در دو بخش قبلی نقد انیمیشن اینساید آوت 1، جنبههای مثبت و آموزنده را در تحلیل لحظات مهم اتفاقات مهم زندگی رایلی بررسی کردیم و به تحلیل روانشناختی تغییرات و چالشهای احساسی شخصیت اصلی پرداختیم. این انیمیشن توانسته است بهخوبی احساسات پیچیده را به تصویر بکشد و پیامهای مهمی دربارۀ اهمیت تجربه و پذیرش احساسات منفی ارائه دهد. با این حال، هر اثر هنری میتواند در کنار نقاط قوت، حاوی جنبههایی باشد که نیازمند دقت و بررسی بیشتر از منظر روانشناختی و تربیتی است.
در این بخش، به بررسی جنبههای آسیبزا و نکات منفی انیمیشن خواهیم پرداخت. از دیدگاه روانشناسی تربیتی، روانشناسی رشد و تأثیر رسانهها بر کودکان، برخی از پیامها و صحنههای این انیمیشن میتوانند سوءتفاهمهایی دربارۀ احساسات یا نحوۀ مدیریت آنها ایجاد کنند. این موارد ممکن است تأثیرات ناخوشایندی بر مخاطبان کمسن و حتی نوجوانان داشته باشد و بهطور غیرمستقیم باعث شکلگیری نگرشهای نادرستی در مورد احساسات یا حل تعارضات درونی شود.
نکات آسیبرسان و منفی در نقد انیمیشن اینساید آوت 1
نادیدهگرفتن شناختهای فردی: کمتوجهی به تأثیر باورها و افکار
در انیمیشن درون و بیرون، تأثیر باورها و افکار بهعنوان عناصر شناختی مورد توجه قرار نگرفته است و تمرکز اصلی روی احساسات فردی و نحوۀ تأثیر آنها بر رفتار و هویت شخصیتها است. در میان احساسات، تنها به هماهنگی و سازگاری بین غم و شادی توجه شده است، در حالی که به ایجاد توازن و تعادل در دیگر احساسات مانند خشم، انزجار و ترس اهمیت داده نشده است.
تمرکز بر دو قطب غم و شادی: در بسیاری از مکاتب فلسفی و روانشناختی، به غم و شادی بهعنوان دو قطب اصلی احساسات انسانی توجه شده است. این دو احساس به شکل وسیعی زندگی عاطفی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند و غالباً به عنوان نمایندگان احساسات منفی و مثبت در نظر گرفته میشوند. هماهنگی بین غم و شادی به تعادل در روان انسان کمک میکند؛ زیرا افراد به دنبال تجربۀ شادی هستند، در حالی که غم میتواند به تأمل و رشد فردی منجر شود، اما این تمرکز نباید باعث شود که احساسات دیگر نادیده گرفته شوند؛ زیرا آنها نیز نقش کلیدی در تنظیم رفتار و پاسخهای عاطفی ما دارند.
اهمیت توازن در احساسات دیگر: احساساتی مانند خشم، انزجار و ترس نیز برای بقا و تطبیق با محیط اهمیت دارند. خشم میتواند به عنوان واکنشی به بیعدالتی عمل کند، انزجار نقش دفاعی در برابر تهدیدات بهداشتی دارد و ترس برای پیشگیری از خطرات ضروری است. با این حال، عدم تعادل در این احساسات میتواند به آسیبهای روانی و رفتاری منجر شود. به طور مثال خشم ناپایدار میتواند به خشونت منجر شود و ترس مزمن منجر به اضطراب شود. بنابراین همانطور که در توازن بین غم و شادی تلاش میشود، باید به تعادل در سایر احساسات هم توجه شود تا فرد بتواند به طور سالم و سازنده با زندگی روزمرۀ خود روبهرو شود.
