در قسمتهای پیشین نقد انیمیشن درون و بیرون، به برخی از نقاط قوت و ضعف انیمیشن درون و بیرون پرداختیم و لحظات کلیدی آن بررسی کردیم. همچنین در بخش سوم، نقدهایی دربارۀ نحوۀ نمایش احساسات و برخی پیامهای محوری فیلم ارائه شد. با این حال هنوز جنبههای دیگری از این انیمیشن وجود دارد که نیاز به تحلیل و بررسی دارند، بهویژه در زمینه به تصویر کشیدن مفاهیم روانشناختی و نحوۀ تعامل آنها در قالب داستان با رویکردهایی در مبانی اسلامی.
در ادامۀ نقدها، یکی از موارد قابل توجه، شیوۀ به نمایش گذاشتن تعامل میان احساسات مختلف در ذهن شخصیت رایلی با توجه به بحران هویت او است. اگرچه ایدۀ اصلی یعنی نمایش احساسات به عنوان موجودات مجزا، در نگاه اول نوآورانه و خلاقانه به نظر میرسد، اما در برخی صحنهها پیچیدگی این روابط با قصد و هدف خاصی به شکل سطحی و سادهسازی شده ارائه میشود. برخی احساسات مانند خشم و ترس به گونهای کلیشهای به تصویر کشیده شدهاند که بیشتر بر جنبههای کاریکاتوری آنها تمرکز دارد تا عمق روانشناختی. این نوع ارائه برای مخاطبان کودک و نوجوان مناسب نیست.
در ادامه به نقد دیگر نکات منفی و آسیبرسان انیمیشن درون و بیرون 1 میپردازیم؛
عدم تنوع فرهنگی و اجتماعی: محدودیتهای فرهنگی در نقد انیمیشن درون و بیرون 1
انیمیشن درون و بیرون، عمدتاً به تجربیات احساسی از دیدگاه فرهنگ آمریکایی میپردازد و از بازنمایی تنوع فرهنگی و اجتماعی غافل میماند. تحقیقات در حوزه روانشناسی فرهنگی نشان میدهند که تجربیات احساسی و هویت فردی به شدت تحت تأثیر زمینههای فرهنگی قرار دارند. در واقع احساسات در فرهنگهای مختلف به شیوههای متفاوتی درک و تجربه میشوند، و عدم توجه به این تفاوتها میتواند منجر به ارائه تصویر ناقصی از این تجربیات شود(Schwarz, p. 45).
به عنوان مثال برخی تحقیقات نشان دادهاند که احساسات در فرهنگهای جمعگرایانه مانند ژاپن به شکل متفاوتی از فرهنگهای فردگرا مانند آمریکا تجربه و ابراز میشوند. در فرهنگهای جمعگرا، افراد ممکن است احساسات منفی خود را بیشتر سرکوب کنند تا هماهنگی اجتماعی را حفظ کنند، در حالی که در فرهنگهای فردگرا ابراز احساسات شخصی اهمیت بیشتری دارد(Markus and Kitayama, p. 89). این تفاوتها در انیمیشن درون و بیرون به خوبی به تصویر کشیده نشده و تصویر ناقصی از فرآیند شکلگیری هویت رایلی به نمایش گذاشته شده است.
کمتوجهی به این تفاوتهای فرهنگی میتواند منجر به تقویت کلیشههای فرهنگی و ایجاد سوءتفاهمات شود. اگر مخاطبان فکر کنند که مدل احساسی ارائه شده در فیلم جهانی است، ممکن است نسبت به تجربیات احساسی افرادی از فرهنگهای دیگر درک نادرستی پیدا کنند(Smith et al., p. 112). این نوع نگاه تکبعدی میتواند به ایجاد فاصله و عدم همذاتپنداری میان فرهنگها منجر شود.
در نهایت، این عدم توجه به تنوع فرهنگی میتواند به کاهش حساسیت فرهنگی بینندگان بینجامد. این امر باعث میشود که افراد نتوانند به خوبی پیچیدگیهای هویتی و اجتماعی دیگران را درک کنند و در تعاملات میانفرهنگی دچار مشکل شوند(Schwarz, p. 47). برای ارائۀ تصویری جامعتر و دقیقتر از تجربیات احساسی توجه به زمینههای فرهنگی و اجتماعی ضروری است.
