دکتر دهقان: شکست محاسبات دشمن با همدلی ملی | گزارش نوزدهمین پیشنشست
مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد در ادامه سلسله نشستهای تخصصی صهیونیسمشناسی، نوزدهمین پیشنشست از سومین همایش ملی دشمنشناسی و مقاومت را برگزار کرد. این نشست تخصصی که روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ عصر برگزار شد، میزبان دکتر ابراهیم دهقان، دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یزد بود.
عنوان این پیشنشست «کدام جنگ، کدام پیروزی: بررسی مختصات جنگ و جبهه پیروز» بود و به تحلیل عمیق تحولات اخیر منطقه و تقابل با رژیم صهیونیستی پرداخت. این همایش که به مناسبت سالگرد رحلت استاد محمدحسین فرحنژاد برگزار میشود، امسال با توجه به تحولات اخیر و حملات رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران، رنگ و بوی تازهای به خود گرفته و بر شناخت دقیق دشمن و راهبردهای مقاومت تمرکز دارد.

زمینههای آغاز جنگ و خطاهای محاسباتی دشمن
دکتر دهقان در ابتدای سخنان خود به ریشههای شکلگیری جنگ و دلایل اقدام نظامی دشمن پرداخت. ایشان بیان داشتند که دشمن همواره انگیزه ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی را داشته است، اما در برهههای خاصی به دلیل مجموعه عواملی که احساس میکرد به نفع اوست، جسارت حمله پیدا کرده است.
به گفتۀ دکتر دهقان، تحلیل دشمن از شرایط ایران در مقاطع مختلف، شامل ضعف بازوان منطقهای ایران، مانند از دست دادن خاک سوریه یا تضعیف حزبالله لبنان پس از شهادت فرماندهان کلیدی، ضعف حماس و ناآرامیهای سیاسی در عراق، باعث شده بود تا دشمن احساس کند زمان مناسبی برای ضربه زدن فرا رسیده است. وی افزود این ارزیابیها بر اساس برداشت دشمن از شرایط اقتصادی سخت داخلی ایران، قطبی شدن جامعه و نبود اجماع سیاسی در کشور شکل گرفته بود.
تحلیل شرایط داخلی ایران از منظر دشمن
دکتر دهقان ادامه داد که دشمن، ارزیابی خود را نه فقط بر اساس تحولات منطقهای، بلکه با رصد دقیق اوضاع سیاسی و اجتماعی داخل ایران انجام داده است.
وی خاطرنشان کرد دشمن با توجه به قطبی شدن فضای اجتماعی، تعارض میان نیروهای مردم و دولت و تقابل گفتمانها در جامعه، اینگونه برداشت کرده بود که جمهوری اسلامی در موقعیتی آسیبپذیر قرار گرفته و ساختار اجرایی کشور نسبت به سالهای پیش از انقلاب اسلامی، در کمترین میزان ثبات و توانمندی خود قرار دارد.
دکتر دهقان اضافه کرد که حتی عملیاتهای میدانی و فعالیتهای اجتماعی جریانهای حزبالله و نیروهای انقلابی در ماههای منتهی به جنگ، از نگاه دشمن نشانههایی از کاهش همبستگی به شمار میرفت.
وی تأکید کرد که دشمن ضمن توجه به شرایط اقتصادی کشور و مشکلات معیشتی مردم، به تحلیل ناترازی اقتصادی و انرژی ایران پرداخت و این عوامل را در زمرۀ عناصر جسارتبخش برای خود دانست.
دکتر دهقان افزود که پس از ترور جمعی از نخبگان در سالهای گذشته و ناکامی دستگاههای امنیتی در مقابله با برخی حملات، دشمن به تصور ضربهپذیری ساختاری جمهوری اسلامی رسید و آن را به عنوان فرصتی بیسابقه ارزیابی کرد.
دکتر دهقان تصریح کرد بخشی از ارزیابیهای دشمن حاصل تغذیه شبکههای ضداطلاعاتی و رسانهای از فضای مجازی ایران و پیامهایی است که در رسانههای اجتماعی توسط جریانهای مختلف منتشر میشود.
وی ادامه داد بر همین اساس، تحلیلگران صهیونیست معتقد شده بودند که جامعه ایران دچار چندپارگی و ناامیدی نسبت به آینده شده و در نتیجه شرایط مناسب برای حمله نظامی مستقیم فراهم آمده است.
