتباه است و مسألهای خارج از ابعاد طبیعی آفرینش بشریت بوده؛ همچنین این مسأله همخوانی با فطرت و دستورات الهی در دین و قوانین اسلامی ندارد.
عدم تنوع در شخصیتهای اصلی
یکسان بودن جنسیت احساسات والدین: در مقایسه با احساسات خود رایلی، والدین رایلی هیچ تنوع جنسیتی ندارند و همجنس خود والدین نمایش داده شدهاند. این عدم تنوع در جنسیت احساسات والدین و از طرفی تنوع در جنسیت احساسات رایلی باعث میشود که فیلم نتواند به طور کامل بازتابی از حالات طبیعی و واقعی جامعه ارائه دهد، به ویژه در دنیای امروز که به تنوع و نمایندگی بیشتر توجه دارد و سعی و تلاشهای این چنینی دیزنی در این داستانسازیها برای ترویج همجنسگرایی با استدلالهای اشتباه روشنفکرانه دیده میشود.
پیامهای ضمنی
تأثیرات فرهنگی: انتخاب جنسیتهای خاص برای احساسات میتواند پیامهای ضمنی را درباره نقشها و انتظارات اجتماعی از جنسیتها منتقل کند. این موضوع میتواند به نوعی تقویتکننده دیدگاههای سنتی درباره جنسیت باشد و به طور غیرمستقیم تأثیر منفی بر درک تنوع جنسیتی و احساسی داشته باشد.
این انتقادات به این نکته اشاره دارند که طراحی شخصیتهای احساسی با جنسیتهای خاص ممکن است پیامهای محدودکنندهای درباره احساسات و جنسیت منتقل کند. در حالی که این انتخابها نمیتواند به داستانگویی کمک کند، ضروری است که سازندگان به تأثیرات گستردهتری که این انتخابها میتوانند بر درک و پذیرش تنوع جنسیتی داشته باشند توجه کنند.
از منظر علمی و روانشناختی، سیاستهای اخیر دیزنی و پیکسار که به تبلیغ همجنسگرایی و تنوع جنسیتی در رسانههای خود پرداختهاند، به جای ارتقای واقعی تنوع اجتماعی، میتوانند آسیبهای جدی به رشد روانی و هویتی مخاطبان جوان وارد کنند. در چارچوب طرحوارههای حوزۀ اول(disconnection and rejection)، این رویکردها بهویژه در سنین حساس کودکی و نوجوانی، میتوانند باعث ایجاد سردرگمی هویتی و نوعی بحران روانی شوند. به جای اینکه این شرکتها به تقویت احساس امنیت روانی و ارتباطات سالم انسانی بپردازند، با ارائۀ پیامهای ناهماهنگ با هنجارهای اخلاقی و روانشناختی عمومی، عملاً خطر افزایش احساس طرد و جدایی را در میان جوانان و کودکان ایجاد میکنند.
این که تلاش برای پذیرش اجتماعی و تنوع فرهنگی با تمرکز بر تبلیغ همجنسگرایی انجام شود، یک اشتباه بنیادی است. پذیرش اجتماعی و ترویج تنوعهای سالم در جامعه میتواند از طریق روشهای بسیار مؤثرتر و سازندهتر انجام شود. برای مثال، موضوعاتی مانند همدلی، عدالت اجتماعی، برابری اقتصادی، حمایت از اقلیتهای قومی و فرهنگی، و ارتقای ارزشهای انسانی مانند صداقت، احترام به دیگران، و مسئولیتپذیری اجتماعی، نمونههایی از مفاهیم سالم و ضروری برای تبلیغ تنوع و شمول اجتماعی هستند. تمرکز بیش از حد بر همجنسگرایی به عنوان محور اصلی تنوع و پذیرش اجتماعی، نه تنها رویکردی تنگنظرانه است، بلکه پیامدهای منفی بسیاری برای رشد هویتی و روانی افراد به همراه دارد.
