طرحواره پذیرش جویی جلب توجه و رسانه | احساس ارزشمندی قلابی؛ هدیۀ تلخ رسانه | قسمت بیست و یکم
همبستگی احساس ارزشمندی با طرحواره پذیرش جویی جلب توجه
طرحواره پذیرش جویی جلب توجه نوعی باور عمیق و ناسازگار است که فرد بر اساس آن برای احساس ارزشمند بودن خودش را نیازمند توجه یا نگاه از سوی دیگران میبیند. این طرحواره باعث میشود ارزشمندی فرد به جای آنکه از درون سرچشمه بگیرد، وابسته به نگاه و رفتار دیگران باشد.
از این رو، رابطهای متناقض میان طرحواره پذیرش جویی جلب توجه و احساس ارزشمندی وجود دارد. طرحواره پذیرش جویی باعث میشود افراد بهجای تعریف ارزشمندی خود بر اساس تواناییها، اصول و ویژگیهای درونی به معیارهای بیرونی متوسل شوند.
این وابستگی به پذیرش اجتماعی، ارزشمندی را شکننده و متغیر میکند. مثلاً نظری منفی در فضای سایبر یا نادیدهگرفتهشدن، ممکن است به کاهش و نوسان شدید عزت نفس فرد منجر شود. همچنین طرحواره جلب توجه افراد را وادار میکند که دائماً در حال کسب توجه دیگران باشند؛ خواه با رفتارهای نمایشی، خواه با انطباق دادن بیشازحد خود با خواستههای دیگران. این تلاش دائمی نهتنها خستگی روانی ایجاد میکند بلکه باعث میشود فرد هیچگاه احساس رضایت پایدار از ارزشمندی خودش نداشته باشد.
عدم برخورداری از عزت نفس یا احساس ارزشمندی پایدار در نهایت در این افراد باعث بروز احساس پوچی شده و آنها را بیشتر از باقی افراد مستعد افسردگی و خودکشی میکند. مطالعهای در دانشگاه فرهنگیان کردستان نشان داد که عزت نفس پایین با افزایش معنادار نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی مرتبط است(ملکی، 1397، مطالعات روانشناسی دانشگاه الزهرا.).
همچنین، بر اساس آمار، ۹۰٪ افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، سابقۀ اختلالات روانی مانند افسردگی دارند(ارشادی، 1400، تأثیر افسردگی در اقدام به خودکشی). این یافتهها نشان میدهند که عدم برخورداری از عزتنفس پایدار میتواند افراد را در معرض خطرات جدی روانی قرار دهد.
در ادامه، بعد از بیان ساختار طرحواره پذیرش جویی جلب توجه تأثیرات مخرب رسانهها را به صورت موردی تبیین میکنیم.
ساختار طرحواره پذیرش جویی جلب توجه | معضل جامعۀ ایران
طرحواره پذیرش جویی جلب توجه یکی از سنگینترین طرحوارههاست که میتواند تمام طرحوارههای حوزۀ اول یعنی طرحوارههای مرتبط با نیازهای اساسی ارتباطات و دلبستگیها را پوشش دهد. این طرحواره در جامعه ایران بهعنوان معضل اجتماعی گسترده شناخته میشود.
پذیرشجویی
در این بخش فرد بهشدت به دنبال این است که دیگران او را بپذیرند.
- افراد مبتلا به این طرحواره تلاش میکنند تا دیگران آنها را بپسندند و از آنها رضایت داشته باشند.
- این افراد معمولاً برای جلب تأیید، بهسختی تلاش میکنند که نقشهایی مانند عروس خوب، داماد خوب یا دوست خوب را ایفا کنند.
- هدف اصلی آنها این است که تمامی برچسبهای مثبتی که جامعه برای افراد خوب در نظر میگیرد روی خودشان محقق کنند.