محورهای خطای محاسباتی دشمن در ارزیابی ایران
دکتر دهقان در ادامه جلسه عنوان کرد که دشمن در تحلیلهای خود از ایران، مرتکب خطاهای محاسباتی مهمی شده است. ایشان بیان داشتند که یکی از بزرگترین اشتباهات دشمن، درک نکردن عمق رابطه قلبی و عاطفی میان مردم و رهبری نظام بوده است.
وی افزود که در بزنگاههای تاریخی، مردم ایران همواره با همدلی و همافزایی قابل توجهی در کنار رهبر خود ایستادهاند، امری که دشمن به دلیل تحلیلهای سطحی و اطلاعات نادرست سازمانی، آن را نادیده گرفته است.
دکتر دهقان ادامه داد بر اساس گزارشهای اطلاعاتی که بخشی از آن نیز از طریق رصد فعالیتهای شبکههای اجتماعی به دست آمده، دشمن به این نتیجه رسیده بود که ایران توانایی مقابله با حملات نظامی را ندارد.
دکتر دهقان همچنین به نقش مشاورههای خائنانه جریانهای ضدانقلاب و عناصر داخلی اشاره کرد که دشمن را به اتکای صرف به توان نظامی و هوایی خود تشویق کردهاند.
وی افزود که جاهطلبیهای شخصی نتانیاهو برای کسب دستاورد و عبور از بحران مشروعیت سیاسی، به ویژه پس از عملیات طوفان الاقصی، او را به سمت طراحی حملات نظامی سوق داده است.
دکتر دهقان خاطرنشان کرد که طی بیست ماه گذشته، رژیم صهیونیستی دستاورد قابل توجهی در برابر جبهه مقاومت نداشته و این امر باعث شده تا ظرفیتهای مقاومت بر دشمن تحمیل شود.
دکتر دهقان تصریح کرد که رژیم صهیونیستی در سه تا چهار سال اخیر به شدت در افکار عمومی جهان منفور شده و پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است، به گونهای که این محبوبیت از دست رفته به ضد خودش تبدیل شده است.
ایشان بیان داشتند که این عوامل، همگی در کنار هم، منجر به خطای محاسباتی دشمن در چرایی و چگونگی آغاز جنگ شده است.
اهداف جنگ و امید دشمن به تغییر معادلات منطقه
دکتر دهقان بیان کرد دشمن در مرحله دوم، با طراحی دقیق اهداف جنگی خود وارد صحنه شده بود. وی تأکید کرد هدف مطرحشده در محافل صهیونیستی و اتاقهای فکر غربی، فراتر از ضربه زدن صرف به اقتدار ایران، بلکه براندازی نظام جمهوری اسلامی تعریف شده بود.
دکتر دهقان افزود دشمن با قرار دادن ایران در جایگاه پشتوانه اصلی جبهه مقاومت و راهبر میدان نبرد منطقهای، قصد داشت اگر تهران تضعیف شود، سایر نیروهای محور مقاومت در لبنان، فلسطین و سوریه هم ناچار به عقبنشینی خواهند شد.
وی ادامه داد دشمن بر این باور بود با زمینگیر کردن ایران و ایجاد فرسایش در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور، میتواند دومینوی تغییر نظم منطقه را آغاز کند.
دکتر دهقان تصریح کرد نگاه دشمن این بود که با ایجاد بیثباتی در ایران و تخریب اعتماد به رهبری و مشروعیت جمهوریت، گرههای کلیدی محور مقاومت از هم خواهد گسست و دستاوردهای سالیان اخیر نظام اسلامی از هم فروخواهد پاشید.
دکتر دهقان خاطرنشان کرد با نگاهی به اسناد راهبردی دشمن، میتوان مشاهده کرد که امید اصلی بر این بود که این جنگ به بازتولید اراده برای تغییر جغرافیای سیاسی و امنیتی منطقه منجر شود.
وی افزود: طرحهای غربیها بر مبنای تحلیلهایی شکل گرفته بود که ایران را ضعیفتر از هر زمان دیگر میدید و فکر میکرد میتوان یک ضربه کاری به مرکز ثقل جبهه مقاومت وارد کرد.