تصویر ناقص از بحران هویت: چالشهای واقعی
انیمیشن درون و بیرون 1 به بررسی بحران هویت در دوران بلوغ میپردازد اما تصویر ارائه شده از این بحرانها به طور ناقص و سادهانگارانه است. بر اساس نظریههای اریکسون، بحرانهای هویتی به صورت فرآیندهای پیچیده و گاه دشوار در طول زمان اتفاق میافتند و شامل تضادهای داخلی و اجتماعی عمیق هستند(اریکسون، صص. 90-112). در مقابل، انیمیشن درون و بیرون به طور عمده بر روی تغییرات و مشکلات احساسی روزمره تمرکز دارد و عمق واقعی بحرانهای هویتی را بررسی نمیکند.
این تصویر ناقص میتواند منجر به ایجاد انتظارات غیرواقعی درباره فرآیند هویتیابی در بینندگان شود. اگر بحرانهای هویت به طور سادهانگارانه و در قالب تغییرات سطحی نمایش داده شوند، ممکن است بینندگان نتوانند به درستی با پیچیدگیها و چالشهای واقعی این فرآیند روبهرو شوند. این مسأله میتواند منجر به کاهش آمادگی روانی و توانایی مقابله با مشکلات هویتی پیچیده در زندگی واقعی شود؛ آیا تمام چالشهای زندگی واقعی تا همین اندازه ساده هستند؟
تأثیر منفی این نقص بر بینندگان شامل کاهش توانایی در شناسایی و پردازش مشکلات عمیق زندگی در دستیابی به هویت است. اگر افراد تصور کنند که حل بحرانهای زندگی در هویتیابی به سادگی قابل حل است، ممکن است به اشتباه به دنبال راهحلهای سطحی در مقابل بحرانهای سخت زندگی خود باشند و از روشهای جامعتر و مؤثرتر برای مقابله با مشکلات واقعی استفاده نکرده و آسیب بیشتری ببینند.
نقش والدین در پرورش وجدان و تربیت اخلاقی
والدین در تربیت اخلاقی و پرورش وجدان نقش حیاتی دارند. آنها باید به فرزندان خود اصولی مانند درست و غلط، مسئولیتپذیری و توجه به نیازهای دیگران را آموزش دهند. در انیمیشن درون و بیرون، والدین رایلی بهطور واضح در شکلدهی وجدان و اصول اخلاقی او نقش فعال ندارند. این غفلت میتواند منجر به بحرانهایی در زندگی عاطفی و اجتماعی رایلی شود، زیرا بدون تربیت صحیح وجدان، کودک نمیتواند به درستی احساسات خود را با اصول اخلاقی هماهنگ کند(مطهری، صص. 92-110؛ پیاژه، صص. 145-168).
تأثیرات طولانیمدت تجربیات: کمتوجهی به اثرات گذشته
نقد انیمیشن درون و بیرون به خوبی نشان میدهد که بیشتر بر تغییرات و تجربیات آنی تمرکز دارد و تأثیرات طولانیمدت تجربیات گذشته بر هویت و احساسات بهطور قابل توجهی نادیده گرفته میشود. این نادیده گرفتن با توجه به نظریههای روانشناسی توسعه بهویژه نظریههای ژان پیاژه(Jean Piaget) و اریک اریکسون(Erik Erikson)، میتواند تبعات جدی در درک ما از فرآیندهای روانشناختی و شکلگیری هویت داشته باشد.
نظریههای روانشناسی توسعه
ژان پیاژه، روانشناس مشهور سوئیسی بر اهمیت تجربیات اولیه در شکلگیری فرآیندهای شناختی تأکید میکند. او معتقد است که تجارب کودکانه بهعنوان زیرساختهای شناختی عمل میکنند و بر نحوۀ تفکر و رفتار در مراحل بعدی زندگی تأثیر میگذارند. نظریۀ پیاژه نشان میدهد که شناخت بهطور پویا از تعامل فرد با محیط و تجربیات او شکل میگیرد و بدین ترتیب، تأثیرات گذشته نهتنها به شکلگیری تفکر کودک کمک میکند، بلکه میتواند بر رفتارهای آیندهاش نیز تأثیر بگذارد(Piaget, 1973, Chapter 1). این تأکید بر تجارب اولیه به ما یادآوری میکند که یادگیری و رشد شناختی یک فرآیند تجمعی است و اختلال یا تغییر در این تجربیات میتواند به مشکلات شناختی و عاطفی در آینده منجر شود.