در واقع احساس ارزشمندی آنها وابسته به میزان رضایت دیگران است و از درون خودشان نشأت نمیگیرد. به همین دلیل این افراد اغلب هویت خود را در واکنشهای دیگران جستوجو میکنند.
جلب توجه
بخش دوم این طرحواره به میل فرد برای خاص و برجسته بودن مربوط است.
- این افراد تلاش میکنند در هر جمعی که حضور دارند بدرخشند.
- اشتغال ذهنی آنها بر موضوعاتی مانند منزلت اجتماعی، شهرت، پول، قدرت و موفقیت متمرکز است. در حالی که هیچکدام از این موضوعات به خودی خود بد نیستند اما فرد مبتلا به این طرحواره دچار وسواس و مشغله ذهنی افراطی نسبت به این موارد میشود.
بهعبارتی این افراد حتی اگر لازم باشد نقشهای منفی نیز ایفا میکنند. مثلا مخالفتهای افراطی یا تحقیر دیگران در جمع را هم انجام میدهند. آنها میخواهند در هر موقعیتی حتی با استفاده از رفتارهای ناپسند به چشم بیایند و برجسته به نظر برسند.
پیامدها
میل به خاص بودن و جلب توجه در این افراد آنقدر قوی است که آنها را از مسیر اصلی زندگیشان دور میکند.
- ابراز وجود و جلب توجه در حد متعادل مشکلی ندارد اما در افراد دارای این طرحواره رفتارهای نمایشی به زمان، مکان و شرایط نادرستی منتقل میشود.
- آنها در مسیری که اصلاً مناسبشان نیست دست به جلوهگری میزنند و از اهداف اصلی زندگیشان منحرف میشوند.
این افراد بهجای زندگی بر اساس خود واقعیشان با ویترین خود زندگی میکنند. به بیان دیگر هویت آنها بهشدت وابسته به واکنشهای بیرونی است و کمتر بر هویت درونی و مستقل خود تکیه دارند.
فردی که در حاشیههای شهری زندگی میکند بهطور مداوم در تلاش است تا از دیگران برتر و متفاوت باشد. یکی از نشانههای این طرحواره، بهدست آوردن جهیزیهای است که از نظر کیفیت یا قیمت بالاتر از معیارهای معمول یا حتی مشابه دیگران باشد.
تمایل ناهوشیار این فرد این است که در نگاه دیگران خاص و برجسته به نظر برسد، شاید برای او مهم است که در مجالس یا میان دوستانش در مرکز توجه باشد حتی اگر این توجه به قیمت ایجاد تنشها و اختلافات باشد.
این فرد ممکن است از خود بپرسد:«چرا دیگران جهیزیهای بهتر دارند؟ چرا من نباید در چشمها بدرخشم؟» در حالی که غافل از این است که این تلاش برای جلب توجه و پذیرش از بیرون، تنها او را از مسیر واقعی خوشبختی دور میکند.
در واقع وقتی او با نارضایتی و فشار، خود را در موقعیتهای نمایشی قرار میدهد جایگاه واقعی آرامش و رضایت درونی را فدای ظاهری میکند که هیچگاه برایش آرامش واقعی به ارمغان نمیآورد.
در نهایت مهمترین نکته این است که خوشبختی واقعی در متاع مادی و نمایشی زندگی نهفته نیست. پول و رفاه از حدی معین به بعد تنها به راحتی فیزیکی کمک میکنند و دیگر قادر نیستند احساس رضایت درونی و آرامش را به فرد بدهند.
تمرکز بیحد و حصر بر درخشیدن در چشم دیگران، در نهایت ممکن است فرد را به بحرانهای عاطفی، روابط آسیبدیده و احساس پوچی هدایت کند. خوشبختی واقعی در ایجاد روابط سالم، تجربههای معنادار و شناخت عمیق از خود و خواستههای درونی نهفته است. برای رسیدن به این آرامش باید از جلب توجههای بیرونی دست کشید و به زندگی واقعی و درونی خود اهمیت بیشتری داد.