عوامل شتابدهنده تصمیم دشمن برای حمله
دکتر دهقان تأکید کرد که همواره انگیزه دشمن برای ضربه زدن به ایران وجود داشته اما در برهههایی خاص، برخی عوامل این انگیزه را پررنگتر و اجراییتر کرده است.
وی افزود مجموعهای از تحولات داخلی و منطقهای، دشمن را به این نتیجه رساند که اکنون زمان مناسبی برای تشدید دشمنی است.
دکتر دهقان گفت که از نگاه دشمن، ایران پس از گذر از مقاطع حساس، مانند انتخابات پرحاشیه، فضای جامعه به شدت دوقطبی شده بود و جریانهای اصلی سیاسی نتوانسته بودند اجماع مؤثر حول مسائل حاکمیتی و ملی ایجاد کنند.
وی اضافه کرد دشمن تصور میکرد بحران اقتصادی و از دستدادن برخی نیروهای اصلی مقاومت در لبنان، فلسطین و عراق باعث ضعف و آسیبپذیری پایههای درونی ایران شده است.
دکتر دهقان گفت به همین سبب، این ارزیابیهای مقطعی به خرج دادن جرأت برای شروع عملیات نظامی علیه ایران منجر شد.
دکتر دهقان یادآوری کرد که دشمن گمان داشت جامعه ایران در حساسترین شرایط خود پس از انقلاب اسلامی قرار گرفته و هیچ چشماندازی برای بازگرداندن آرامش و ثبات به این کشور وجود ندارد.
وی افزود: طراحی دشمن این بود که حمله نظامی، آخرین ضربه کافی خواهد بود تا ساختار مقاومت در برابر فشارها و تهاجمها بشکند و هسته مرکزی هماهنگیها فرو بریزد.
غفلت از قدرت درونی جامعه و وحدت تاریخی ملت ایران
دکتر دهقان تأکید کرد که تمامی این تحلیلها و سناریوهای دشمن، یک غفلت استراتژیک و تاریخی داشت: غفلت از قدرت درونی ملت ایران و توانایی ملت برای بازتولید وحدت سیاسی و اجتماعی در لحظههای سخت.
وی افزود دشمن نتوانست درک کند که ملت ایران در بزنگاههای حساس نه تنها با گذر از اختلافات دورنی، بلکه با شکلی خارقالعاده گرد محور رهبری و ارزشهای انقلاب به وحدت میرسد.
دکتر دهقان تصریح کرد: جامعه ایران هر بار در بزنگاههای خطیر پس از فتنهها، جنگها و بحرانهای اقتصادی، ظرفیت بازسازی خود را با همدلی و تبعیت از فرمان ولی امر زمانش نشان داده است.
وی اظهار کرد که این همان نقطه شکست راهبرد دشمن بود، جایی که توان واقعی مردم و حاکمیت ایران آشکار شد و خیال اثربخشی جنگ رنگ باخت.
مختصات جبهه پیروز؛ رمزهای عبور از بحران
دکتر دهقان گفت بررسی تجربه مقاومت مردم ایران نشان میدهد جبهه پیروز آن جریانی است که ضمن حفظ انسجام اجتماعی، توانسته در فضای تحریمها و فشارهای بیسابقه، ابتکار عمل را در عرصه سیاسی و افکار عمومی به دست گیرد. وی افزود: جبهه پیروز، جریانی فراتر از دولت و ساختار رسمی است و با تکیه بر ظرفیت واقعی مردم و باور به نقش آفرینی بدنه جامعه، قابلیت عبور از بحرانها را داشته است.
دکتر دهقان تأکید کرد رمز پیروزی نه در شمار تجهیزات یا بودجههای نظامی بلکه در میزان اعتماد اجتماعی و سرعت احیای سرمایه اجتماعی پس از هر شوک ملی است.
وی تصریح کرد که برخلاف سناریوهای دشمن، مردم ایران با تمام تفاوت دیدگاهها توان همراهی با جریان دفاع ملی را دارند و نشانههای آن بارها در تاریخ معاصر دیده شده است.