از دیدگاه روانشناسی تکاملی و رشد هویت، کودکان و نوجوانان نیازمند چارچوبهای مستحکم و پایدار هستند که به آنها کمک کند هویتی منسجم و هماهنگ با نیازهای فطری و زیستی خود شکل دهند. پژوهشها نشان میدهند که شکلگیری هویت جنسی در این سنین نیاز به ثبات و حمایتهای محیطی دارد، در حالی که نمایش و تبلیغ پیامهای مرتبط با همجنسگرایی و تنوع جنسیتی به عنوان عناصر اصلی هویت، میتواند با تضعیف هویت جنسی طبیعی و تحمیل هنجارهای فرهنگی خاص، باعث شکلگیری احساسات گمگشتگی، بیگانگی و حتی طرد درونی شود.
مطالعهای در سال 2017 که توسط مؤسسه American College of Pediatricians منتشر شد، نشان میدهد که تنها 2 تا 3 درصد از جمعیت نوجوانان به طور پایدار به عنوان همجنسگرا یا دوجنسگرا شناخته میشوند، در حالی که تبلیغ این مفاهیم در رسانههای کودکانه و نوجوانانه به شکلی ناهماهنگ و بیتناسب با این واقعیت جمعیتی صورت میگیرد(American College of Pediatricians).
از سوی دیگر، مطالعات روانشناسی اجتماعی نشان دادهاند که نمایش مکرر مسائل جنسی در رسانهها میتواند تا 60 درصد بر درک و هویت جنسی کودکان و نوجوانان تأثیر بگذارد. این آمار نشان میدهد که نمایش ناهماهنگ مفاهیم همجنسگرایی در محتواهای رسانهای کودکانه میتواند به ایجاد بحران هویتی و عدم ثبات روانی در مخاطبان جوان منجر شود، که بر اساس پژوهشهای طولانیمدت در روانشناسی رشد، میتواند پیامدهای نامطلوبی در مراحل بعدی زندگی به همراه داشته باشد (Turban).
همچنین، در فلسفه و اخلاق اسلامی، که بر هماهنگی انسان با فطرت و اصول طبیعی تأکید دارد، این گونه تبلیغات نوعی انحراف از مسیر اصلی رشد انسانی تلقی میشود. در این چارچوب، نفس و هویت انسان باید بر اساس اصول فطری و اخلاقی رشد یابند و هرگونه دخالت فرهنگی که این مسیر را تغییر دهد، میتواند به بحرانهای هویتی و اخلاقی منجر شود. تبلیغ همجنسگرایی به عنوان یک ارزش اجتماعی در محتوای کودکانه، نه تنها با هنجارهای زیستی و روانی در تضاد است، بلکه میتواند باعث شکاف عمیق میان فرد و جامعه شود.
دیزنی و پیکسار به جای تلاش برای ایجاد فضایی سالم و پایدار برای پذیرش واقعی تنوع انسانی، عملاً به تقویت مفاهیم مناقشهبرانگیز و نامتعادل میپردازند که میتواند به بحرانهای روانشناختی و اخلاقی منجر شود. به جای اینکه بر تقویت هویتهای مستحکم و طبیعی تأکید کنند، به نظر میرسد این شرکتها در تلاشند تا با فشارهای فرهنگی خاص، هنجارهای جدیدی را به کودکان و نوجوانان تحمیل کنند(ساختن فرهنگ جدید مطابق با منافع شخصی دولتهای قدرت طلب و ظالم) که با بنیانهای زیستی و اخلاقی در تضاد است. این رویکرد میتواند به تضعیف ارزشهای خانوادگی و اجتماعی، ایجاد بحرانهای روانی و هویتی، و در نهایت به فروپاشی احساس ثبات و امنیت در جوامع منجر شود.