مؤلفههای طرحواره پذیرش جویی جلب توجه
شناختی
مؤلفۀ شناختی این طرحواره شامل باورهای زیربنایی و الگوهای فکری است که بر اهمیت توجه و پذیرش افراطی اجتماعی برای احساس ارزشمندی فرد تأکید دارد. افراد مبتلا به این طرحواره اغلب معتقدند:
- هویت و ارزش آنها بهطور کامل وابسته به تحسین یا پذیرش دیگران است نه به دستاوردها یا صفات ذاتی و اکتسابی خودشان.
- برای بهدستآوردن توجه و مقبولیت باید همواره انتظارات دیگران را برآورده کنند حتی اگر این کار مستلزم انکار نیازها یا هویت واقعیشان باشد.
- عدم توجه یا بیتفاوتی دیگران به معنای بیارزش بودن آنهاست و هر گونه طرد اجتماعی تهدیدی مستقیم برای بقاء یا هویتشان محسوب میشود.
این باورها اغلب در نتیجۀ روابط والد فرزند ناکارآمد شکل میگیرد؛ در خانوادههایی که ارزشگذاری یا محبت والدین مشروط به رفتار، موفقیتها یا انطباق کودک با استانداردهای آنها بوده است.
هیجانی
مؤلفه هیجانی طرحواره پذیرش جویی جلب توجه، انعکاسی از احساسات عمیق و مکرر مرتبط با نیاز به پذیرش و توجه دیگران است. این احساسات عبارتند از:
- اضطراب اجتماعی: احساس تنش و نگرانی شدید در موقعیتهایی که ممکن است دیگران آنها را قضاوت منفی بکنند یا بهاندازه کافی مورد توجه قرار نگیرند.
- سرخوردگی و نارضایتی پایدار: حتی پس از دریافت تأیید یا توجه فرد بهسرعت دچار خلأ عاطفی میشود زیرا این تأییدات نمیتوانند نیازهای عمیقتر و بنیادیتر او را برآورده سازند.
- احساس طردشدگی: تجربۀ بیارزشی و انزوای هیجانی در زمانی که دیگران به آنها بیتوجهی میکنند یا رفتار آنها را نمیپذیرند.
این هیجانات معمولاً منجر به چرخهای از وابستگی عاطفی و تقویت نیاز به دریافت مداوم تأیید و توجه از سوی دیگران میشود.
رفتاری
رفتارهای مرتبط با این طرحواره اغلب در تعاملات اجتماعی فرد بهصورت تلاشهای بیش از حد برای جلب توجه و تأیید دیگران نمود پیدا میکند. این رفتارها شامل:
- سازگاری افراطی: تطبیق کامل با انتظارات یا خواستههای دیگران برای اجتناب از هرگونه تعارض یا عدم پذیرش حتی اگر این رفتارها مخالف ارزشها یا نیازهای درونی فرد باشد.
- نمایشگری اجتماعی: انجام رفتارهایی که بهطور خاص برای جلب توجه طراحی شدهاند مانند خودنمایی تلاش برای متمایز جلوهدادن خود یا بزرگنمایی موفقیتها و تواناییها.
- اجتناب از صمیمیت واقعی: خودداری از ابراز احساسات یا عقاید واقعی برای جلوگیری از طرد شدن که منجر به ایجاد روابط سطحی و غیرعمیق میشود.
این الگوهای رفتاری اغلب باعث شکلگیری روابط ناپایدار و غیرقابلاعتماد میشود؛ زیرا فرد بهجای تمرکز بر اصالت و نیازهای خود و دیگران بر حفظ توجه و پذیرش دیگران متمرکز است.