اریک اریکسون نیز بر مراحل رشد روانشناختی و تأثیر تجربیات اجتماعی بر شکلگیری هویت تأکید دارد. او در نظریهاش، مراحل مختلف رشد را تشریح میکند و بیان میدارد که هر مرحله از زندگی فرد، چالشهای خاصی را به همراه دارد که تجربیات مثبت یا منفی در این مراحل میتوانند تأثیرات عمیق و ماندگاری بر هویت فرد بگذارند(Erikson, 1980, Chapter 5). بهویژه در دورههای نوجوانی و جوانی، شکلگیری هویت و تعاملات اجتماعی میتوانند نقش بسزایی در تعیین مسیر زندگی فرد ایفا کنند. اریکسون تأکید میکند که ناکامی در حل چالشهای هویتی در مراحل مختلف زندگی ممکن است به عدم ثبات در هویت منجر شود و فرد را در مواجهه با بحرانهای بعدی آسیبپذیر کند.
عدم نقش اندیشه توحیدی در رویکرد رشد و توسعۀ هویت
همه چیز تحت اراده خداوند است و هیچگونه استقلالی خارج از ارادۀ الهی در عالم وجود ندارد (جوادی آملی، 1385، ص. 120). در انیمیشن درون و بیرون، احساسات به گونهای نمایش داده میشوند که گویی ارادهای مجزا از ارادۀ خود شخص که در طول ارادۀ الهی است دارند.
از سوی دیگر، در اسلام انسان به عنوان مخلوقی با عقل و اراده آزاد در نظر گرفته میشود. احساسات بخشی از وجود انسان هستند، اما تصمیمگیری نهایی در اختیار انسان است نه احساسات؛ انسان میتواند از عقل و تقوا برای کنترل احساسات استفاده کند (مصباح یزدی، 1378، ص. 80). انیمیشن درون و بیرون در برخی مواقع احساسات را به شکلی به تصویر میکشد که گویی انسان بهطور کامل تحت تسلط آنهاست و قدرتی بر کنترلشان ندارد. این دیدگاه، با آموزههای شیعه که بر جایگاه والای عقل تأکید دارند و انسان را موجودی میداند که باید از احساساتش آگاه باشد و آنها را در مسیر صحیح هدایت کند، تا حدودی در تضاد است (مطهری، 1378، ص. 50).
در نهایت باید توجه داشت که انیمیشن درون و بیرون بیشتر برای مخاطبان کودک و نوجوان ساخته شده و هدف آن ارائۀ تصویری ساده از احساسات انسانی است. در نقد آن از منظر توحید، بهتر است به نمادپردازیهای فیلم توجه کرد و بهعنوان یک ابزار آموزشی سادهسازی شده درک کرد (قائمی، 1378، ص. 90). در عین حال، آگاهی از تفاوتهای عمیق فلسفی و دینی بین دیدگاه اسلامی و محتوای این اثر، ضروری است تا تماشاگران به ویژه کودکان با دریافتهای عقلانی صحیح پرورش یابند و بتوانند در زندگی روزمره به روشی هماهنگ با آموزههای دین و اخلاق اسلامی عمل کنند.
نقش والدین در پرورش وجدان و تربیت اخلاقی
والدین به عنوان اولین و اصلیترین نهادهای تربیتی، نقش حیاتی در شکلدهی وجدان و تربیت اخلاقی فرزندان خود ایفا میکنند(مصباح یزدی، 1380، ص. 75). آنها باید مفاهیمی چون درست و غلط، مسؤولیتپذیری و توجه به نیازهای دیگران را به فرزندان خود منتقل کنند. در انیمیشن درون و بیرون 1، والدین رایلی بهطور قابلتوجهی در فرآیند شکلدهی وجدان و اصول اخلاقی او دخالت ندارند. این کمتوجهی در تربیت اخلاقی میتواند به بحرانهای عاطفی و اجتماعی منجر شود؛ چرا که عدم هدایت صحیح وجدان، هماهنگی احساسات کودک با اصول اخلاقی را به چالش میکشد(کلینی، 1407 هـ.ق، ص. 241).