در حالی که انیمیشن اینساید آوت 1 به شکلی خلاقانه به بازنمایی احساسات پرداخته، نادیدهگرفتن نقش افکار و باورهای فردی در شکلگیری پاسخهای احساسی میتواند از نگاه علمی یک نقص به شمار آید. نظریههای شناختی رفتاری، از جمله نظریات آلبرت الیس و آرون بک، بهوضوح تأکید میکنند که افکار و باورهای فردی در چگونگی تجربه و مدیریت احساسات تأثیرگذار هستند(Ellis 35-60; Beck Cognitive Therapy 45-70). این نظریهها نشان میدهند که باورهای منفی و ناکارآمد نه تنها بر احساسات، بلکه بر رفتار و هویت فرد تأثیر جدی میگذارند؛ بنابراین، نادیدهگرفتن این جنبهها در تحلیل رفتارهای رایلی میتواند پیام ناقصی به مخاطبان انتقال دهد.
نظریههای شناختی رفتاری بر این باورند که افکار، احساسات را هدایت میکنند و تغییر در باورهای غیرمنطقی یا ناسازگار میتواند منجر به بهبود مدیریت احساسات و رفتارهای فرد شود(Beck Cognitive Therapy 120-145). در انیمیشن درون و بیرون، احساسات بهعنوان تنها عامل تأثیرگذار بر رفتار و هویت رایلی معرفی میشوند، در حالی که شناختهای فردی(افکار و باورها) که در واقع بخش مهمی از مکانیسم روانی انسان را تشکیل میدهند، مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. این رویکرد ممکن است به بینندگان، بهویژه کودکان، این تصور نادرست را بدهد که تنها احساسات مسؤول رفتارهای فرد هستند، در حالی که تغییر باورهای منفی و ناسازگار میتواند به همان اندازه حیاتی باشد.
این نادیدهگرفتن میتواند پیامدهایی منفی برای مخاطبان به همراه داشته باشد. از دیدگاه درمانهای روانشناختی، روشهای مبتنی بر تغییر شناخت، مانند درمان شناختی رفتاری(CBT) که بر تغییر افکار ناسازگار تمرکز دارند، از جمله مؤثرترین روشهای درمان مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی محسوب میشوند(Beck et al. 85-110).
انیمیشن اینساید آوت 1 با ارائۀ دیدگاهی یکجانبه از روان انسان، ممکن است باعث شود که مخاطبان، بهویژه جوانان از اهمیت تغییر شناختهای منفی غافل شوند و به جای توجه به درمانهای شناختی، تنها بر مدیریت احساسات متمرکز شوند. این امر میتواند فرآیند بهبود و پیشرفت در مشکلات روانی را مختل کند و منجر به نادیده گرفتن نقش مهم باورها و افکار در سلامت روان شود.
دیزنی و پیکسار بهعنوان دو شرکت بزرگ تولیدکنندۀ محتوای فرهنگی، با توجه به گستردگی مخاطبان جهانیشان، میتوانند تأثیر زیادی در شکلدهی به نگرشهای اجتماعی و سیاسی داشته باشند. این تأثیر اغلب به شکل غیرمستقیم و در قالب داستانهایی است که به نظر میرسد هدف اصلیشان سرگرمی است، اما در واقع پیامهای عمیقتری دربارهی نظم اجتماعی، قدرت و هماهنگی با سیستمهای موجود در خود نهفته دارند.
انطباق با قدرتهای مرکزی
در بسیاری از آثار دیزنی و پیکسار، قهرمانان داستان در نهایت با نظم موجود سازگار میشوند یا حتی به بخشی از آن تبدیل میشوند. بهعنوان مثال، در فیلمهایی مانند شیر شاه (1994 The lion king) سیمبا در نهایت به عنوان پادشاه به جای پدرش بر تخت مینشیند و نظم اجتماعی را همانطور که بوده ادامه میدهد. این پیام بهنوعی تأیید ساختارهای قدرت و سلطنت است، بدون اینکه پرسشی اساسی درباره عدالت یا نابرابریهای موجود در ساختارهای قدرت مطرح شود.