دکتر دهقان ادامه داد که آنچه جبهه پیروز را متمایز کرده، اتکا به سه عنصر راهبردی است: بازسازی اعتماد، انسجام ملی سریع پس از تهدید و میدان دادن به ظرفیتهای مردمی در سطوح مختلف؛ عاملی که سازوکار شکستناپذیر ملت ایران را رقم زده است.
تجربههای میدانی و قدرت کنشگری اجتماعی
دکتر دهقان افزود: باید پذیرفت آزمونهای میدانی و اتفاقات عملی چند سال اخیر، بارها ثابت کرده که جریان مقاومت صرفاً یک نظریه سیاسی یا شعاری ایدئولوژیک نیست، بلکه عملاً پیوندی زنده بین مردم و نهادهای حیاتی کشور است.
وی گفت: هرگاه تهدیدی بیرونی ساختار ایران را هدف قرار داده، حتی گروههای منتقد یا معترض داخلی نیز در هنگام خطر به دفاع از تمامیت سرزمینی و آرمانهای کشور همراه شدهاند.
وی اشاره کرد که تجربه حضور پر رنگ اقشار مختلف در کمکهای جهادی، پویشهای مردمی در مقابله با تهدیدات نظامی و مشارکت در رزمایشهای مردمی دفاعی مصداقهای بارزی از شکلگیری «نیروی اجتماعی مقاومت» بوده است.
دکتر دهقان بیان کرد حتی در تلخترین بحرانها، مثل تحریمهای پیچیده یا شوکهای سالهای اخیر، هیچ گاه ملت اجازه نداده هسته مرکزی نظام هدف قرار گیرد و پروژههای دشمن اجرایی شود.
دکتر دهقان افزود اگرچه نقدها به برخی سیاستها و مسئولان همواره وجود داشته اما در نقاط عطف و بزنگاهها، نوعی عقلانیت جمعی و گرایش عملی به اتحاد ملی مانع تحقق موفقیت دشمن شده است.
نقش نخبگان و روایتگران مقاومت
دکتر دهقان تأکید کرد: اهمیت آموزشگری و روایتگری مقاومت طی سالهای اخیر روز به روز افزوده شده است.
وی تصریح کرد که گفتمان مقاومت اگر بخواهد شاداب و مؤثر بماند و بتواند نسلهای جدید را با خود همراه کند، باید روایتهای دقیق، واقعی و همدلانه از تجربهها و پیروزیها ارائه دهد.
دکتر دهقان ادامه داد: دورههای آموزشی روایتگران مقاومت نه صرفاً یک فعالیت جنبی یا تبلیغی، بلکه ضرورت امروز جریان فکری کشور است.
وی گفت حضور کنشگران آگاه در مدارس، دانشگاهها، مساجد و رسانهها قادر است روایتها را از سطح شعار و کلیگویی فراتر برده و عنصر امید و پایداری را به صورت زنده به جامعه منتقل کند.
دکتر دهقان تأکید کرد: نگاه آیندهساز به تربیت راویان میدانی مقاومت، زمینهساز آن خواهد شد تا در بزنگاههای تاریخی شاهد تحریف روایتها توسط دشمن نباشیم و نسلهای آینده فهم دقیقی از تحولات تاریخی خود داشته باشند.
روایت جنگ در آینۀ رسانه و شکست عملیات روانی
دکتر دهقان گفت: یکی از مؤلفههای پیروزی در نبردهای جدید، توانایی در مدیریت روایتها و مختصات جنگ رسانهای است.
وی توضیح داد امروز دشمن فقط به حملات نظامی مستقیم اکتفا نمیکند، بلکه سرمایهگذاری گستردهای روی عملیات روانی، شایعهپراکنی، سیاهنمایی و القای بیثباتی در بستر فضای مجازی انجام میدهد تا اعتماد عمومی نسبت به جمهوری اسلامی را تضعیف کند.
دکتر دهقان تأکید کرد: توان عمل رسانهای جبهه مقاومت در خنثیسازی شبکههای دروغپرداز و تبلیغات مسموم، در کنار سازماندهی روایتگری مردمی، نقش بیبدیلی در حفظ انسجام اجتماعی و جلوگیری از تحقق طراحی دشمن داشته است. وی افزود: در جنگ دوازدهروزه اخیر، شاهد بودیم که حتی با انتشار فیکنیوزها و فیلمهای تقطیعشده و هجمه رسانههای معاند، جبهه مقاومت توانست با اطلاعرسانی بهنگام و مستند، فضای فکری جامعه را سامان دهد و از ریزش سرمایه اجتماعی جلوگیری کند.