از منظر قرآنی آیۀ «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (سورۀ شمس: 7-8) به جنبههای مختلف نفس و وجدان اشاره دارد که شامل قابلیت فساد(فجور) و توانایی تقوا(درستی) میشود. این آیه به صورت غیر مستقیم به والدین تأکید میکند که باید در تقویت وجدان فرزندان خود کوشا باشند تا آنها قادر به تمایز میان فجور و تقوا شوند(مطهری، 1361، ص. 120). در انیمیشن درون و بیرون، رایلی از اصول اخلاقی که باید از طرف والدین به او آموزش داده شود غافل است و در مواجهه با چالشها و بحرانها بیشتر به احساسات خود تکیه میکند.
این غفلت در تربیت اخلاقی و پرورش وجدان باعث میشود که رایلی به جای تصمیمگیری بر اساس اصول اخلاقی، بیشتر به احساسات تکانشگر خود متکی باشد(Young et al., 2003, p. 1). در نتیجه او در شرایط بحرانی نمیتواند بهدرستی میان رفتارهای مناسب و نادرست تمایز قائل شود و این مسأله میتواند منجر به بحرانهای عاطفی و اجتماعی شدیدتری گردد(Beck, 1976, p. 39).
نقش والدین در تربیت اخلاقی و پرورش وجدان، مستقیماً بر شکلگیری طرحوارهها تأثیر دارد. وقتی والدین در آموزش ارزشهای اخلاقی، تقویت وجدان فرزند خود کوتاهی کنند، کودک ممکن است نتواند میان درست و غلط تمایز قائل شود و به احساسات خود بیش از اصول اخلاقی اعتماد کند(Young & Klosko, 1993, p. 20). در نتیجه، احتمال شکلگیری طرحوارههای ناسازگاری مانند طرحواره «بیاعتمادی بدرفتاری» یا «نقص شرم» در کودک افزایش مییابد. این طرحوارهها باعث میشوند کودک در بزرگسالی دچار مشکلاتی در روابط عاطفی و اجتماعی شود.
ارتباط این طرحوارهها با نقش والدین زمانی مشخصتر میشود که کودک بدون هدایت صحیح والدین، احساسات خود را بهصورت تکانشی و نه بر اساس اصول اخلاقی تجربه کند(جوادی آملی، 1391، ص. 88). این طرحوارهها میتوانند باعث شوند که فرد در مواجهه با چالشهای زندگی، از تکیه بر اصول اخلاقی ناتوان بوده و بیشتر در درد و رنجهای ناهوشیار خود فرو برود که در بلندمدت به مشکلات روانشناختی و روانتنی منجر میشود.
نوجوانی دورهای است که فرد بهطور جدی به جستجوی هویت شخصی و اجتماعی خود میپردازد. اگر شناختوارههای فرد در دوران کودکی با طرحوارههای ناسازگار اولیه شکلگرفته باشد، این طرحوارهها میتوانند بحران هویت را در نوجوانی تشدید کنند(Young et al., 2003, p. 25)، (مطهری، 1361، ص. 145). این موضوع میتواند در دوران نوجوانی که شخصیت و هویت فرد بهطور جدی شکل میگیرد، باعث سردرگمی نقش بیشتر شود(مصباح یزدی، 1388، ص. 50).
تصویر غیرواقعی از نقش خانواده: تجزیه و تحلیل نادرست
در انیمیشن درون و بیرون نقش خانواده و والدین به صورت سادهانگارانه و غیرواقعی به تصویر کشیده شده است. این انیمیشن به طور عمده به تعاملات احساسی فردی تمرکز دارد و کمتر به نقش پیچیده خانواده در شکلگیری هویت و احساسات توجه میکند. اگر هم در آن مقداری به ارتباطات خانوادگی پرداخته میشود صرفاً از حیث احساسات پنجگانه است؛ باورها و عقاید و تاثیراتی که خانواده بر روی آنها میگذارد را نادیده گرفته است. نظریههای روانشناسی خانواده مانند نظریه سیستمهای خانواده و نظریههای روانشناسی اجتماعی، تأکید دارند که تعاملات خانوادگی و تأثیرات والدین میتواند به طور عمده علاوه بر تأثیر گذاشتن در احساسات بر هویت شناختی و اعتقادی فرد نیز تأثیر بگذارد(پیاژه، 1382: 212-238؛ مطهری، 1368: 128-144).