پذیرش وضعیت موجود
یکی از انتقادات دیگر این است که دیزنی و پیکسار به ندرت شخصیتهایی را نشان میدهند که علیه سیستمهای اجتماعی یا سیاسی موجود مبارزه کنند. در بیشتر داستانهایشان، شخصیتها در نهایت وضعیت موجود را میپذیرند و تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی رخ نمیدهد. این پیامها ممکن است بهطور غیرمستقیم باعث تقویت این ایده شوند که تلاش برای تغییرات عمیق اجتماعی یا سیاسی نه تنها غیرضروری است، بلکه ممکن است مشکلساز نیز باشد.
سرکوب خشم و نارضایتی
از پیامهای مکرر در فیلمهای دیزنی و پیکسار این است که خشم و نارضایتی باید کنترل یا سرکوب شود و اینکه سازگاری و سازش بهترین راهحل هستند. به جای اینکه شخصیتها بهطور فعالانه علیه بیعدالتیها یا ظلمها برخیزند، آنها معمولاً با مشکلات شخصی خود کنار میآیند یا بهنوعی خودشان را با شرایط وفق میدهند. این نوع پیامها میتوانند نارضایتیها و خشمهای اجتماعی را به حاشیه برانند و مردم را به این سمت سوق دهند که به جای اعتراض یا مقاومت سازگار شوند.
ایدئولوژی محافظهکارانه و سرمایهداری
این شرکتها به طور غیرمستقیم ایدئولوژیهای محافظهکارانه را تبلیغ میکنند که همسو با منافع سرمایهداری جهانی است. فیلمهای آنها غالباً بر مفاهیمی مثل سختکوشی فردی و خوشبینی به آینده تأکید دارند که با ایدئولوژیهای لیبرال و سرمایهداری هماهنگی دارد. در این نوع روایتها، مشکلات اجتماعی و ساختاری، مثل فقر یا بیعدالتی، بهندرت به عنوان معضلهای واقعی نمایش داده میشوند و اغلب این پیامها القا میشود که با تلاش فردی و پیروی از قوانین و نظم موجود، موفقیت حاصل میشود.
بهطور کلی، این نقد به دیزنی و پیکسار نشان میدهد که این شرکتها نه تنها سرگرمی تولید میکنند بلکه پیامهای اجتماعی و سیاسی خاصی را به شکل پنهان در آثارشان ترویج میدهند. این پیامها بهطور غیرمستقیم میتوانند به تقویت وضع موجود و پذیرش قدرتهای مرکزی منجر شوند و تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی و سیاسی را به حاشیه ببرند. از این دیدگاه، آثار دیزنی و پیکسار میتوانند ابزارهایی برای ترویج ایدئولوژیهای محافظهکارانه و سرمایهداری باشند که هدف آنها حفظ نظم فعلی و انطباق افراد با آن است.
در ادامه با استفاده از مثالهای خاص از آثار دیزنی و پیکسار، توضیحات بیشتری در مورد هر نقد ارائه میشود؛
Frozen (یخزده) – پذیرش وضعیت موجود
در Frozen، یکی از جنبههای مهم داستان حول کنترل قدرت السا میچرخد. در این داستان، السا بهجای اینکه بهطور کامل از قدرتهایش استفاده کند یا برای تغییر شرایط اجتماعی تلاش کند، مجبور میشود آنها را کنترل و سرکوب کند تا بتواند با دیگران هماهنگ شود. هر چند السا در نهایت قدرتهایش را میپذیرد، اما فیلم بر اهمیت کنترل و انطباق با شرایط تأکید دارد، بهجای اینکه شخصیتها بهطور ریشهای علیه محدودیتها یا سیستمهای موجود اعتراض کنند. پیام غیرمستقیم این فیلم این است که بهتر است به جای تغییر دادن ساختارهای اجتماعی، با آنها سازگار شویم.