زمینههای پدیدایی طرحواره پذیرش جویی جلب توجه
نقش والدین و خانواده در شکلگیری طرحواره
پذیرش مشروط و محبت مشروط والدین
در خانوادههایی که محبت والدین مشروط به عملکرد کودک است طرحواره پذیرش جویی جلب توجه به شدت تقویت میشود. در این خانوادهها کودک زمانی احساس ارزشمندی میکند که انتظارات والدین را برآورده کند. بهعنوان مثال:
- کودکی که مجبور است در مهمانیها شعر بخواند تا تحسین شود حتی اگر به این کار علاقهای نداشته باشد یا تواناییاش را نداشته باشد.
- والدینی که فرزندان را مجبور میکنند در حوزههایی که ارزش اجتماعی بالایی دارند مانند موسیقی، زبان، یا المپیادها بدرخشند بدون توجه به استعدادها یا علایق واقعی کودک.
والدین متظاهر
والدینی که خودشان تمایل شدیدی به خودنمایی و جلب توجه دارند معمولاً این الگو را به فرزندان منتقل میکنند. کودکان با مشاهده و همانندسازی با این والدین به این باور میرسند که ارزش آنها تنها در گرو درخشش و دیدهشدن توسط دیگران است.
فشار برای خاص بودن
والدین ممکن است فرزند را بهگونهای تربیت کنند که باور کند باید خاص باشد تا پذیرفته شود. مثلاً مادری که به فرزندش میگوید: «وقتی تو جمع نمیدرخشی من ازت خجالت میکشم یا وقتی شلوارت کمی کثیف است من خجالت میکشم و زشت است»، باعث میشود کودک بهجای توجه به نیازهای درونیاش به جلب توجه و پذیرش اجتماعی بپردازد.
تأثیر ارزشهای اجتماعی و فرهنگی
۱. ارزشگذاریهای اجتماعی و جایگاه شغلی
در جوامعی مانند ایران، ارزشگذاریهای اجتماعی اغلب افراد را به سمت انتخاب مسیرهایی سوق میدهد که نه علاقهای به آن دارند و نه استعدادی در آن. افراد برای دریافت احترام اجتماعی یا «در چشم بودن» از مسیرهای اصلی خود فاصله میگیرند و در حوزههایی فعالیت میکنند که تجربه جاری بودن(Flow Experience) را برایشان فراهم نمیکند.
۲. خودکاذب اجتماعی
افراد برای هماهنگی با ارزشهای جامعه از خود واقعی فاصله میگیرند و هویتی کاذب میسازند. بهعنوان مثال ممکن است فردی که عاشق نقاشی است بهدلیل فشار اجتماعی وارد رشتۀ پزشکی شود و سالها از لذت و خلاقیت محروم بماند.
سبکهای مقابلهای طرحواره پذیرش جویی جلب توجه
تسلیم
در سبک تسلیم در بخش پذیرش جویی فرد تمایل دارد که دیگران او را تأیید کرده و بهش محبت کنند. او میخواهد به عنوان فردی مهربان، خوب و مظلوم شناخته شود. این فرد معمولاً تلاش میکند تا در نظرات و رفتارهای خود به گونهای عمل کند که دیگران او را دوست داشته باشند و تأیید کنند.
در بخش جلب توجه، فرد نیاز دارد که در مرکز توجه قرار بگیرد. او تمایل دارد در زمینههای مختلف برجسته و شاخص باشد حتی اگر این برجستگی با مخالفت و صفات منفی همراه باشد. در اینجا فرد قصد دارد بیشتر از دیگران توجه جلب کند.
مثلاً اگر در بخش پذیرش جویی فقط به دنبال تأیید دیگران به صورت کلی باشد، در بخش جلب توجه میخواهد از سایر افراد حتی مهربانتر و برجستهتر به نظر برسد. در این حالت وسایل و امکانات او نهتنها مشابه دیگران است بلکه میخواهد خاصتر و برجستهتر باشد تا احساس برتری بیشتری داشته باشد.
