چرا هالیوود بهدنبال داستانهایی مانند تلماسه است؟

نویسنده: سیدمحمدمهدی موسوی
پس از اکران فیلمهای سینمایی«تلماسه 1» و «تلماسه 2»، سریال «تلماسه؛ پیشگویی» نشان داد که امپراطوری رسانهای غرب همچنان علاقهمند است که از چنین منظری به دنبالهسازی مبتنی بر اندیشه و رویکرد حاکم بر این اثر اهتمام ورزد به نحوی که هم به لحاظ فرمی برای مخاطب عام جهانی ایجاد جذابیت کند و هم این که محتوا و پیام مدنظر خویش را در لایههای متنی و فرامتنی فیلم به شکلی تأثیرگذار انتقال دهد، البته این که تا چه حد در رسیدن به این مسأله موفق بوده باشد، بحث دیگری است که گذر زمان بخش عمدهای از آن را ثابت میکند.
موضوع سریال تلماسه چیست؟
سریال «تلماسه؛ پیشگویی» اثری است که علیالقاعده باید آن را در ژانر علمی-تخیلی تقسیمبندی کرد؛ اثری که برای شبکه جهانی «اچبیاو» تولید شده و همچنان که بسیاری از مخاطب پیگیر میدانند داستان این سریال نیز به نوعی متأثر از دنیای تلماسه نوشته «فرانک هربرت» است.
اتفاقات مربوط به این محصول رسانهای حدود 10 هزار سال قبل از وقایع رمان تلماسۀ هربرت(سال ۱۹۶۵)رخ میدهد و بر سرچشمههای شکلگیری فرقۀ بنیجزیرت تمرکز دارد. این فرفه یک انجمن خواهری و نیروی سیاسی انحصاری است که اعضای آن تحت آموزشهای فیزیکی و شرطیسازی ذهنی قرار میگیرند تا به قدرتها و تواناییهای مافوق بشری دست یابند و بتوانند جهان بشریت را متأثر از تعالیم و نگاه خود کنند.
این مجموعه البته قرار بوده که بهعنوان پیشدرآمدی بر فیلم تلماسه 1(ساخته سال 2021 میلادی) باشد اما تولید آن به دلایلی به تعویق افتاد تا اینکه بعد از تلماسه 2 به مخاطبان انبوه جهانی عرضه شد.
«دنی ویلنوو» کارگردانی و تولید قسمت پایلوت سریال را با جان اسپیتز که فیلمنامۀ آن را مینویسد بر عهده دارد و هر دو بهعنوان تهیهکنندۀ اجرایی در این کار حضور دارند. ویلنوو در مصاحبهای بیان میدارد: «بنیجزیرت همیشه برای من جذاب بوده است. تمرکز یک سریال حول آن نظم قدرتمند زنان نهتنها مرتبط و الهامبخش به نظر رسید، بلکه محیطی پویا برای مجموعههای تلویزیونی بود».
در سریال «تلماسه؛ پیشگویی» ده هزار سال پیش از پاول آرتریدس، خواهران هارکونن که فرقه افسانهای «بنی جزیریت» را تشکیل دادهاند، به مبارزه با نیروهایی میپردازند که به زعم آنها، آیندۀ بشریت را تهدید میکنند.
جالب اینکه همچنان این تم و رویکرد در آثار آمریکایی دنبال میشود که آیندۀ بشریت در معرض خطر جدی است و آنها برای برونرفت از این معضل و خطر جدی اگر هم نتوانند نسخه شفابخش ارائه کنند، دست کم دغدغه خود را مطرح میکنند و البته در این بخش با کاشت ذهنی، فکر مخاطبان را بهسمت و سوی مورد نظر و مورد خواست خود سوق میبخشند.