Zootopia (زوتوپیا) – سادهسازی مسائل اجتماعی
زوتوپیا تلاشی است برای پرداختن به مسائل اجتماعی مثل نژادپرستی و تبعیض، اما نقد اصلی به این انیمیشن سادهسازی بیش از حد این مسائل است. در این داستان، حیوانات شکارچی و شکار شونده در یک شهر زندگی میکنند و داستان بر این اساس ساخته شده که هر حیوان باید از کلیشههای خود عبور کند و هویت واقعیاش را پیدا کند. هرچند انیمیشن سعی میکند پیامهایی درباره برابری و غلبه بر تبعیض ارائه دهد، اما در نهایت با سادهسازی این مشکلات، تأثیر عمیق این مسائل در دنیای واقعی نادیده گرفته میشود. انیمیشن بهجای پرداختن به تغییرات بنیادی در ساختارهای اجتماعی که ممکن است به رفع این تبعیضها منجر شوند، روی تغییر رفتارهای فردی و خوشبینی به آینده تأکید دارد.
Ratatouille (راتاتویی) – تبلیغ ارزشهای سرمایهداری و فردگرایی
در راتاتویی یا موش سرآشپز، شخصیت اصلی، رمی، یک موش است که علاقه زیادی به آشپزی دارد و میخواهد به یک سرآشپز بزرگ تبدیل شود. این انیمیشن بر ارزشهای فردگرایانه و تلاش شخصی تأکید دارد، بهطوریکه پیام اصلی این است که «هر کسی میتواند به هر چیزی که میخواهد تبدیل شود» اگر به اندازه کافی تلاش کند.
این ایده که موفقیت تنها به تلاش فردی بستگی دارد و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی اهمیتی ندارند، با ایدئولوژیهای لیبرال و سرمایهداری همسو است. انیمیشن نادیده میگیرد که بسیاری از موانع اجتماعی و ساختاری میتوانند مانع موفقیت افراد شوند و این پیام را به مخاطب القا میکند که مشکلات اجتماعی به راحتی با تلاش فردی قابل حل هستند.
The Incredibles (شگفتانگیزان) – سرکوب خشم و نارضایتی:
انیمیشن شگفتانگیزان به نوعی دربرگیرندۀ ایدۀ سرکوب خشم و نارضایتی است. در این انیمیشن، خانوادهی شگفتانگیزان که دارای قدرتهای فراانسانی هستند، مجبور میشوند خودشان را با جامعهی عادی تطبیق دهند و از قدرتهایشان استفاده نکنند. هرچند در نهایت از این قدرتها برای نجات جامعه استفاده میکنند، اما بخش عمدهای از داستان درباره انطباق با وضعیت موجود و جلوگیری از ابراز خشم یا تمایل به استفاده از قدرت است. این موضوع بهطور غیرمستقیم میتواند پیامی درباره کنترل و سرکوب نارضایتیها و پذیرش وضعیت موجود را ترویج کند.
نقش ایمان در تربیت اجتماعی
در تحلیل نقش ایمان در تربیت اجتماعی، میتوانیم به تأثیر مهم و کلیدی ایمان در شکلدهی به رفتارهای اجتماعی و توانایی مدیریت بحرانهای اجتماعی و عاطفی اشاره کنیم. تربیت اسلامی بر این نکته تأکید دارد که ایمان به خدا و پایبندی به ارزشهای دینی میتواند به انسان در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی اجتماعی کمک کند. ایمان به عنوان نیرویی درونی، فرد را به سمت خودکنترلی، مسؤولیتپذیری اجتماعی و همبستگی با دیگران سوق میدهد(مصباح یزدی، 1380، ص. 75-98؛ مطهری، 1361، ص. 120-146).