دکتر دهقان ادامه داد رسانهها و نخبگان متعهد، با روایت علمی و منصفانۀ وقایع جنگ و تبیین واقعیتها برای جامعه، عملاً تیر آخر دشمن را که هدفش تحریف اراده ملت و هیجانزدهکردن افکار جمعی بود، خنثی کردند.
بازخوانی پروژههای ناکام دشمن و منطق پیروزی ملی
دکتر دهقان گفت دشمن بر این گمان بود که فشار سنگین روانی و ترس ناشی از حمله نظامی، جامعه ایران را چندپاره خواهد کرد و ریزش و شکاف اجتماعی عمیقتری را دامن میزند.
وی افزود: اما همانگونه که در تاریخبخشی از انقلاب و دفاع مقدس نیز تجربه شد، ملت ایران در نقطۀ خطر تمام امکانات اختلافبرانگیز را کنار گذاشت و عنصر بقای ملی و دفاع از هویت کشور را بر تمام اختلافات مقدم دانست.
دکتر دهقان اشاره کرد: پروژههای رسانهای و عملیاتهای روانی دشمن که اغلب با هدف ناامیدی، ایجاد دلسردی نسبت به آینده، بازتولید هراس و تشکیک در کارآمدی ساخته میشود، در عمل با واکنش همگرایانه اکثر مردم روبرو شد.
وی اظهار داشت: مهمترین نشانۀ شکست این پروژهها، عبور جامعه از هیجانهای زودگذر و عدم همراهی با کمپینهای آنلاین ضدایرانی بود که این اتفاق، جلوه پایداری ملی را در دوران جدید بازسازی کرد.
دکتر دهقان تاکید کرد که مدیریت صبورانه و هوشمندانه اخبار، مصاحبهها و اطلاعرسانیهای میدانی، بهویژه توسط روایتگران مقاومت و فعالان رسانهای مردمی، عامل اصلی آرامکردن فضا و انتقال دقیق پیامها به مخاطبان بود. او این همراهی رسانهای را یکی از کلیدیترین سلاحها در شکست پروژههای روانی دشمن دانست.
فرصتها و آینده جبهه مقاومت
دکتر دهقان در پایان بخشی از صحبتهای خود بیان کرد اگرچه دشمن با همه توان نظامی، روانی و رسانهای به میدان آمده اما اساس قدرت انقلاب اسلامی، در توان بازتولید امید و فرصت از دل تهدیدها نهفته است.
وی تأکید کرد: تبدیل هر بحران به سکوی پرش و تثبیت دستاوردهای ملی، جوهرۀ فلسفۀ انقلاب اسلامی ایران و جبهه مقاومت بوده است.
دکتر دهقان افزود: تجربه عبور از جنگ دوازده روزه نشان داد هرچه دشمن فشار را بیشتر میکند، ظرفیت فکری-اجتماعی و نخبگان مردمی برای ساختن ابتکارات نو و روایت موفقیتهای جدید فعال میشود.
او گفت دستاوردهای این نبرد، فقط یک پیروزی مقطعی یا شعارآمیز نیست، بلکه زمینهای برای تقویت اقتدار آینده و توسعه عمیقتر هماهنگی ملی و منطقهای است.
دکتر دهقان جمعبندی کرد پیروزی و سربلندی ایران و جهان اسلام نه در حذف کامل دشمن، بلکه در بیاثرکردن اهداف او و شکست دادن طرحهای تخریبیاش معنا مییابد و این راهی است که ملت ایران با وحدت، بصیرت و ایمان ادامه خواهد داد.
جمعبندی راهبردی: آموزههای جنگ و آینده مقاومت
دکتر دهقان گفت: بررسی تجربه جنگ دوازدهروزه و وقایع مشابه نشان میدهد اگرچه دشمن بارها و بارها نقشه حمله و برنامهریزی برای بحرانآفرینی را دنبال کرده اما تاریخ بار دیگر صحت سرمایهگذاری بر مردم و اعتماد به بدنه اجتماعی را اثبات کرده است.