تصویر غیر واقعی از نقش خانواده میتواند منجر به کاهش درک و آگاهی از تأثیرات پیچیده تعاملات خانوادگی بر هویت و احساسات فردی شود. اگر خانواده و والدین بهطور سطحی به تصویر کشیده شوند، بینندگان ممکن است نتوانند به درستی تأثیرات این روابط بر فرآیندهای روانشناختی و هویتی خود را درک کنند و رابطۀ خود را با خانواده خود محدود به همین دایره کنند. تأثیر منفی این نقص بر بینندگان شامل کاهش توانایی در شناسایی و مدیریت تأثیرات خانوادگی بر هویت و احساسات و کیفیت و گستردگی ارتباط آنها با خانواده است(جوادی آملی، 1386: 45-66).
آیه «وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا» (عنکبوت: 8)، به انسان یادآوری میکند که والدین تمام وجود خود را صرف بزرگ کردن و تربیت فرزندان میکنند و این خود دلیلی بر لزوم احسان به آنها است. زحمات شبانهروزی والدین در دورههای مختلف زندگی فرزند از زمان بارداری تا دوران کودکی و نوجوانی نشاندهندۀ نقش کلیدی والدین در شکلگیری شخصیت فرزندان است (جوادی آملی، 1386: 45-66).
در انیمیشن درون و بیرون 1، والدین کمتر در مدیریت عاطفی رایلی مشارکت دارند و این باعث میشود که وی بدون راهنمایی مؤثر والدین در بحران احساسی خود زندانی شود. این فقدان راهنمایی از سوی والدین، نقطۀ ضعفی در نمایش نقش والدین در تربیت عاطفی و روانی است(اریکسون، 1384: 62-89).
در این آیه خداوند به انسانها توصیه میکند که نسبت به والدین خود نیکوکار باشند که به اهمیت احترام و جایگاه ویژۀ والدین در زندگی فرزندان اشاره دارد. اما از سوی دیگر این آیه به طور غیرمستقیم به مسئولیت والدین در قبال تربیت فرزندان نیز مرتبط است. وقتی والدین در تربیت فرزند موفق باشند و اصول اخلاقی، دینی و عاطفی را به درستی به او منتقل کنند، فرزند در آینده به احترام و احسان نسبت به والدین عمل میکند.
تربیت صحیح از سوی والدین به شکلگیری شخصیت فرزند و ایجاد احساس مسؤولیت نسبت به والدین و دیگران کمک میکند؛ بنابراین این آیه از یک سو به احسان به والدین تأکید دارد، و از سوی دیگر نقش والدین در هدایت و پرورش فرزند را در رسیدن به این احسان برجسته میکند(مصباح یزدی، 1382: 45-77).
از منظر علمی و با استناد به نظریه «هویت در برابر سردرگمی نقش» اریک اریکسون، این کوتاهی والدین میتواند به سردرگمی هویتی رایلی شدت بیشتری ببخشد. این مرحله از رشد که در نوجوانی به اوج میرسد، دورهای است که فرد به دنبال شکلگیری هویت خود و معنا بخشیدن به احساسات و تجربیات است. در این مرحله، والدین نقش کلیدی در ارائۀ حمایت عاطفی و راهنمایی به فرزند دارند. اگر والد نتواند کودک را از بحران روانی اجتماعی این مرحله موفق از چالشها بیرون بیاورد، نتیجۀ این مرحله در شکلگیری نتایج مراحل بعدی نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون تأثیر منفی خواهد گذاشت.(اریکسون، 1384: 62-89).
منابع:
Beck, Aaron T. Cognitive Therapy and the Emotional Disorders. International Universities Press, 1976. Chapter: “The Cognitive Model of Depression,” pp. 39-78.
Erikson, E. H. Identity: Youth and Crisis. Norton & Company, 1980. Chapter 5.
Markus, Hazel Rose, and Shinobu Kitayama. “Culture and the Self: Implications for Cognition, Emotion, and Motivation.” Psychological Review, 1991.
Piaget, J. To Understand is to Invent: The Future of Education. Viking Press, 1973. Chapter 1.
Schwarz, Norbert. Culture and Emotion: Understanding Emotional Experiences across Cultures. Cambridge University Press, 2019.
Smith, Hazel Rose Markus, et al. The Cultural Shaping of Emotion: How Societies Shape Emotion and Self. Oxford University Press, 2020.