آیۀ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (سورۀ حجرات: 10) نیز بر این نکته تأکید دارد که ایمان، علاوه بر بعد فردی، یک بُعد اجتماعی قوی دارد که منجر به تقویت برادری و اتحاد بین افراد میشود. در تربیت اسلامی، افراد از طریق ایمان به ارزشهای الهی، به همدلی، احترام متقابل و خدمت به دیگران هدایت میشوند. این اصول در مواجهه با مشکلات اجتماعی نقش حیاتی دارند؛ چرا که ایمان به فرد کمک میکند تا نه تنها به احساسات و نیازهای خود، بلکه به نیازها و احساسات دیگران نیز توجه کند و در تعاملات اجتماعی به تعادل برسد(جوادی آملی، 1391، ص. 88-112؛ کلینی، 1407 هـ.ق، جلد 2، ص. 241-252).
در انیمیشن اینساید آوت 1، رایلی با بحرانهای عاطفی مختلفی مواجه است که تعاملات اجتماعی او را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. این شخصیت بیشتر بر اساس واکنشهای احساسی خود عمل میکند و راهحلی مبتنی بر اصول اجتماعی و ایمان به باورهای خود را دنبال نمیکند. آیا شما از او باور عمیقی را در طول انیمیشن دیدید که به آن ذرهای پایبند باشد؟
این موضوع تفاوتی مهم بین رویکرد تربیت ایمانی و رویکرد احساسی صرف را نشان میدهد. در حالی که ایمان میتواند به انسان قدرت و استقامت بدهد تا با مشکلات اجتماعی به شیوهای متعادل و پایدار برخورد کند، تمرکز صرف بر احساسات ممکن است به فرد اجازه ندهد که به جایگاه اجتماعی خود به درستی واقف شود و به تعاملات سازنده دست یابد(مصباح یزدی، 1377، ص. 123-160؛ جوادی آملی، 1391، ص. 88-112).
فردی که به باور خود و ارزشهای معنوی تکیه میکند، قادر است به جای تسلیم شدن در برابر تکانههای منفی، از نیروی ایمان برای تنظیم احساسات و رفتارهای خود کمک بگیرد. به این ترتیب، در مواجهه با چالشهای اجتماعی و عاطفی، ایمان به عنوان یک نیروی متعادلکننده عمل میکند و به افراد کمک میکند از چرخههای تکرارشونده خود آسیبرسان(طرحواره) خارج شوند، همچنین به آنها امکان میدهد تا در تعاملات اجتماعی خود به شیوهای مثبت و موثر عمل کنند(Young et al., 2003, pp. 1-35).
بیرون آمدن از چرخۀ رفتارهای تکرارشونده خود آسیبرسان، بسیار به نوجوان در تشکیل هویت هدفمند و در راستای آن گام برداشتن برای بیرون آمدن از چرخۀ سردرگمی نقش کمک میکند(Young & Klosko, 1993, pp. 20-65).
بنابراین در تربیت اسلامی، ایمان به عنوان نیرویی برای تقویت تواناییهای اجتماعی به انسان کمک میکند تا در مواجهه با چالشهای زندگی، از طریق اصول معنوی به تعادل برسد و از این طریق تعاملات اجتماعی خود را بهبود بخشد. این نکته میتواند در زندگی واقعی افراد بسیار کاربردی باشد؛ زیرا ایمان میتواند به عنوان راهنمایی معنوی در بحرانهای اجتماعی عمل کند و فرد را از فروپاشی عاطفی و سردرگمی نجات دهد.(مصباح یزدی، 1388، جلد 1، ص. 50-78؛ Beck, 1976, pp. 39-78).
عدم وجود مفهوم تربیت تکوینی در انیمیشن اینساید آوت 1
در تربیت الهی، خداوند از طریق نظام خلقت و قوانین تکوینی، انسان را به سمت کمال هدایت میکند. این تربیت به طور ذاتی در انسان وجود دارد و در طی زندگی او با شرایط و تجربهها رشد مییابد. انیمیشن درون و بیرون، بر احساسات به عنوان نیروی اصلی هدایتکننده شخصیت و هویت اصلی تأکید میکند و آنها را بهطور مستقل و خودمختار نشان میدهد.