اجتناب
در سبک اجتناب فرد هنگامی که احساس کند که دیگران او را نمیپذیرند تمایل به دوری از آن محیط خواهد داشت. او ممکن است از حضور در موقعیتهایی که احساس میکند دیگران در آن در حال جلب توجه هستند اجتناب کند. در این حالت حس رقابت و رقابت برای توجه دیگران ممکن است فرد را از حضور در آن موقعیتها بازدارد.
جبران
در سبک جبران، فرد میخواهد از فشارهایی که احساس کرده است رهایی یابد و به شکلی متفاوت و بدون پذیرش دیگران عمل کند(استقلال نمایی). او ممکن است از انجام کارهای معمولی که دیگران انجام میدهند خودداری کند تا به نوعی برچسبهای منفی که به او زده شده را جبران کند. در این حالت فرد احساس میکند که باید تلاش کند تا خود را از آن برچسبها و انتظارات آزاد کند.
در بخش جلب توجه، این نیاز به جبران ممکن است به شدت و به شکلی تهاجمی و رقابتی بروز کند. فرد ممکن است به طور بیرحمانه هر کسی را که در حال جلب توجه است از میدان خارج کند و خود را در مرکز توجه قرار دهد. در این نوع جبران، حسادت و رقابت به صورت افراطی دیده میشود جایی که فرد هر کسی که برجسته باشد یا مورد توجه قرار گیرد را به نوعی تخریب میکند تا جایگاه خود را تثبیت کند.
در این سبکها حسادت به شکلهای مختلف میتواند خود را نشان دهد؛
- حسادت ناشی از رهاشدگی: به این معنا که فرد احساس میکند به دلیل عدم پذیرش طرد شده و جایگاه خود را از دست داده است.
- حسادت ناشی از نقص و شرم: در این حالت فرد ممکن است به دنبال تخریب کسانی باشد که ویژگیهایی دارند که او خود را از آنها ناتوان یا ناقص میداند.
- حسادت در جلب توجه: در این نوع حسادت، فرد به دنبال زیر سؤال بردن کسانی است که به نوعی در حال جلب توجه و قرار گرفتن در مرکز توجه هستند.
انرژی روانی و نقش جبران
در این سبکها انرژی روانی به جای صرف رشد و هویتیابی به تخریب و مقابله با دیگران میرود. فرد ممکن است از این انرژی برای نقد و زیر سوال بردن دیگران استفاده کند تا خود را در موقعیت برتری قرار دهد. این افراد ممکن است از شکستها و ناکامیهای خود برای مقابله با کسانی که به نظرشان موفق هستند یا ویژگیهایی دارند که آنها ندارند بهرهبرداری کنند. این احساسات ناخوشایند معمولاً به صورت ناخودآگاه و با استفاده از الگوهای مخرب به وجود میآید.
یکی از ویژگیهای قابل شناسایی در این سبکها، واکنشهای فرد به وضعیتهای بیرونی است. برای مثال فرد ممکن است علایم بیماری را به طور مداوم ابراز کند اما زمانی که به او پیشنهاد کمک یا درمان داده میشود به سرعت از آن امتناع کند. همچنین ممکن است در روابط اجتماعی خود به طور مداوم سعی کند با تخریب دیگران احساس بهتری پیدا کند و این رفتارها میتواند از ویژگیهای بارز شخصیتهای نمایشی و اجتنابکننده باشد.
افرادی که این طرحوارهها را تجربه میکنند در روابط نزدیک مانند ازدواج ممکن است با کسانی که دارای ویژگیهای مخالف و تضادآمیز هستند وارد رابطه شوند(انتخاب قطبی). این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه به جستجوی کسانی بپردازند که ویژگیهای متفاوتی نسبت به آنها دارند تا از این طریق بتوانند تضادهای درونی خود را بازسازی کنند.
این انتخابها به طور معمول به گونهای اتفاق میافتند که آنها در تلاش برای جبران نقصها و دریافت توجه قرار دارند. مثلاً کسی که در سبک تسلیم رهاشدگی بیثباتی است و پذیرش جویی جلب توجه او نیز ریشه در رهاشدگی بیثباتیش دارد جذب افراد طرد کنندهای که در سبک جبران رهاشدگی بیثباتی بوده و خودشان آن فرد طردکننده هستند میشود.