منابع:
Haber, S. N., and B. Knutson. “The Reward Circuit: Linking Primate Anatomy and Human Imaging.” Neuropsychopharmacology, vol. 35, no. 1, 2009, pp. 4-26.
Kahneman, Daniel. Thinking, Fast and Slow. Farrar, Straus and Giroux, 2011.
Kane, Robert. A Contemporary Introduction to Free Will. Oxford University Press, 2005.
Kandel, Eric R. “The Molecular Biology of Memory Storage: A Dialog between Genes and Synapses.” Science, vol. 294, no. 5544, 2001, pp. 1030-1038.
Kim, H., et al. “The Neuroscience of Decision Making.” Journal of Neuroscience, vol. 27, no. 9, 2007, pp. 233-246.
LeDoux, Joseph. “Emotion Circuits in the Brain.” Annual Review of Neuroscience, vol. 23, no. 1, 2000, pp. 155-184
American College of Pediatricians. “The Gender Identity Disorder in Children.” American College of Pediatricians, 2017, www.acpeds.org/the-college-speaks/position-statements/gender-identity-disorder-in-children.
Turban, Jack. “The American College of Pediatricians Is an Anti-LGBT Group.” Psychology Today, 15 May 2020, www.psychologytoday.com/articles/the-american-college-pediatricians-is-an-anti-lgbt-group.
.
اعوانی، غلامرضا. تفسیر و تأویل در قرآن. قم: انتشارات حکمت، 2016. فصل 6: “تفسیر آیات مربوط به اراده و اختیار”، صفحات 92-110، فصل 8: “تأویلهای مختلف اراده در قرآن”، صفحات 135-155.
جوادی آملی، عبدالله. فطرت در قرآن. قم: مرکز نشر اسراء، 1389. فصل: “فطرت الهی انسان”، صفحات 80-120.
جوادی آملی، عبدالله. مراحل اخلاق در قرآن. قم: مرکز نشر اسراء، 1381. فصل: “معرفت نفس و مراتب آن”، صفحات 150-180.
طباطبایی، سید جواد. فلسفه تاریخ. تهران: نشر نی، 2018. فصل 1: “تحلیل فلسفی تاریخ و اراده”، صفحات 22-50، فصل 3: “اراده و اختیار در تاریخ فلسفه اسلامی”، صفحات 75-95.
سبحانی، جعفر. الهیات. جلد دوم، قم: انتشارات مؤسسه امام صادق (ع)، 1381. فصل: “معرفت نفس در فلسفه اسلامی”، صفحات 100-130.
مصباح یزدی، محمدرضا. آزادی و اختیار در فقه اسلامی. قم: دفتر نشر معارف، 1395. فصل 1: “مفهوم آزادی و اختیار”، صفحات 15-35، فصل 2: “آزادی اراده در متون دینی”، صفحات 45-70.
مصباح یزدی، محمدرضا. مبانی فلسفه اسلامی. قم: دفتر نشر معارف، 1397. فصل 3: “تحلیل فلسفی اراده و اختیار”، صفحات 112-135، فصل 4: “ارتباط اراده با قضا و قدر”، صفحات 150-175.
مصباح یزدی، محمدتقی. آموزش عقاید. جلد اول، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1379. فصل: “فطرت و هدایت الهی”، صفحات 50-90.
مصباح یزدی، محمدتقی. خودشناسی برای خودسازی. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1381. فصل: “معرفت نفس و خودشناسی”، صفحات 45-80.
مطهری، مرتضی. انسان و سرنوشت. تهران: انتشارات صدرا، 1381. فصل: “نقش عقل و اراده در شناخت نفس”، صفحات 60-90.
مطهری، مرتضی. فطرت. تهران: انتشارات صدرا، 1372. فصل: “مفهوم فطرت در اسلام”، صفحات 30-70.
نام نویسنده: احمدرضا مرادی
هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این نوشته خارج از قالب این سایت، منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورندهٔ آن است و پیگرد قانونی دارد.
/201/201