از دیدگاه تربیت الهی، احساسات بخشی از ابزارهای تربیت تکوینی انسان توسط خداوند هستند، اما نه بهعنوان نیروهایی که هویت و شخصیت انسان را به تنهایی هدایت کنند، بلکه باید در هماهنگی با عقل و اراده که تحت تأثیر تربیت و ارادۀ الهی قرار دارند باشند(جوادی آملی، 1384، ص. 90-130؛ مصباح یزدی، 1384، ص. 45-80).
در آموزههای اسلامی، تربیت تکوینی شامل هماهنگی میان تمام ابعاد وجودی انسان است، از جمله عقل، احساسات، و فطرت الهی. در انیمیشن درون و بیرون، احساسات بهشکل قدرتهای مستقل و گاه متضاد به تصویر کشیده میشوند که بر ذهن فرد تسلط دارند(مطهری، 1373، ص. 60-100).
در این دیدگاه، نقش عقل بهعنوان نیروی تربیتکننده نادیده گرفته میشود و شخصیتها بیشتر تحت تأثیر واکنشهای آنی و عاطفی خود هستند. در مقابل، تربیت تکوینی الهی بر این تأکید دارد که احساسات باید در چارچوب هدایت عقلانی و تربیت معنوی قرار گیرند تا به سوی کمال و تعالی رهنمون شوند. غم، شادی و سایر احساسات بهطور ذاتی وجود دارند، اما باید در کنار تربیت عقلانی و الهی به کار گرفته شوند تا شخصیت انسان بهدرستی پرورش یابد و هویتمدار شود(جوادی آملی، 1384، ص. 90-130).
در نهایت، تربیت الهی به این معناست که خداوند بهصورت مستمر از طریق نظام تکوینی و قوانین الهی، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. این تربیت نه تنها از طریق احساسات، بلکه از طریق عقل، فطرت و اراده نیز به عمل میآید. انیمیشن درون و بیرون، با تأکید بیش از حد بر احساسات و بیتوجهی به نقش تربیتی الهی و عقلانی، تصویر ناقصی از ابعاد هیجانی و شناختی انسان ارائه میدهد(مطهری، 1373، ص. 60-100).
آیۀ: الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ (سورۀ سجده: 7)
اشاره به تربیت تکوینی در این آیه:
آیه «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ» به این حقیقت اشاره دارد که خداوند در خلقت هر موجودی، آن را به بهترین و مناسبترین شکل آفریده و او را برای رسیدن به کمال مخصوصش تجهیز کرده است. این آیه نشان میدهد که:
- کمال و حسن در آفرینش: خداوند هر چیزی را با کمال و نیکویی خلق کرده است، به طوری که همه موجودات دارای تناسب و هماهنگی با هدف و نقش خود در جهان هستند. هیچ نقصی در خلقت الهی وجود ندارد و هر موجودی به گونهای آفریده شده که مسیر طبیعی خود را به سمت کمال طی کند(جوادی آملی، 1384، ص. 90-130).
- هدایت درونی و فطری: این آیه به هدایت درونی و فطری هر موجود اشاره دارد. خداوند به هر موجودی ویژگیها، تواناییها و قوانین خاصی داده است که آن را به سوی کمال و هدف نهاییاش هدایت میکند. این نوع هدایت بدون دخالت مستقیم انسانها یا موجودات دیگر اتفاق میافتد و نشاندهندۀ قدرت و حکمت خداوند در تربیت تکوینی است(مصباح یزدی، 1384، ص. 45-80).
- هماهنگی بین اجزاء خلقت: خداوند هر چیزی را به بهترین صورت ممکن آفریده و این نشاندهندۀ وجود یک هماهنگی و نظم در کل آفرینش است. هر جزء از خلقت با سایر اجزا هماهنگ است و همه موجودات به نوعی در یک نظام کلان قرار دارند که در آن نقش خود را ایفا میکنند. این نظام تربیتی تکوینی تضمین میکند که همه چیز در جایگاه خود و در مسیر صحیح حرکت کند(مطهری، 1373، ص. 60-100).