سخنی از استاد فرجنژاد دربارۀ آثار استراتژیک
سال 99 با مرحوم استاد فرجنژاد، مصاحبهای داشتم و از ایشان راز و رمز علاقۀ خاص هالیوود و سینمای غرب را برای ورود به عرصه تولید و نمایش فیلمها و سریالهای استراتژیک پرسیدم که به نکته جالبی اشاره کردند: «فیلمهای سینمایی چند اپیزودی مانند «ماتریکس»، «ارباب حلقهها» و «هابیت» که در آن مضامین آرمانشهر آخرالزمانی صهیونی و بهنوعی مباحث آخرالزمانی و میراث سیاستی- عقیدتی صهیونیستهای مسیحی و یهودی طرح و بازآفرینی شده، توانستهاند مخاطب چند میلیونی برای خود دست و پا کرده و گیشه را به تسخیر خود درآورند، ضمن آنکه بخشی از اهداف سینمای هالیوود و سازندگان صهیونیستی آنها را محقق کردند و از منظر تجاری و استراتژیک، برای سازندگان و حامیان این آثار، موفقیت زیادی بههمراه داشتند. به همین دلیل است که ساخت چنین آثاری باز هم ادامه پیدا میکند و شرکتهای جریان اصلی یهودیت لیبرال و سرمایهداران مسیحی از این دست فیلمها را تداوم میبخشند و به نوشته «نیلگوبلر» در کتاب تاریخنگاری سینمایی «امپراتوری هالیوود» و دکتر «تریشیا جنکینز» در کتاب «The CIA in Hollywood: How the Agency Shapes Film and Television» که بهعنوان «دلقکها و آدمکشها» به فارسی منتشر شده، سازمانهای اطلاعاتی و نظامی مهمی چون سیا و اینتلجنس سرویس و پنتاگون نیز مدافع و حامی جدی چنین فیلمهایی هستند که البته آنها در مسیر ظلم سرمایهداری عمل میکنند.»
اقتباسی برای پررنگ کردن نقش اعضای«فرقه خواهری»
قصه سریال شش قسمتی «تلماسه؛ پیشگویی Dune Prophecy» همانطور که اشاره شد، مربوط به دههزار سال قبل از وقایع فیلمهای ویلنوو است.
در این جا البته شاهد اقتباس سازندگان سریال از کتاب «خواهران تلماسه» (Sisterhood of Dune) هستیم با این حال نباید از این نکته غافل شد که سریال همچنان داستان مستقل خودش را با شخصیتهای تازه روایت میکند و بهزعم برخی از علاقهمندان تلماسه این روند باعث آشناییزدایی از شخصیتهای محوری شده و بالطبع این رویکرد سازندگان، موافقان و مخالفان خاص خود را داشته است.
در این سریال، اعضای فرقۀ خواهری با نفوذ بالایی که دارند و بعدها بر میزان این نفوذ هم افزوده میشود، میتوانند معادلات سیاسی را به نفع ایدئولوژی خاص خود تغییر دهند؛ ایدئولوژی آنان با محوریت این ایده است که بهدنبال تولد یک رهبر یا فرد موعودی است که مخاطبان فیلمهای «تلماسه» چنین فردی را میشناسند.
در سریال «تلماسه: پیشگویی» بیش از آنکه با پیشگوییهای مربوط به آمدن این موعود مواجه شویم، نظارهگر داستان دو خواهر یعنی هارکونن والیا با بازی خوب «امیلی واتسون» و نیز شخصیت تولا هارکونن با ایفای نقش «اولیویا ویلیامز»، از اولین روزهای آنها در فرقۀ خواهری، تا تلاشهایشان برای رسیدن به قدرت و نقش آنها را در آیندهی سیاره آراکیس هستیم که البته در این میان، چندین خرده داستان مهم نیز به آن الصاق شدهاست که مهمترینش ماجراهای دروندرباری به دزموند هارت با بازی عالی «تراویس فیمل» است.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه چندین شخصیت متفاوت در پیشبرد هر یک از خطوط داستانی متعدد این سریال نقش دارند؛ کاشا، پرنسس نز، مکیلا، خواهر دوروتیا، خواهر راکلا، کیران اتریدیز، هارو هارکونن و بسیاری دیگر شخصیتهایی که با توجه به برههای که داستان در آن اتفاق میافتد، برای بینندگان شناختهشده نیستند.
امر سیاسی و روایت جنگ قدرت
سادهترین تعریفی که از سیاست میتوان ارائه داد، اعمال و رفتار و فرآیندهایی در راستای تعریف قدرت، کسب آن و همچنین حفظ و گسترش و انتقالش است.
این نکته را از این جهت متذکر شدم که بدانیم در پرداختن به فیلمها و سریالهایی از قبیل تلماسه نباید از توجه به امر سیاسی و نسبت آن با فلسفه غافل شد کما اینکه در طول تاریخ فلسفه بهنوعی نگاه به عالم سیاست و اقتضائات آن داشته است.
در اینجا نیز خاندانهای حاکم و نیز جریان انجمن خواهری به تعریف رابطۀ قدرت با امر سیاسی میپردازند و هدف در نهایت تلاش برای سلطه بر دیگران و در نهایت جهان است.