Young, Jeffrey E., and Janet S. Klosko. Reinventing Your Life: The Breakthrough Program to End Negative Behavior and Feel Great Again. Dutton, 1993. Chapter: “Breaking Free from Negative Lifetraps,” pp. 20-65.
Young, Jeffrey E., Janet S. Klosko, and Marjorie E. Weishaar. Schema Therapy: A Practitioner’s Guide. Guilford Press, 2003. Chapter: “Schema Therapy Basics,” pp. 1-35.
اریکسون، اریک. هویت و چرخه زندگی. ترجمه دکتر علی صاحبالزمانی، نشر رشد، 1384. فصل: “هویت در برابر سردرگمی نقش”، صفحات 62-89.
جوادی آملی، عبدالله. خانواده و تربیت دینی. قم: انتشارات اسراء، 1386. فصل: “نقش والدین در تربیت عاطفی”، صفحات 45-66.
جوادی آملی، عبدالله. مفاتیح الحیاة. مرکز نشر اسراء، 1391. فصل: “ایمان و روابط اجتماعی”، صفحات 88-112.
جوادی آملی، عبدالله. توحید در نظام عقیدتی اسلام. مرکز نشر اسراء، 1385. فصل 3: “نظام توحیدی در فلسفه اسلامی”، صفحات 120-160.
کلینی، محمد بن یعقوب. الکافی. دارالکتب الاسلامیه، 1407 هـ.ق. جلد 2، “کتاب الإیمان و الکفر”، صفحات 241-252.
قائمی، علی. رسانه و تربیت اسلامی. انتشارات انجمن اولیا و مربیان، 1378. فصل: “رسانههای دیداری و اثرات تربیتی آنها”، صفحات 90-120.
مطهری، مرتضی. تعلیم و تربیت در اسلام. انتشارات صدرا، 1361. فصل: “ایمان و تربیت اخلاقی”، صفحات 120-146.
مطهری، مرتضی. تعلیم و تربیت در اسلام. انتشارات صدرا، 1368. فصل: “وجدان اخلاقی در تربیت اسلامی”، صفحات 92-110.
مطهری، مرتضی. عدل الهی. انتشارات صدرا، 1378. فصل: “توحید و عدالت”، صفحات 50-80.
مصباح یزدی، محمدتقی. آموزش عقاید. جلد اول، مؤسسه امام خمینی (ره)، 1378. فصل: “توحید در نظام اعتقادی اسلام”، صفحات 80-120.
مصباح یزدی، محمدتقی. آموزش عقاید. مؤسسه امام خمینی (ره)، 1380. فصل: “ایمان و مسئولیتهای اجتماعی”، صفحات 75-98.
مصباح یزدی، محمدتقی. اخلاق در قرآن. جلد 1، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1380. فصل: “نقش وجدان در تربیت اخلاقی”، صفحات 45-72.
مصباح یزدی، محمدتقی. اخلاق در قرآن (جلد 1-3). مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1388. جلد 1، فصل: “ایمان و ارتباطات اجتماعی”، صفحات 50-78.
مصباح یزدی، محمدتقی. در جستجوی راه حق. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1372. فصل: “ایمان و هدایت اجتماعی”، صفحات 99-118.
مصباح یزدی، محمدتقی. فلسفه اخلاق. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1377. فصل: “اخلاق دینی و اجتماعی”، صفحات 123-160.
مصباح یزدی، محمدتقی. نقش ایمان در زندگی انسان. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1382. فصل: “تأثیر ایمان بر سلامت روانی و اجتماعی”، صفحات 45-77.
پیاژه، ژان. روانشناسی رشد اخلاقی. ترجمه دکتر محمود منصور، انتشارات دوران، 1382. فصل: “تربیت وجدان و رشد اخلاقی”، صفحات 145-168.
پیاژه، ژان. روانشناسی تربیتی. ترجمه دکتر محمود منصور، انتشارات دوران، 1382. فصل: “نقش خانواده در تربیت و رشد شخصیت”، صفحات 212-238.
سبحانی، جعفر. الهیات. جلد اول، انتشارات مؤسسه امام صادق (ع)، 1387. فصل: “اصول توحید در قرآن و سنت”، صفحات 30-70.
نام نویسنده: احمدرضا مرادی
هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این نوشته خارج از قالب این سایت، منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورندهٔ آن است و پیگرد قانونی دارد.
/201/201