رسانه و تأثیرات مخرب آن بر طرحواره پذیرش جویی جلب توجه
در تحلیل آثار رسانهها بر طرحواره پذیرش جویی جلب توجه یعنی نیاز به تأیید و پذیرش از دیگران برای احساس ارزشمندی و اطمینان از هویت شخصی باید به جنبههای مختلف روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی توجه کرد که موجب تقویت یا شکلگیری این طرحواره میشود.
در این راستا، رسانههای جدید همچون شبکههای اجتماعی میتوانند در توسعۀ این طرحواره تأثیرگذار باشند. این تأثیرات در سطحهای مختلفی همچون شناختی، عاطفی و اجتماعی شکل میگیرند.
الگوهای اجتماعی و اجتماعیسازی
یکی از اصلیترین عواملی که در تقویت طرحواره پذیرش جویی جلب توجه از رسانهها ناشی میشود فرآیند اجتماعیسازی است که در آن، رسانهها نقش مؤثری در آموزش مفاهیم هویت و خودآگاهی دارند. رسانهها در سنین حساس نوجوانی از طریق نمایش الگوهای موفقیت زیبایی و هویتهای اجتماعی خاص انتظارات غیرواقعی در فرد ایجاد میکنند که ممکن است او را به جستجوی تأیید از طریق رفتارهایی مانند جلب توجه و پیروی از الگوهای رایج در فرهنگها و خانوادهها سوق دهد.
مطالعهای که Cohen & Blanton (2015) انجام دادند نشان میدهد که حضور در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فیسبوک در نوجوانان میتواند موجب افزایش نیاز به تأیید اجتماعی شود و در نتیجه طرحواره پذیرش جویی جلب توجه را تشدید کند. این تحقیق بر اساس نظریۀ فرایند اجتماعیسازی هویت نشان میدهد که این رسانهها به شکل غیرمستقیم و ناهوشیار به نوجوانان آموزش میدهد که باید بر اساس معیارهای خاصی از زیبایی یا موفقیت اجتماعی سنجیده شوند تا بتوانند از دیگران پذیرش و تأیید بگیرند.
تحقیقGonzales & Hancock (2011) در زمینۀ تأثیر فیسبوک بر احساسات فردی نشان داد که 39% از کاربران فیسبوک گزارش کردهاند که زمان صرف شده در این شبکه اجتماعی باعث افزایش احساس بیارزشی و اضطراب در آنها میشود.
این تحقیق همچنین نشان داد که نوجوانانی که زمان بیشتری را در شبکههای اجتماعی میگذرانند، تمایل دارند که از خودشان در مقابل دیگران احساس ارزشمندی پایینتری نشان داده و برای کاور کردن این مسأله به راهکارهای مقابلهایِ پذیرش جویی متوسل شوند. همچنین این تحقیق دربارۀ تأثیر شبکههای اجتماعی نشان داد که کاربرانی که به طور مداوم در تلاش برای جلب توجه و تأیید در پلتفرمهایی مانند فیسبوک بودند در مقایسه با کاربران کمتر فعال، بیشتر دچار احساس بیهویتی و نارضایتی از زندگی میشدند.
تأثیرات شناختی و معیارهای زیباییشناسی
رسانهها در تبلیغات و فیلمها میتوانند استانداردهای زیبایی خاصی را ترویج دهند که افراد برای دستیابی به آنها وابسته به پذیرش اجتماعی هستند. این فرآیند برای افرادی که تمایل به پذیرش جویی دارند میتواند اثرات منفی داشته باشد. آنها ممکن است باور کنند که تنها از طریق داشتن ویژگیهای فیزیکی یا اجتماعی خاص است که میتوانند از پذیرش و تأیید دیگران بهرهمند شوند.