نقد: آیه به زیبایی و کمال در نظام تکوینی اشاره دارد و تأکید میکند که خلق خداوند به بهترین نحو صورت گرفته است. انیمیشن درون و بیرون، با تمرکز بر احساسات و تعاملات آنها بهعنوان عوامل اصلی شخصیتپردازی، نقش کامل و جامع نظام تکوینی الهی را نادیده میگیرد. از دیدگاه اسلامی، نظام تربیتی و تکوینی الهی بهطور کامل و جامع بر تمامی ابعاد زندگی انسان از جمله احساسات و تصمیمگیریهای او نظارت دارد. انیمیشن درون و بیرون، به این ابعاد توجه نمیکند و تصویر ناقصی از تعامل نظام تکوینی و احساسات ارائه میدهد(جوادی آملی، 1384، ص. 90-130؛ مصباح یزدی، 1384، ص. 45-80؛ مطهری، 1373، ص. 60-100).
منابع
Beck, Aaron T. Cognitive Therapy and the Emotional Disorders. International Universities Press, 1976.
Beck, Aaron T., et al. Cognitive Therapy of Depression. Guilford Press, 1979.
Ellis, Albert. Reason and Emotion in Psychotherapy. Lyle Stuart, 1962.
Young, Jeffrey E., Janet S. Klosko, and Marjorie E. Weishaar. Schema Therapy: A Practitioner’s Guide. Guilford Press, 2003. Chapter: “Schema Therapy Basics,” pp. 1-35.
Young, Jeffrey E., and Janet S. Klosko. Reinventing Your Life: The Breakthrough Program to End Negative Behavior and Feel Great Again. Dutton, 1993. Chapter: “Breaking Free from Negative Lifetraps,” pp. 20-65.
جوادی آملی، عبدالله. مفاتیح الحیاة. مرکز نشر اسراء، 1391. فصل: “ایمان و روابط اجتماعی”، صفحات 88-112.
جوادی آملی، عبدالله. تربیت معنوی و اخلاقی از دیدگاه قرآن. مرکز نشر اسراء، 1384. فصل: “تربیت تکوینی و الهی”، صفحات 90-130.
کلینی، محمد بن یعقوب. الکافی. دارالکتب الاسلامیه، 1407 هـ.ق. جلد 2، “کتاب الإیمان و الکفر”، صفحات 241-252.
مطهری، مرتضی. آموزش و پرورش در اسلام. انتشارات صدرا، 1373. فصل: “نقش تربیت تکوینی در رشد انسان”، صفحات 60-100.
مطهری، مرتضی. تعلیم و تربیت در اسلام. انتشارات صدرا، 1361. فصل: “ایمان و تربیت اخلاقی”، صفحات 120-146.
مصباح یزدی، محمدتقی. آموزش عقاید. مؤسسه امام خمینی (ره)، 1380. فصل: “ایمان و مسئولیتهای اجتماعی”، صفحات 75-98.
مصباح یزدی، محمدتقی. اخلاق در قرآن (جلد 1-3). مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1388. جلد 1، فصل: “ایمان و ارتباطات اجتماعی”، صفحات 50-78.
مصباح یزدی، محمدتقی. فلسفه اخلاق. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1377. فصل: “اخلاق دینی و اجتماعی”، صفحات 123-160.
مصباح یزدی، محمدتقی. در جستجوی راه حق. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1372. فصل: “ایمان و هدایت اجتماعی”، صفحات 99-118.
مصباح یزدی، محمدتقی. نقش ایمان در زندگی انسان. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1382. فصل: “تأثیر ایمان بر سلامت روانی و اجتماعی”، صفحات 45-77.
مصباح یزدی، محمدتقی. تربیت در اسلام. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1384. فصل: “تربیت الهی و تکوینی”، صفحات 45-80.
نام نویسنده: احمدرضا مرادی
هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این نوشته خارج از قالب این سایت، منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورندهٔ آن است و پیگرد قانونی دارد.
/201/201