وی تصریح کرد: افراد و نهادهایی که بهجای ملاحظات آمار و تحلیلهای صرفاً کاغذی، مردم و فرهنگ فداکاری آنان را محور تحلیل قرار دادند، تصویر دقیقتری از مسیر آینده به دست آوردهاند.
دکتر دهقان افزود: مهمترین پیام این مقطع آن است که جبهه مقاومت باید روایت موفقیتها و ناکامیهای خود را با حفظ انسجام، بیان واقعیات و امیدآفرینی گره بزند. وی توضیح داد اتکاء به روایت حقیقی، تربیت نیروی انسانی متخصص روایتگر و الگوسازی موفقیت برای نسل جدید، لازمه امنیت روانی جامعه و پایداری این جبهه است.
دکتر دهقان تأکید کرد: یکی از چالشهای جدی، موجهای ناامیدی و سیاهنمایی است که هر لحظه ممکن است بحران امنیت روانی برای جامعه پدید آورد. وی افزود راه عبور از این بحران، شناسایی گرههای کلیدی جنگ شناختی و اقدام فعالانه جریان نخبگی و مردم است تا ضمن تقویت امید اجتماعی، دشمن را در موجهای رسانهای ناکام بگذارد.
مقابله با اختلال در انسجام اجتماعی؛ راهکارهای ایجابی
دکتر دهقان ادامه داد: بازیابی سرمایه اجتماعی و ترمیم گسلهای داخلی، حیاتیترین رکن پیروزی نهایی جبهه مقاومت است.
وی بیان کرد تجربه دوران جنگ اخیر ثابت کرد دولتها و نهادهای رسمی اگر با نشاط و حضور واقعی جامعه هماهنگ شوند، نقشههای فرسایش اجتماعی دشمن بیاثر میشود.
او تأکید کرد سیاستگذار و کنشگر مردمی باید هوشیار باشند تا در شرایط بحرانی، اختلافهای طبیعی را بزرگسازی نکنند و میدان را برای دشمنان باز نگذارند.
دکتر دهقان گفت: گام اول، تقویت اعتماد عمومی به نهادهای رسمی و رفع موانع مشارکت جوانان است.
او افزود رسانهها، گروههای علمی و گروههای جهادی میتوانند با پیوند سیستماتیک، عنصر «همدلی فعال» را به نقطه قوت مقاومت تبدیل کنند تا آسیبپذیری در برابر جنگ شناختی به حداقل برسد.
وی تأکید کرد: تنها راه بستن راه نفوذ دشمن، برجستهسازی متحدان داخلی، تشویق گروههای مستقل به مشارکت همدلانه و تبدیل تهدیدهای تحریمی و جنگی به فرصتهای مشارکت ملی است.
آینده جبهه مقاومت و پیامهای محوری
دکتر دهقان در بخش پایان سخنانش تأکید کرد: اکنون، وظیفه اصلی همه کنشگران جبهه مقاومت، تمرکز بر صدور روایتهای بومی موفقیت، تربیت نسل آینده روایتگر، و بازسازی سرمایه اجتماعی است. وی ادامه داد تضمین آینده جبهه مقاومت فقط با پایداری اعتماد مردم و عینیتبخشی به آرمانهای انقلاب ممکن خواهد بود.
وی افزود: افق پیش رو برای جبهه مقاومت، عبور از دفاع صرف و رسیدن به مرجعیت گفتمانی در حوزه منطقه و جهان است. دکتر دهقان تاکید کرد: آموزش، پژوهش و ترویج الگوهای بومی مقاومت باید اولویت مراکز نخبگی باشد تا روایتهای انحرافی دشمن جایی برای عرض اندام نداشته باشد.
دکتر دهقان گفت: نظام حکمرانی اگر میخواهد رویای پیروزی را واقعی کند، باید میدان را به دست جوانان وفادار اما تحصیلکرده و خلاقتر بسپارد و مسیر تعامل دین و دانش، جامعه و دولت را بازسازی کند.
وی تأکید کرد: هویت آینده ایران نه در تقابل تخریبی با غرب، بلکه در ترویج آرمان پیشرفت بومی و توسعه مبتنی بر خرد جمعی تبلور خواهد یافت.
مطالب مرتبط
۱۴۰۴-۰۹-۰۳
دیدگاهتان را بنویسید