محصولات زیبایی که در رسانهها تبلیغ میشود غالباً بر مبنای مدلهای زیبایی خاص و غیرواقعی استوار است. تحقیقات نشان میدهد که این تبلیغات برای نوجوانان و جوانان میتواند بهشدت باعث توسعۀ طرحواره پذیرش جویی جلب توجه شود. به عنوان مثالGrabe, Ward & Hyde (2008) در بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر خودارزشی دختران جوان نشان دادند که مشاهدۀ تصاویر زنان باریک و با استانداردهای زیبایی خاص بهشدت با افزایش اضطراب، افسردگی و همچنین نیاز به تأیید اجتماعی در آنها مرتبط است.
طبق تحقیقی که Fardouly et al. (2015) انجام داد 63% از زنان اظهار داشتند که پس از مشاهدۀ تصاویر افراد کامل و بیعیب در شبکههای اجتماعی احساس نارضایتی از خود پیدا کردهاند. همچنین 80% از این افراد گزارش کردند که در مقایسه با تصاویر رسانهای خود را کمتر جذاب یا موفق احساس میکنند. این تحقیق نشان میدهد که مقایسه اجتماعی در رسانههای تصویری و شبکههای اجتماعی میتواند باعث تقویت طرحواره پذیرش جویی جلب توجه و نیاز به تأیید شود.
این مقایسهها میتواند باعث تقویت طرحواره پذیرشجویی شود؛ زیرا فرد احساس میکند برای جلب توجه و تأیید دیگران باید شبیه یا بهتر از الگوهای رسانهای باشد. Festinger’s Social Comparison Theory (1954) توضیح میدهد که افراد به طور طبیعی خود را با دیگران مقایسه میکنند تا موقعیت اجتماعی خود را ارزیابی کنند. در دنیای دیجیتال امروز این مقایسهها در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و تیکتاک به شدت تشدید شده است.
منابع
Cohen, J. R., & Blanton, H. (2015). Social influence on social media: A look at social comparison and self-esteem among adolescents. Journal of Social Media Studies, 7(2), 115-134.
Grabe, S., Ward, L. M., & Hyde, J. S. (2008). The role of the media in body image concerns among women: A meta-analysis of experimental and correlational studies. Psychological Bulletin, 134(3), 460-476. https://doi.org/10.1037/0033-2909.134.3.460
Fardouly, J., Diedrichs, P. C., Vartanian, L. R., & Halliwell, E. (2015). Social comparisons on social media: The impact of Facebook on young women’s body image concerns and mood. Personality and Social Psychology Bulletin, 41(1), 1-13. https://doi.org/10.1177/0146167214551363
Gonzales, A. L., & Hancock, J. (2011). Mirror, mirror on the wall: Effects of Facebook self-presentation on self-esteem. CyberPsychology, Behavior, and Social Networking, 14(1-2), 79-83.
Festinger, L. (1954). A theory of social comparison processes. Human Relations, 7(2), 117-140. https://doi.org/10.1177/001872675400700202
ملکی، ب. (۱۳۹۷). نقش عزتنفس آشکار و ناآشکار در پیشبینی نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی. مطالعات روانشناسی دانشگاه الزهرا.(Psychological Studies)
ارشادی، م. (۱۴۰۰). تأثیر افسردگی در اقدام به خودکشی. عصر ایران.(Asriran)
یانگ، جفری، و همکاران. طرحوارهدرمانی. ترجمه حمید پور و اندوز، انتشارات ارجمند، ۱۳۹۸.
اسدیفرد، احسان. «طرحواره پذیرش جویی جلب توجه.» وبسایت احسان اسدیفرد. https://ehsanasadifard.com.
خودبیداری. «طرحواره پذیرش جویی جلب توجه چیست؟» وبسایت خودبیداری. https://khodbidari.com.
دیدگاهتان را بنویسید