اینکه چقدر در این زمینه موفق میشوند و از چه راههایی برای تحقق اهداف خود بهره میبرند البته بحث دیگری است که مجال وسیعتری برای تبیین دقیق آن میطلبد اما اجمالاً طرح این پرسش دغدغهمندانه لازم است که در دنیایی که ماهیت قدرت اساساً رسانهای شده مگر میتوان در تحلیل و ارزیابی یک اثر هنری و رسانهای از توجه به مباحث مرتبط با قدرت و سیاست اجتناب کرد؟
از سوی دیگر همین که شرکت بزرگ رسانهای همچون HBO به سراغ ساخت سریالی این چنینی میرود و بر دنبالهسازی آن تأکید دارد، نمایانگر رویکردی قطب رسانهای غرب و آمریکا برای بهرهبرداری مفهومی از چنین مقولاتی است؛ موضوع آخرالزمان، موعود و آینده جهانی و اینکه چگونه باید این مباحث برای مخاطب سختپسند امروز کره خاکی تبیین شده و جا بیفتد.
البته مسلم است که این اثر نیز دچار نقصهایی خاصه از ناحیه فیلمنامه است که کوشیده شده حتیالمقدور این ضعفها با جلوههای ویژه و بازیهای فرمی سازندگان پوشش داده شود.
با این حال باید گفت آنچه در وهلۀ نخست قلاب وصل تماشاگر جهانی به این قبیل آثار است قصه جذاب و تعلیقهای متناسب با رویکرد آخرالزمانی این داستانهاست؛ خاصه داستانی بر پایه کسب قدرت به منظور تغییر در جهان آن هم به چاشنی ایدئولوژی فرقه خواهری.
جذب مخاطب عام جهانی با داستان پردازیهای آخرالزمانی
«الیسن هرمن» نویسنده و منتقد مطرح در همین باره در «ورایتی» با دادن امتیاز ۷۰ از ۱۰۰ به این سریال نوشتهاست: «تلماسه: پیشگویی» برای تماشاگرانی که از فیلمهای تلماسه لذت بردند میتواند حکم یک پل خوب را داشته باشد اما بهاندازۀ کافی متعهدانه نیست تا کاوشی در اعماق اثر هربرت داشتهباشد. این سریال از هیچ منظری یک ضیافت بهشمار نمیرود اما میتواند تماشاگران مهربان و علاقهمند به این جهان داستانی را راضی کند.
البته برخی از منتقدین به مقایسه این اثر با سریال پرمخاطب «تاج و تخت» پرداخته و به این نکته اشاره داشته اند که هر دوی آنها، در نوع روایت سازی مشابهت دارند. داستان سریال «تلماسه: پیشگویی» بیشتر از تاج و تخت مبتنی بر توطئهچینی است، ضمن آنکه برخی منتقدین به این نکته هم پرداختهاند که جاهطلبی و درامهای شخصی از فاکتورهای پر رنگ در هر دو سریال هستند.
در کتاب تلماسه نوشتهی فرانک هربرت فاکتورهای ترسناک و فراطبیعی بسیاری مشاهده میشود، با این حال «دنی ویلنوو» در مجموعۀ تلماسه کوشیده به شکلی محدود و البته محتاطانه از این فاکتورها بهره بگیرد، اما از آن سوی ماجرا، سازندگان سریال با دست و دل بازی از المانهای فراطبیعی استفاده کردهاند.
به نظر میرسد که کار دشوار سریال، پیشبُردن همزمان چند خط داستانی است. بهنحوی که این داستانها یکدیگر را از میدان به در نکنند. داستانها گاه با هم تلاقی کرده گاه از یکدیگر دور میشوند اما همه آنها بهسوی یک هدف پیش میروند و آن پیش بردن داستان به جلوست که همین مساله به زعم منتقدین از نقاط قوت سریال بهشمار میرود.
البته دیدگاهها در رابطه با فرم و محتوای این سریال متنوع و گاه متضاد بوده اما نمیتوان از این نکته کلیدی و بلکه محوری غافل شد که امپراتوری رسانهای غرب و هالیوود با هدفی خاص بهدنبال تولید و نمایش این قبیل آثار در گسترهجهانی است.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام و ادب و تشکر
اگر به المانهای صهیونیستی به کار برده شده در فیلم هم اشاره کوتاهی می شد خیلی خوب بود.